اواخر مهر ۹۴ درگیری خانوادگی منجر به اسیدپاشی در مشیریه تهران به پلیس اطلاع داده شد.
زن افغان در خواب مورد اسیدپاشی شوهرش قرار گرفته و به دلیل شدت جراحت در ناحیه صورت، به بیمارستان منتقل شده بود.
پس از چند روز، همت ۶۶ ساله به عنوان عامل اسیدپاشی دستگیر شد.
با اعتراف وی کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده قرار گرفت.
صبح دیروز، در ابتدای جلسه دادگاه راحله ۵۴ ساله در جایگاه ایستاد و گفت:
«من همسر دوم متهم هستم. ۳۰ سال با هم زندگی کردیم و هشت بچه داریم که یکی از آنها مدتی قبل فوت کرد. سالهای اول ازدواجمان همه چیز خوب بود اما همت به مرور دچار بدبینی شدید شد. هرجا میرفتم، مرا تحت نظر داشت و سینجیم میکرد. به خاطر این کارهایش، سه بار به دادگاه خانواده رفتیم تا از هم جدا شویم اما چون شناسنامه نداشتیم، نتوانستیم این کار را انجام بدهیم.»
راحله درباره روز حادثه نیز گفت: «آن روز صبح هیچ دعوایی نکرده بودیم و همه چیز آرام بود.
همت از من مقداری آبجوش خواست و من هم برایش بردم. وقتی آن را خورد به طبقه بالا رفت و دوباره برگشت.
مرد ۳ زنه به دلیل بدبینی روی همسر دومش اسید پاشید
دستهایش را پشتش پنهان کرده بود. نمیدانستم چه فکری در سر دارد برای همین دوباره خوابیدم اما ناگهان، انگار آتش روی صورتم ریخته باشند؛ بشدت سوختم. فریاد زدم «سوختم، سوختم».
همان موقع صدای بسته شدن محکم در حیاط را شنیدم و متوجه فرار همت شدم. بچههایم مرا به بیمارستان بردند و در این مدت، ۵۰ میلیون تومان هزینه درمانم کردند.
درخواست من اعدام متهم است.» راحله با بیان این که متهم قبلا او را به اسیدپاشی تهدید کرده بود، افزود:
«همت همیشه چاقو داشت. حتی زیر بالشش هم چاقو میگذاشت و بعد میخوابید. در افغانستان به خاطر بدبینی، یک نفر را کشته بود. سه زن داشت که به یکی از آنها سم داده بود اما او زنده ماند. هیچ شغلی نداشت و فقط میخورد و میخوابید. بچههایم هزینههایش را میدادند.»
سپس نوبت به همت رسید. مرد ۶۶ساله گفت: «اسیدپاشی را قبول دارم. همسرم به خاطر فساد اخلاقیاش، آبروی مرا برده بود.
چند بار به او اعتراض کردم اما گفت از تو بدم میآید و طلاقم بده. به دادگاه رفتیم اما چون شناسنامه نداشتم، نشد جدا شویم.»
او درباره روز حادثه نیز گفت: «آن روز ۵۰۰۰ تومان به مغازه سر خیابان دادم و یک و نیم لیتر جوهرنمک خریدم.
در رسانهها خوانده بودم اگر روی کسی اسید بریزی، چه اتفاقی برایش میافتد. وقتی وارد خانه شدم، راحله خواب بود.
اسید را روی صورتش خالی کردم. او مشکل اخلاقی داشت.» این حرف متهم با واکنش دو پسر راحله روبهرو شد.
آنها گفتند: «این حرفها همه دروغ است. مادرمان زن پاکدامنی است و در این سالها فرزندانش را با سختی بزرگ کرده است. برعکس پدرمان آنقدر شکاک است که اگر آزاد شود، امنیت جانی ما را هم به خطر میاندازد.»
سپس متهم درباره قتلی که سالها پیش مرتکب شده بود و ماجرای دادن سم به همسر سومش گفت: «۳۵ سال پیش در افغانستان با همسر اولم ازدواج کردم اما بعد از مدتی فهمیدم با مردی غریبه ارتباط دارد.
در یک درگیری با چاقو، آن مرد را کشتم و به زندان افتادم اما شش ماه بعد آزاد شدم.
همان سالها، یکی از برادرهایم کشته شد و من همسرش را به خواست خودش به عقد خودم درآوردم. ماجرای سم هم دروغ است. من ۱۳ فرزند دارم و شغلم دهقانی بود.»
در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را به ۱۰ سال حبس، پرداخت دیه جراحات ناشی از اسیدپاشی و اخراج از کشور پس از پایان دوران زندان، محکوم کردند.