مردی که همسرش را به دلیل یک اشتباه به قتل رسانده بود، با رضایت اولیای دم از قصاص نجات پیدا کرد و به هیأت قضات قول داد دیگر رفتار گذشته را تکرار نکند.
متهم که مردی میانسال است پنج سال قبل در جریان درگیری با همسر سابقش او را به قتل رساند. متهم بعد از بازداشت به قتل اعتراف کرد و گفت چیزی در ساک مسافرتیاش پیدا کرد که فکر میکرد آن را همسرش گذاشته است.
این مرد بعد از محاکمه در دادگاه کیفری با درخواست اولیای دم مقتول به قصاص محکوم شد اما بعد از گذشت پنج سال پدر و مادر مقتول بدون هیچ پیششرطی اعلام رضایت کردند.
متهم که روز گذشته برای محاکمه به لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه حاضر شده بود، بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند، در جایگاه حاضر شد و گفت: من و همسرم سالها از هم جدا زندگی میکردیم، بعد از جدایی از او من به خارج از کشور رفتم و در آنجا کار میکردم اما دلبستگی زیاد به بچههایم باعث شد به ایران برگردم.
نمیتوانستم دوری آنها را تحمل کنم. بعد از بازگشت به ایران در جنوب کشور زندگی میکردم و هرچند وقت یک بار به دیدن بچههایم میآمدم. چندروزی میماندم و بعد میرفتم. چند روز قبل از حادثه برای دیدن بچهها به تهران آمدم و چند شب هم ماندم، بعد به سمت فرودگاه رفتم که به محل کارم برگردم. در فرودگاه چیزی در کیفم دیدم که اگر مأموران متوجه میشدند، باعث دردسر میشد. به خاطر اختلافی که با همسرم داشتم فکر کردم او این کار را کرده است. خیلی ناراحت شدم آنقدر عصبی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم.
متهم ادامه داد: از شدت عصبانیت به خانه همسرم رفتم. سر این موضوع با هم جروبحث کردیم و گفتم حق نداشت چنین کاری بکند. دعوای شدیدی بین ما در گرفت در حدی که نتوانستم خودم را کنترل کنم و با عصبانیت چند ضربه به او زدم که باعث مرگش شد. بلافاصله بعد از این موضوع هم خودم را تسلیم کردم. نمیتوانم با قطعیت بگویم اتفاقی که افتاد کار همسرم بود اما در آن لحظه فکر کردم کار اوست و نتوانستم عصبانیتم را کنترل کنم. بعد از دستگیری هم هرچند خانواده همسرم برایم درخواست قصاص کردند اما با گذشت سالها به خاطر اینکه بچههایم بیمادر شده بودند و با قصاص من بیپدر هم نشوند، تصمیم گرفتند رضایت بدهند. آنها بدون دریافت پول یا پیششرطی رضایت دادند و به من گفتند به خاطر بچههایم رضایت میدهند.
متهم درباره سالهایی که در زندان بود نیز گفت: در این سالها فقط در دارالقرآن بودم و در این مدت خودم را با خدا و قرآن مأنوس کردم و وضعیت روحیام خیلی بهتر است. اگر هیأت قضات هم من را ببخشند و در مجازاتم تخفیف بدهند، من از زندان بیرون میآیم و بالای سر بچههایم خواهم بود و از آنها مراقبت میکنم. پنج سال است که پدر و مادر بالای سر آنها نیست. قبول دارم من باعث این ماجرا بودم اما خواهش میکنم به خاطر اینکه بیشتر از این آسیب نبینند، در مجازات من تخفیف دهید.
با پایان جلسه رسیدگی هیأت قضات شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.