شنبه , ۱ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱:۲۸ قبل از ظهر به وقت تهران

نقشه دختر و پسر جوان برای فریب زنان سالخورده

مردی جوان که با همدستی دختر مود علاقه اش، اقدام به سرقت طلاجات افراد سالخورده می کرد، توسط پلیس شناسایی و دستگیر شد.
http://media.mehrnews.com/d/2015/11/28/4/1920968.jpg?ts=1486462047399
مردی که با همدستی دخترمورد علاقه‌اش با فریب زنان سالخورده به بهانه کمک به خیرین، طلاهای آنها را می‌دزدید بازداشت شد. متهم مدعی است برای تهیه ۵۰میلیون تومان بدهی به صاحب یک نمایشگاه خودرو به این دزدی‌های سریالی دست زده است.

به گزارش جام‌جم، چندی پیش زنی سالخورده با حضوردر شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران از زن و مردی به اتهام سرقت طلاهایش شکایت کرد.

شاکی به قاضی علی ایرد موسی گفت: روز حادثه در حال بازگشت به خانه‌ام بودم که خودروی مزدا ۳ کنارم توقف کرد. سرنشینان آن یک دختر و پسر جوان بودند. آنها پس از گفت‌وگو با من بی‌آن‌که از خودرو پیاده شوند، مدعی شدند در کارهای خیر فعالیت دارند و به افراد نیازمند لباس هدیه می‌دهند. حتی از من نشانی چند نیازمند در محله‌مان را خواستند تا به آنها کمک کنند.

وی افزود: همان موقع با دیدن دستبند طلایم دختر جوان گفت که با شوهرش طلا خریده‌اند، اما طلافروش سرشان کلاه گذاشته است. او از من خواست طلایم را ببیند و درباره عیار آن سوالاتی پرسید. بعد هم دستبند را گرفت و نگاه کرد. دقایقی بعد با ادعای این که طلاهایم راداخل همان نایلون لباس گذاشته تحویلم داد تا لباس‌ها را به نیازمندان بدهم. من هم در خانه زمانی که نایلون را باز کردم دیدم دستبندم نیست و آن را سرقت کرده‌اند. بعد از آن شکایت‌های مشابه دیگری در دستور کار ماموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. چند روز پیش پسر سارق در یک قهوه خانه در جنوب تهران شناسایی و بازداشت شد و به این سرقت‌ها برای تامین بدهی ۵۰ میلیونی‌اش اعتراف کرد. همدستش هم تحت تعقیب قرار گرفت.

 

برای بدهی سرقت می‌کردم

هادی ۲۸ ساله است و می‌گوید تاکنون پایش به کلانتری و دادسرا باز نشده است. می‌گوید شاید اگر بدهی ۵۰ میلیون تومانی نداشت دست به این سرقت نمی‌زد و این چنین به دردسر نمی‌افتاد.

 

چطور با دختر سارق آشنا شدی؟

ما در تلگرام با هم آشنا شدیم و بعد ارتباطمان شکل گرفت. او سارق نبود. با هم دزدی‌ها را طراحی کرده و به اجرا گذاشتیم.

 

انگیزه‌ات از سرقت طلای زنان چه بود؟

من شیفته خودروی مزدا ۳ بودم. بنابراین با قرض خودروی مزدا ۳ خریدم. از چهار سال پیش در املاک پدرم کار می‌کردم. من آنجا ماهانه ۸۰۰ هزار تومان پول می‌گرفتم. به خاطر خرید خودرو ۵۰میلیون تومان بدهکار بودم. باید هر ماه دو میلیون تومان قسط می‌دادم که بعد از چند ماه نتوانستم اقساطم را بدهم. به همین خاطر تصمیم گرفتم از راه دزدی پول موردنیاز را جمع کنم.

 

قبلا دزدی کرده بودی؟

شیوه دزدی را از دوستم علی که سارقی سابقه‌دار بود و مدتی به اتهام سرقت طلای زنان به زندان افتاده بود، یاد گرفتم. او به من آموزش دزدی داد. حتی سه بار با هم سرقت کردیم. ۲۷ سرقت بعدی را با دختر مورد علاقه‌ام سحر انجام دادم.

 

شیوه سرقت‌تان چطور بود؟

من و سحرچند دست لباس را در نایلون و داخل خودرو می‌گذاشتیم. بعد در محله‌های تهران حرکت می‌کردیم. با دیدن زنان سالخورده در کنار آنها توقف کرده و با ادعای این که افرادی نیکوکار هستیم و می‌خواهیم به افراد نیازمند کمک کنیم، با آنها حرف می‌زدیم. بعد وانمود کردیم سرمان برای خرید طلا کلاه رفته و با اعتمادسازی طلاهایشان را گرفته و نگاه می‌کردیم. در ادامه طوری رفتار می‌کردیم که طلاها را در نایلون لباس‌ها گذاشته‌ایم و آن را پس می‌دادیم؛ در حالی که گوشه‌ای از نایلون پاره بود و طلاها داخل خودرویمان می‌افتاد.

 

با طلاهای سرقتی چه می‌کردید؟

آن را به دو طلافروش فروختیم. آنها طلاها را گرمی ۵۰ هزار تومان از ما می‌خریدند. هر ده روز در میان سرقت می‌کردیم. ۶۰ میلیون تومان به دست آوردیم. با بخشی از آن بدهی‌ام را دادم و با بقیه آن با دختر مورد علاقه‌ام به مسافرت و خوشگذرانی رفتیم و حتی برای او هدایای گران‌قیمت خریدم.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *