خاطره ای از سانسور عجیب صدا و سیما در سریال شب های برره در راستای چالش من و سانسورچی این بار با روایت مهراب قاسم خانی…
مهراب قاسم خانی یکی از نویسندگان سریال شب های برره در صفحه ی اینستاگرامش نوشت: من توى شبهاى برره علاوه بر نویسندگى طراح صحنه هم بودم. کلانترى رو که درست کردیم، عزیزان اومدن و دیدن و گفتن چرا بالاى سر طغرل عکس رضاشاه نیست؟!؟! گفتیم مگه میشه گذاشت؟ گفتن باید بذارید که دقیقاً معلوم بشه سریال در چه مقطعى اتفاق میفته و با زمان حال اشتباه نشه. گفتیم چشم و عکس رو گذاشتیم. بعد از چند قسمت یهو با عصبانیت اومدن که این دیگه چیه؟؟؟ توى سریال کمدى تلویزیون جمهورى اسلامى هر شب عکس رضاشاه نشون میدید؟؟ گفتیم خودتون گفتین. گفتن بیخود. ورش دارید. گفتیم چشم. ورش داشتیم. چند قسمت بدون عکس پخش شد. دوباره با عصبانیت اومدن که چرا عکس رو ورداشتین؟ گفتیم شما گفتین. گفتن بیخود. این که اول بوده و الان ورش داشتین قابل تفسیره و ایجاد شبهه میکنه. سریع برش گردونید. گفتیم چشم. برش گردوندیم. باز اومدن. معلومه واقعاً داشتن اذیت میشدن طفلیا… ولى این دفعه راه چاره رو یافته بودن. قرار شد عکس باشه، ولى ببریمش بالا و کادر رو یه جورى ببندیم که سرش توى کادر نباشه… بعدش دیگه با خوشحالى و رضایت مشغول گیر دادن به چیزاى دیگه شدن… ما هم فهمیدیم سینه به پایین رضا شاه اشکال پخش نداره
پ.ن: فکر میکنم شبهاى برره رکورد سانسور در تاریخ تلویزیون رو داشته باشه. میتونم تا آخر سال شبى یه خاطره از سانسور هاى برره بنویسم