توییتهای او از صبح خیلی زود، گاهی حتی پیش از برآمدن آفتاب، آغاز میشوند و تا حوالی نیمه شب ادامه دارند؛ توییتهایی همچون «اوباما خیلی احمق است»، «گرمایش جهانی چرت و پرت است» و «نیویورک تایمز؛ فریبی منزجرکننده»
فعالیت دونالد ترامپ در توییتر از سال ۲۰۰۹ آغاز شد و در سال ۲۰۱۲ به همراه رنگ و بوی سیاسی، شدت بیشتری هم گرفت. او که پیش از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری، کمتر کسی را از نیش توییتهای خود بیبهره میگذاشت، برخلاف تصور، همان رویه را پس از ورود به کاخ سفید هم ادامه داد. او از زمانی که رئیسجمهوری ایالات متحده شده است، نزدیک به ۴۱۵۰ توییت منتشر کرده است؛ یعنی حدود هشت توییت در روز؛ توییتهایی که در آنها بیش از هر چیز، به رسانهها که او «رسانههای دروغ» مینامدشان، میتازد (۲۷۱ توییت)، دربارهی روسیه و مسئله دخالتش در انتخابات آمریکا مینویسد (۲۳۱ توییت)، از باراک اوباما و سیاستهای او بد میگوید (۲۰۴ توییت) و از «بهبود»هایی که سیاستهای او به بار آورده با شعار «بیایید دوباره آمریکا را به جایی عالی تبدیل کنیم» (۱۵۴ توییت) خبر میدهد.
آیا آنطور که برخی از افراد و رسانههای غربی باور دارند، توییتهای ترامپ سیاستی را دنبال نمیکنند و تنها از شخصیت «دمدمیمزاج» او ریشه میگیرند؟ اگر الگوی موضوعها، لحن و واژههای پرکاربرد توییتهای ترامپ را در کنار سیاستهای کلی او بگذاریم – چه در کارزارهای انتخاباتی و چه پس از آن – به نتیجهای دیگر خواهیم رسید.
در سالهای اخیر، پوپولیستها و راستهای افراطی نشان دادهاند که بهرهبردن از فضای شبکههای اجتماعی و به خصوص توییتر را به خوبی بلد هستند. حزب «قانون و عدالت» که قدرت را در لهستان در دست دارد، «لوپن» رقیب انتخاباتی امانوئل مکرون در انتخابات گذشتهی فرانسه که رقابتی سخت را برای او رقم زد و بالاخره دونالد ترامپ در آمریکا. پوپولیسم، بر دو پاشنهی اصلی میچرخد: نخست، نمایاندن جامعه به صورت اکثریتِ «مردم خالص» در برابر اقلیتِ «نخبگان فاسد»؛ و دوم، ساختن «دیگرانِ» خطرناک که تهدیدی برای آن «مردم خالص» و سرزمین مادریاند
پوپولیسم، بر دو پاشنهی اصلی میچرخد: نخست، نمایاندن جامعه به صورت اکثریتِ «مردم خالص» در برابر اقلیتِ «نخبگان فاسد»؛ و دوم، ساختن «دیگرانِ» خطرناک که تهدیدی برای آن «مردم خالص» و سرزمین مادریاند
منظور از «نخبگان فاسد»، رهبران سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضایی و همچنین رسانه است. منظور از «مردم خالص» هم، مردمی هستند که نژاد و هویت اصیلی دارند.
از آنجا که در این گفتمان، رسانه، یکی از همان «نخبگان فاسد» است، رابطهی خصمانهی دوسویهای میان رسانه و پوپولیستها برقرار است. برای همین پوپولیستها تمایل دارند با مردم به طور مستقیم سخن بگویند. سفرهای استانی احمدینژاد، نمودی از همین تمایل بود.
اما امروز، شبکههای اجتماعی کار را به مراتب سادهتر کردهاند. اکنون ترامپ، هر روز، بارها بیآنکه از صندلی خود جدا شود، در برابر میلیونها مخاطب، از راه توییتر سخنرانی میکند.
«رومانا کریس» در مقالهی خود با عنوان «سیاست توییتری رئیسجمهور ترامپ»، با بررسی توییتهای یک ماه نخست ریاست جمهوری ترامپ، نشان داده است که اغلب توییتهای او، یکی از اصلهای پوپولیسم را دنبال میکنند؛ یعنی ساختن «مردم خالص و همگون»، حمله به «نخبگان فاسد»، ساختن «دیگران» خطرناک و تقویت «هویت ملی» و «سرزمین مادری». برای نمونه، او در توییتهای خود، نه از واژگانی که تفاوتهای طبقاتی، فرهنگی، یا قومی را نشان میدهد، بلکه تنها از واژههایی چون مردم و ملت آمریکا استفاده میکند؛ واژههایی که میکوشند تا مردم را دستهای همگون نشان دهند: «ژانویهی ۲۰۱۷ به عنوان روزی که مردم بار دیگر حکمرانان ملت خود شدند، در یادها خواهد ماند.»
به رغم آنکه برخی معتقدند لحن او اصلا مناسب یک رئیسجمهوری نیست، اما او این لحن صمیمانه، شخصی و بسیار متفاوت با دیگر سیاستمدارها را به کار میبرد تا این حس را در مردم ایجاد کند که او همچون آنان، یک نفر بیرون از نظام و مناسبات سیاسی مستقر است؛ غلطهای املایی و نوشتاری او هم، فارغ از عامدانه بودن یا نبودشان، به او در ایجاد چنین حسی، یاری میرسانند. حتی نام حساب کاربری او یعنی @realDonaldTrump «دونالد ترامپ واقعی»، سعی در القای این حس دارد که آنچه مینویسد، نه از سر ملاحظات سیاسی بلکه از درون او برمیآید.
اما برای ساختن یک «مردم همگن و اصیل»، ضروری است که «دیگران» و غیراصیلها مشخص شوند تا بتوان آنان را از یکدیگر تمییز داد. او برای این کار دو اصل ساده دارد: تاکید بر اصل بودن آمریکا و آمریکایی و اعلام خطر نسبت به «شیطانی» که «باید بیرون از کشور نگهداشته شود». او به مرور این «شیطان» را مشخص میکند: «سیستم قانونی ما فروپاشیده است. ۷۷ درصد پناهجویان پذیرفتهشده، از شش کشور مظنون هستند.» این اصول تنها در حد حرف باقی نماندند و نمود عملی خود را در برخورد شدید با مهاجران غیرقانونی مکزیکی، طرح دیوار کشیدن در مرز این کشور و ممنوعیت صدور ویزا برای مردم شش کشور مسلمان، نشان دادند.
همانطور که برای ساخت مفهوم «مردم همگن»، باید مفهوم «دیگران» خطرناک، ساخته شود، تاختن بر «نخبگان فاسد» هم برای جدا نشان دادن خود از آنان، ضروری است. پس از واژههای، «پول» و «رتبهبندی»، واژههای «توسریخور»(۲۳۴)، «کندذهن» (۲۲۲)، «وحشتناک» (۲۰۴) و «احمق» (۱۸۳) پرتکرارترین واژههای توییتهای ترامپ هستند
پس از واژههای، «پول» و «رتبهبندی»، واژههای «توسریخور»(۲۳۴)، «کندذهن» (۲۲۲)، «وحشتناک» (۲۰۴) و «احمق» (۱۸۳) پرتکرارترین واژههای توییتهای ترامپ هستند
؛ واژههایی که او برای توصیف مخالفان خود یعنی همان «نخبگان فاسد» به کار میبرد. توییتهای پرشمار ترامپ، دربارهی باراک اوباما و هیلاری کلینتون (۳۷۶) و پربسامدترین موضوع توییتهای او یعنی حمله به رسانهها هم در خدمت این هدف هستند. در توییتهای او، بدگویی از دیگران، دوشادوش تعریف از خود حرکت میکند: «جریان اصلی رسانهای (رسانهی دروغ) را باور نکنید. کاخ سفید دارد خیلی خوب به کارش ادامه میدهد. من یک وضعیت کثافت را تحویل گرفتم و دارم آن را درست میکنم.»
او در عین حال، هدف دیگری را هم از این حملهها دنبال میکند. نخست آنکه رقیبان سیاسی خود را با این حملههای نامتعارف در تنگنا میگذارد و تصویری شکستخورده از آنان در برابر عموم به نمایش میگذارد؛ چرا که بازی ترامپ بیرون از قاعدهی معمول سیاست است و آنان شیوهی رویارویی با این بیقاعدگی را نیاموختهاند؛ همانند آنچه که در مناظرهی تلویزیونی سال ۸۸، میان محمود احمدینژاد و میرحسین موسوی رخ داد. او میداند به هر موضوعی که حمله کند، به موضوع روز رسانهها تبدیل خواهد شد و با این شیوه، توجه رسانهها را به موضوعهایی که خود میخواهد معطوف میدارد و از موضوعهایی که نمیخواهد منحرف میکند. پس هیچ جای شگفتی نیست که از میان ۱۲ موضوع پربسامد توییتهای ترامپ، ده تای آنها دربارهی «دیگران» و «نخبگان فاسد»اند. حتی حملهی او به خود رسانهها هم آنها را وارد یک بازی دوسرباخت میکند؛ از سویی نمیتوانند آنها را بیپاسخ بگذارند و از سویی با پاسخ دادن به آنها، در واقع دارند به ساز او میرقصند.
«گاردین» در گزارشی از خود با اشاره به این مسئله، برخی از «سکوت»های او را به سخن وامیدارد. این سکوتها از کشتهشدن سیاهپوستان آمریکایی، از جنگ و فاجعهی انسانی در یمن و از فقر و گرسنگی در آفریقا سخن میگویند
برای همین است که «لیکاف»، زبانشناس پرآوازهی آمریکایی، باور دارد که نباید توییتهای او را بدون آشکار کردن سیاستهای پشت آن و ارائهی روایتهای جایگزین از حقیقت، گزارش داد. اما راهبرد دیگری هم در برخورد با توییتهای او وجود دارد که میتواند ما را از افتادن در دام فریب پوپولیسم برهاند: این راهبرد، نه به سخنان او بلکه به سکوتهای او چشم دارد. «گاردین» در گزارشی از خود با اشاره به این مسئله، برخی از «سکوت»های او را به سخن وامیدارد. این سکوتها از کشتهشدن سیاهپوستان آمریکایی، از جنگ و فاجعهی انسانی در یمن و از فقر و گرسنگی در آفریقا سخن میگویند.
در دوران رقابتهای انتخاباتی، برخی میپنداشتند که سیاست توییتری ترامپ برای پیروزی در انتخابات است و پس از رئیسجمهوری شدن، رویهی دیگری را در پیش خواهد گرفت. آنها این نکته را در نظر نداشتند که برای یک پوپولیست خوب، دوران انتخابات هرگز تمام نمیشود! او سیاستی را که پیروزیبخش بودن خود را ثابت کردهاست، دور نمیاندازد. او میداند که یک پوپولیست موفق، کسی است که «سفرهای استانی»اش را هرگز قطع نکند.
منابع:
۱. حساب کاربری ترامپ در توییتر
۲. آرشیو توییتهای ترامپ
۳. مقالهی «سیاست توییتری رئیسجمهور ترامپ»
۴.گزارش گاردین با عنوان «توییتهای ترامپ، چگونه نقاط تاریکش را آشکار میکند؟»
۵. گزارش ایندیپندنت با عنوان «توییتر رئیسجمهور چگونه، شبکهی اجتماعی و دفتر رئیسجمهور را تغییر داد»
ایسنا