جمعه , ۳۰ ام آذر ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۹:۱۶ بعد از ظهر به وقت تهران

نجات دختر جوان از دام شیطانی ۲ مرد سرایدار

شرایط روحی خوبی ندارم و بعد از  آن موقع به شدت می‌ترسم از خانه خارج شوم و درخواست دارم متهمان مجازات شوند.
دختر جوان : شرایط روحی خوبی ندارم و بعد از آن موقع به شدت می‌ترسم از خانه خارج شوم و درخواست دارم متهمان مجازات شوند.

دو مرد سرایدار که پس از ربودن دختر جوان او را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار گرفتند. دو مرد شیطان صفت قصد قتل دختر جوان را داشتند که با تیزهوشی قربانی خود منصرف شدند.

 
چندی قبل دختر جوانی با مراجعه به ماموران در حالی که به شدت هراسان بود با طرح شکایتی گفت: دو مرد جوان که به تازگی به عنوان سرایدار در مجتمع ماه استخدام شده‌اند من را ربودند و هرچه داشتم سرقت کردند و بعد هم مورد آزار و اذیت قرار دادند.
دختر جوان در شکایتش گفت: صبح بود و من سوار آسانسور شدم که به پارکینگ بروم و ماشینم را بردارم و سر کار بروم اما همین که در آسانسور باز شد دو جوان که به تازگی به عنوان سرایدار به مجتمع ما آمده‌بودند دهانم را گرفتند و مرا به زور به اتاقشان بردند و هرچه داشتم از من گرفتند بعد هم مرا مورد آزار قرار دادند. آنها قصد داشتند با چاقو مرا بکشند اما قول دادم که شکایتی نکنم و با ترفندهایی آنها را از این کار منصرف کنم. حتی قول دادم از عابربانک برایشان پول بگیرم،وقتی راضی شدند که مرا رها کنند بلافاصله به خانه رفتم و موضوع را به خانواده‌ام گفتم و تصمیم گرفتیم شکایت کنیم.
با شکایت این دختر، دو جوان سرایدار بازداشت شدند و مورد تحقیق قرار گرفتند. آنها در اعترافات خود مدعی شدند: یکی از دوستانمان اینجا سرایدار بود. به دلیل اینکه می‌خواست چند روزی به مرخصی برود از ما خواست که به جایش در مجتمع کار کنیم. از همان روز اول کارمان در مجتمع، نظرمان نسبت به شاکی جلب شد و وقتی او را زیر نظر گرفتیم متوجه شدیم چه ساعاتی وارد خانه شده و چه ساعاتی خارج می‌شود. برای اینکه به او تعرض کنیم باید فرصت مناسبی را انتخاب می‌کردیم. از سر و وضع او مشخص بود که دختر پولداری است و ما امیدوار بودیم که پول زیادی هم بتوانیم از او سرقت کنیم. مدت‌ها بود که نقشه دزدیدن دختر جوان را داشتیم تا اینکه شب قبل از حادثه با تلفن خانه او تماس گرفته و گفتیم که ماشینش را بد پارک کرده و دیگر خودروها نمی‌توانند در پارکینگ تردد کنند. می‌خواستیم به این بهانه او را به پایین بکشیم، اما چند دقیقه بعد برادر او پایین آمد و نقشه ما با شکست مواجه شد. چون راهی برای کشاندن او به محل نداشتیم تصمیم گرفتیم صبح که از خانه خارج می‌شود او را بدزدیم. صبح روز حادثه به محض اینکه دختر جوان سوار آسانسور شد دهانش را گرفتیم و او را به اتاق سرایداری بردیم هرچه پول و طلا داشت از او گرفتیم عابربانک‌هایش را برداشتیم و بعد او را مورد آزار قرار دادیم. قصد داشتیم او را بکشیم. برای اینکار چاقو هم آماده‌کرده‌بودیم چون می‌دانستیم اگر بیرون برود و از ما شکایت کند مجازات سنگینی در انتظار ماست. اما آن دختر خیلی آرام با ما صحبت کرد.ما به این دختر اعتماد کردیم اجازه دادیم برود اما او به ما دروغ گفته‌بود و بلافاصله از ما شکایت کرد.
با توجه به اینکه مسئله تعرض به این دختر مطرح شده‌بود پرونده برای رسیدگی به شعبه ۷۷ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌شد.این بار وقتی متهمان برای تحقیقات در برابر قضات قرار گرفتند اتهام تعرض را رد کردند و گفتند ما کاری بااین دختر نکردیم و فقط اموالش را به سرقت بردیم هرچه در مورد تعرض گفته‌بودیم دروغ است. دختر جوان نیز به قضات گفت: آنها من را اذیت کردند اما مورد تجاوز قرار ندادند.اما قصد داشتند مرا بکشند و اگر وعده‌های من در مورد اینکه شکایت نمی‌کنم نبود حتما مرا می‌کشتند و جسدم را از بین می‌بردند. در مورد آدم‌ربایی و سرقت از آنها شکایت دارم.
 او در مورد مشکلاتی که در این خصوص برایش به وجود آمده گفت: شرایط روحی خوبی ندارم و بعد از آن موقع به شدت می‌ترسم از خانه خارج شوم و درخواست دارم متهمان مجازات شوند.
متهمان فقط اتهام سرقت را قبول کردند و اتهامات دیگر را رد کردند، آنها گفتند: از کاری که کردیم پشیمان هستیم ما اصلا فکر نمی‌کردیم دختر جوان به ما دروغ گفته‌باشد و شکایت کند. بعد از پایان دفاعیات متهمان با توجه به اعترافات آنها و مدارک موجود در پرونده هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
منبع: روزنامه قانون

 

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *