«پابلو اسکوبار» بزرگ ترین تاجر مواد مخدر جهان و ثروتمندترین قاچاقچی تاریخ بشریت است، ثروت وی به قدری بود، که برای پنهان کردن پول ای خود گاهاً مجبور می شد آنها را در زمین های مختلف دفن کند!
«یک کشاورز کلمبیایی در زیر درخت نخل ۲۰۰ سالهای که از اجدادش به ارث برده بود، ۶۰۰ میلیون دلار پول نقد پیدا کرد».
خوزه ماریانا، کشاورز اهل کلمبیا ۳۰۰۰ دلار کمک مالی از طرف دولت دریافت کرده بود تا به کمک آن بتواند به کشاورزی بپردازد.
او پس از پیدا کردن این مبلغ گزاف در داخل بشکهی آبی رنگی که در زمینش دفن شده بود، تمام ۶۰۰ میلیون دلار را به دولت اهدا کرد تا این پول در طرحهای اقتصادی و اجتماعی استفاده شود.
اما این پول از کجا آماده بود؟ چه کسی این مبلغ هنگفت را در زمین پنهان کرده بود؟
مواد فروش مشهوری که رابین هود شهرش بود!
به گزارش جیم، «پابلو اسکوبار» بزرگترین تاجر مواد مخدر جهان و ثروتمندترین قاچاقچی تاریخ بشر، کسی است که این پول را سالها پیش در زمین مخفی کرده بود.
پابلو در اوج شهرت خود هفتهای ۴۲۰ میلیون دلار درآمد داشت و ثروت او به قدری عظیم بود که مجبور میشد صندوقهای پول نقدی که دارد را در مکانهای مختلفی مثل مزارع کشاورزی، انبارهای مخروبه و بین دیوار خانههای اعضای شبکه پنهان کند.
محاسبهی ثروت اسکوبار تقریبا غیر ممکن است اما این ثروت حدود۳۵ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
پابلو اسکوبار فرزند یک خانواده از قشر تهی دست، با پدری کشاورز و مادری معلم بود. او از راه قاچاق مواد مخدر که شامل ۸۰ درصد بازار کوکائین جهان میشد، به ثروت هنگفتی دست پیدا کرد.
پابلو در اوج کار خود، روزانه ۱۵ تن کوکائین قاچاق میکرد و سال ۱۳۶۷ شمسی هم در سایت فوربس به عنوان هفتمین مرد ثروتمند جهان از او نام برده شد
قاتل ۷ هزار نفر!
بیش از ۷هزار نفر توسط گروه مافیایی او در کلمبیا به قتل رسیده بودند که از این تعداد حدود ۲۰۰ نفر قاضی و هزار نفرشان پلیس بودهاند.
قتل یکی از مشاغل ایجاد شده توسط او برای جوانان فقیر بود. به طوری که حدود ۶۰۰ جوان تهدیست برای به قتل رساندن افسران و پلیسهایی که سد راه پابلو میشدند، پول میگرفتند.
با این حال پابلو نسبت به مردم محروم و خصوصا مردم شهر زادگاهش مدلین، بسیار دست و دل باز بود.
او بخشی از ثروت نامشروع خود را صرف آبادانی محل تولدش مثل ساخت پارک، زمین فوتبال، باشگاه اتلتیکو ناسیونال، باغ وحش و بیمارستان کرد.
همچنین اگر کسی به پولهای او دسترسی پیدا میکرد، با کمال میل راضی به استفاده شدن آنها بود، به این شرط که به قدر نیازشان بردارند.
به همین دلیل بیش از ۲۵ هزار نفر از مردم مدلین در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند، مردمی که برزگترین قاچاقچی تاریخ را، رابین هود خودشان میدانستند.
آتش زدن پول برای فرار از سرما
طبق گفتههای حسابدار مخصوص پابلو، ثروت او به قدری زیاد بود که هر ماه فقط ۲۵۰۰ دلار برای خرید کش پلاستیکی خرج میکرد تا با آنها اسکناسهای بیشمارش را دسته کرده و ببندد!
بخش بزرگی از پولهای بستهبندی و مخفی شدهی او، که حدودا ۱۰ درصد ثروتش را شامل میشد.
توسط موشها جویده شده و از بین میرفت. روایت جالب دیگری هم از خانواده دوستی پابلو وجود دارد.
او و خانوادهاش اغلب در حال فرار از مخفیگاهی به مخفیگاه دیگر بودند، در این میان، یک بار دختر پابلو به سرماخوردگی شدید و التهاب ریهای مبتلا شد.
پابلو اسکوبار برای گرم ماندن دخترش حدود دو میلیون دلار از اسکناسهایش را به آتش کشید.
زندگی در یک زندان مجلل
اسکوبار بعد از ترور یکی از نامزدهای ریاست جمهوری کلمبیا، برای دولت تبدیل به یک مسئله جدی شد.
به این ترتیب که دولت با او وارد مذاکره شد و پیشنهاد داد که در صورت تسلیم شدن، امتیازاتی برای او در نظر گرفته خواهد شد.
در همین زمان قانونی با مضمون صلح با مجرمان تسلیم و تصویب شد که بحث زیادی به راه انداخت.
قانونی که مشخص بود با نفوذ شخص اسکوبار تصویب شده است! چرا که زندان او در واقع یک خانه مجلل با امکانات فراوان از جمله زمین فوتبال، خط تلفن و تلسکوپ بود تا بتواند خانهاش را ببیند.
بعد از گذشت مدتی هم پابلو این زندگی را ترک کرد و دوباره به زندگی همیشگیاش بازگشت!
فیلمهایی بر اساس زندگی پابلو اسکوبار
بهشت گمشده جدیدترین فیلمی است که برههای از زندگی پابلو اسکوبار را به تصویر کشیده است. غیر از این، فیلمها و سریالهای دیگری هم وجود دارند که بر اساس زندگی پابلو اسکوبار ساخته شدهاند. سریالهایی مثل نارکس، پابلو اسکوبار سلطان مواد، و ال پادرون دل مال.
همچنین کتابهایی از زندگی او نوشته شده است، که یکی از آنها با نام «کشتن پابلو» شناخته میشود و دو کتاب دیگر هم وجود دارد که با روایت و قلم پسر پابلو، خوان اسکوبار نوشته شده است.
قاچاقچی افسانهای از زبان پسرش
پابلو در سال ۷۱ شمسی وقتی که ۴۴ سال بیشتر نداشت، به دست پلیس و ارتش کلمبیا کشته شد. هرچند میگویند او که خود را در محاصره پلیس دیده، دست به خودکشی زده.
خوان پابلو بعد از مرگ پدرش تصمیم به تغییر هویت گرفته و کلمبیا را ترک کرد. او که نمیخواست راه پدرش را ادامه بدهد، تصمیم گرفت پیام آور صلح و دوستی باشد، از همین رو تبدیل به یکی از مبارزان سرسخت قاچاق مواد مخدر شد.
خوان پابلو که معمار و نویسنده است در مستندی تحت عنوان «گناهان پدرم» شرکت داشته و دو کتاب از تصویر واقعی زندگی پدرش نوشته است.
به گفتهی خوان، در کارهای پدرش خشونتهایی وجود داشته که حتی به مخیلهی کارگردان معروف آمریکایی، کوانتین تارنتینو هم نمیرسد. به گفتهی خوان اسکوبار، جوانان زیادی از پابلو بت ساختهاند و او با به رشتهی تحریر درآوردن زندگی پدرش میخواهد بگوید زندگی آنها هرگز به آن خوشی و پر زرق و برق بودنی که به نظر میرسیده، نبوده است.
او میگوید چه فایده که کاخ داشته باشی، میلیونها دلار دم دستت باشد اما گرسنگی بکشی، مرگ و خشونتهای ناتمام و درد از دست دادن عزیزانت را مدام تجربه کنی.