ناصرالدین شاه در خاطراتش از فرانسه با تعجب مینویسد: “شنیده بودیم که بچههای ۷-۸ ساله فرانس هم مثل بلبل فرانسه حرف میزنند، بدون لکنت و لهجه مخصوص اجنبی که میگویند ما کمی داریم!”
ناصرالدین شاه قاجار که پیش از پادشاهی ناصرالدین میرزا خوانده میشد، معروف به «قبلهٔ عالم»، «سلطان صاحبقران» و بعد «شاهِ شهید»، چهارمین شاه از دودمان قاجار ایران بود.
وی با ۴۹ سال سلطنت طولانی ترین دوره پادشاهی را در میان دودمان قاجار داشته است..
ناصرالدین شاه یکی از بی کفایت ترین و بی اقتدار ترین پادشاهان قاجار بود که بیشتر تحت تاثیر اطرافیان بود.
وی بسیار دمدمی مزاج بوده و مرتب نظرات خود را تغییر می داد!
مثلا در سرگذشتش خود را عاشق حیوانات معرفی کرده است.
گاهی درباریان را به خاطر این که شیر را حیوان خطاب می کردند، تنبیه می کرد؛ فردای همان روز اما قرار شکارگاه می گذاشت و نظم دنیای وحشی را با اراده شاهی به هم می ریخت.
حیوان خانگی وی ببری خان بود، ولی ببری خان نه ببر بود و نه خان! تنها ماده گربه ای بود که ناصرالدین شاه علاقه خاصی به او داشت.
این گربه همیشه در خلوت شاهی حضور داشت و هر کس درخواستی از شخص اول کشور داشت، عریضه اش را به دم گربه می بست و مطمئن بود که شاه دست رد به آن نخواهد زد.
این علاقه اما تا جایی شدت یافت که حسادت لشکر زنان حرمسرا را برانگیخت، حسادتی که منجر به کشتن ببری خان شاه شد!
وی حرمسرایی عریض و طویل برای خود ساخت که وصف آن در تاریخها و سفرنامههای آن دوره آمده است.
به سخن عینالسلطنه ۱۱۲ زن عقدی و صیغهای داشت که به همراه نوکر و کلفتها بیش از ۲۰۰۰ نفر بودند
اولین ازدواج وی در سن ۱۲ سالگی و بنا به مصلحت پدرش با دختر عمه چهارده ساله اش بود.
این ازدواج به قصد از بین بردن تفرقه بین شاخههای قوانلو و دولو ایل قاجار صورت میگرفت.
در میان زنان ناصرالدین شاه، آنان که از همه بیشتر معروف هستند انیس الدوله، جیران، زبیده خانم و شکوه السلطنه هستند.
انیس الدوله به نوعی مقام ملکه را در میان زنان ناصرالدین شاه داشته است.
نام اصلی اش فاطمه بوده و ظاهرا در یکی از شکارهای شاه با او آشنا می شود.
گویند که بعد از ترور شاه هم بشدت عزادار او بود و حتی نقل است که به دلیل دیدن عکس شاه جان خود را از دست داد.