انتقال پرسروصدا، او را تحت فشار گذاشته بود؛ اما او با این سطح از توقع، بیگانه نبود. مرد پرتغالی بارها در مادرید، کوه یخی انتظارات را شکسته بود. مشکل که قد علم میکند، عضلات بدنش به ارادهاش میپیچد تا قدرتش صد برابر شود. اگر تا اینجا بالا آمده به دلیل همین ارده عجیب است. اصولا عادت کرده در برابر مشکلات بایستد. تسلیم را بلد نیست و از شکست تنفر دارد.
این خصوصیات فردی است که به گفته فرگوسن برنده متولد شده است. رونالدو با تمام وجود میخواست نقشی در گلزنی تیم پرستارهاش داشته باشد. این را در رئال، یونایتد و تیم ملی کشورش از او دیده بودیم. همه میدانستند دیریا زود گل میزند اما ۳ هفته گل نزدن هم برای موجودی فرازمینی مانند او زیاد بود. دقیقه ۵۰ بازی چهارم، همان لحظه مطلوب بود. او سرانجام گل زد. با هدیهای که دفاع حریف به او داد. ۱۵ دقیقه بعد او باز هم گل زد و این بار با یک استارت بلند رونالدویی و ضربهای با پای غیر تخصصی. گلی در کلاس رونالدو. این گل نشان داد او حالا آزادانهتر به توپ ضربه میزند و باید از او ترسید.
به مراتب بیشتر از قبل. دو گل کریس، ۳ امتیاز را به یوونتوس داد. آن هم در هفتهای که رئال مادرید برای رسیدن به گل پیروزی، عذاب فراوانی کشید و در پایان بازی با بیلبائو، دو امتیاز حیاتی از دست داد.
کامیابی رونالدو و ناکامی رئال، روالی غیر طبیعی داشت. درست برعکس ۳ هفته اخیر که رئال میبرد و رونالدو گل نمیزد؛ با این تفاوت که هفتههای قبل، اگرچه رونالدو گل نمیزد؛ اما یووه میبرد و این بار کسی نبود تا دست رئال را در لحظات دشوار بگیرد. شاید وجود او با صورت پر از اراده و روح خواستنش، برای این رئال واجب بود. بعد از گل اول به ساسولو، صورت برافروختهاش با آن رگهای متورم، بهترین سوژه را به عکاسان ایتالیایی داد تا از صورت مرد غیرزمینی، پرترههای دلنشین بگیرند. پرترههایی که هر یک، ساعتها با تو حرف میزنند.
//جام جم آنلاین