دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۳ بعد از ظهر به وقت تهران

مرد زورگیر فک خود را بدون زور اهدا می‌کند!

زورگیر خشن که در جریان سرقت خودرویی فک صاحب آن را شکسته بود، اعلام کرد حاضر است قسمت‌هایی از فک خود را برای درمان شاکی اهدا کند.

%postname%

چندی قبل مرد ۷۵ ساله‌ای به اداره پلیس رفت و از سه زورگیر خشن شکایت کرد.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: من بازنشسته هستم. به دلیل اینکه حقوق بازنشستگی کفاف مخارج زندگی‌ام را نمی‌کند با خودرو پژو‌‌ام مسافرکشی می‌کنم. چند روز قبل در حوالی میدان آزادی سه پسر جوان را به عنوان مسافر سوار خودرو‌ام کردم. آنها خودرو مرا به صورت دربستی برای شهرک اندیشه کرایه کردند و من هم قبول کردم. پس از طی مسافت کوتاهی یکی از آنها پیاده شد و از دو دوست خود خداحافظی کرد.

من به راه افتادم و وقتی به محله خلوتی رسیدم، ناگهان یکی از آنها که در صندلی عقب نشسته بود با دستانش جلوی دهانم را گرفت و از من خواست تا خودرو را متوقف کنم. مرد خشمگین آنقدر محکم فکم را چرخاند که از حال رفتم و خودرو را کنار جاده متوقف کردم. آنها مرا در کنار جاده از داخل خودرو به بیرون پرتاب کردند و بعد با سرقت خودرو و اموال و تلفن همراهم از محل گریختند.

من از شدت درد کنار جاده به خود می‌پیچیدم که راننده‌ای به کمک من آمد و مرا به بیمارستان رساند.  پس از طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی سید محمود محمدی، دادیار قبلی شعبه اول دادسرای ناحیه ۳۴ در اختیار کارآگاهان قرار گرفت.

مأموران در نهایت پس از بررسی‌های فنی سر دسته باند را که سارق سابقه‌داری بود، شناسایی و دستگیر کردند. متهم در بازجویی‌ها به سرقت اعتراف و دو همدست خود را معرفی کرد. پس از این مأموران دو همدست وی را بازداشت کردند.  سه متهم مدتی قبل از سوی قاضی مورد بازجویی قرار گرفتند. در جلسه بازجویی شاکی ابتدا گفت: پس از ضرب و جرح سارقان به بیمارستان منتقل شدم و تحت درمان قرار گرفتم. پزشکان اعلام کردند که فکم بر اثر شدت ضربه‌ای که به آن وارد شده شکسته است و باید عمل پیوند فک صورت بگیرد. اما فعلاً به دلیل مخارج بیمارستان هنوز پیوند اعضا انجام نشده است.

سردسته باند که فک شاکی را شکسته بود، به قاضی محمدی گفت:روز حادثه وقتی سوار خودروی شاکی شدیم پس از طی مسافت کوتاهی یکی از همدستانمان که پایش شکسته بود به خاطر اینکه در تعقیب و گریز احتمالی پلیس به دام نیفتد از خودرو پیاده شد و ما دو نفر اقدام به زورگیری کردیم. وی ادامه داد: من دستانم را روی دهان شاکی گذاشتم تا او را بترسانم، اما از آنجایی که دستان قوی‌ای دارم و پیرمرد هم خیلی ضعیف بود، باعث شکسته‌شدن فکش شد. الان حاضرم برای جبران این حادثه و پیوند عضو، فکم یا عضو دیگرم را به شاکی اهدا کنم.

در ادامه، پرونده به دستور دادیار برای بررسی عمل اهدای عضو و به منظور جبران ضرر و زیان ناشی از جرم به پزشکی قانونی فرستاده شد.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *