پنجشنبه , ۱۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۴:۳۱ قبل از ظهر به وقت تهران

نجات پدر و ۲ فرزندش در تاریکی کوهستان

دو روز از رفتن پدر خوزستانی با دو فرزند ۹ و ۱۲ ساله‌اش گذشته و هنوز خبر جدیدی از آنها به دست نیامده بود. قرار بود برای تفریح به ارتفاعات اطراف محل زندگی‌شان بروند، اما گم کردن راه، آنها را در دوراهی مرگ و زندگی قرار داد. پدر و دو فرزندش برای پیدا کردن مسیر اصلی وارد مسیرهای راه و بیراهه می‌شدند و خطرات احتمالی مختلفی در مسیرشان وجود داشت، از طرف دیگر مادر هم به‌شدت نگران دو کودکش بود و بی‌قراری می‌کرد. او به جام‌جم می‌گوید: «هرچقدر با گوشی تماس می‌گرفتم، کسی جواب نمی‌داد و خاموش بود. به‌شدت نگران بودم و دستم از همه جا کوتاه شده بود، به همین خاطر با نیروهای امدادی تماس گرفتم و درخواست کمک کردم.»

نجات پدر و 2 فرزندش در تاریکی کوهستان

۲۹ شهریور بود و هنوز خبری از سه گمشده به دست نیامده بود. با اعلام خبر مفقودی سه نفر در کوه‌های خاییز علمدار، با هماهنگی مرکز کنترل و هماهنگی عملیات جمعیت هلال‌احمر خوزستان و شعبه بهبهان، بلافاصله دو تیم عملیاتی به منطقه اعزام شدند. در کنار آنها نیز، هیات کوهنوردی بهبهان وارد عمل شد. نادر ابوعلی، سرپرست هیات کوهنوردی بهبهان می‌گوید: «ساعت هشت شب ۲۹ شهریور حرکت کردیم و قرار بود به کمک سایر نیروهایی برویم که جلوتر از ما عملیات را آغاز کرده بودند. در طول راه ناگهان چشمم یک نور دید و به همراهانم گفتم صبر کنید، نور یک چراغ‌قوه را دیدم. گفتند اشتباه کردی که جواب دادم من ۳۰ سال است کوهنوردم و چطور ممکن است اشتباه کرده باشم. دوباره حرکت کردیم و این‌بار صدای ناله‌ای را شنیدم. به همه گفتم صدای ناله شنیدم، باز باور نکردند. صدا زدم، کسی جواب نداد. جلوتر رفتم و دوباره صدا زدم، دوباره صدای ناله آمد. باز هم جلوتر رفتیم و این بار دو بچه را دیدم که حال و روز خوبی نداشتند، به‌شدت ضعیف شده بودند و پدرشان هم همین‌طور بود. به بچه‌ها آب دادم که به خاطر ضعف ناشی از گرسنگی دل‌درد گرفتند و به همین خاطر به آنها خرما دادم. بعد بیسیم زدم و به بچه‌هایی که پایین بودند، گفتم برگردید که پیدای‌شان کردیم. سپس آنها را روی کول‌مان گرفتیم و در اختیار آمبولانس قرار دادیم تا به بیمارستان منتقل کند. این عملیات امداد و نجات به دلیل وسعت و کوهستانی بودن منطقه تنگ شیخ، تاریکی هوا و خاموش بودن خط تلفن همراه، دشوار بود. اما با همکاری نجاتگران جمعیت هلال‌احمر شهرستان بهبهان و تلاش بی‌وقفه نجاتگران هیات کوهنوردی، هر سه نفر در دامنه کوه، نزدیک به روستای چمران پیدا شدند و عملیات نجات ساعت ۲۳ و ۲۱ دقیقه با موفقیت به پایان رسید.»
با این‌که همگی سالم هستند، اما مادر هنوز هم مثل شوک‌زده‌هاست. بچه‌ها هم دست‌کمی از او ندارند: «بچه‌هایم آن‌قدر در شوک بودند که از همه چیز وحشت داشتند. آنها را در آغوش گرفتم و گفتم از هیچ چیز نترسند. خوشحالم که حالا سالم در کنارم هستند.»

۲/۵ - (۱ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *