واکنش بهنوش بختیاری به مهراب قاسم خانی: یه گیری به ما میده بلکه در صدر اخبار باشه؛ حرمت رفاقت و همکاری کیلو چند؟؛ حسادت غلبه میکنه ناجور؛ امیدوارم رفقا از بیکاری دربیان که دست از سر ما بردارن!
واکنش بهنوش بختیاری به مهراب قاسم خانی
ویدئوی تبلیغاتی، دو هنرمند طنز پرداز را به چالش اینستاگرامی کشید. چندی پیش، ویدئوی تبلیغاتی برند یک عطر با حضور بهنوش بختیاری، بازیگر طنز سینما و تلویزیون در فضای مجازی پیچید، فیلمی کوتاه، با المان های متداول و رایج در تیزرهای تبلیغاتی.
این ویدئو بازتاب هایی متفاوتی در فضای مجازی به راه انداخت. اما در این بین ، واکنش طنز محراب قاسم خانی، نویسنده و فیلمنامه نویسی که اتفاقا، اغلب در حوزه طنز دست به قلم می شود با چاشنی عکسی که از خود روی تخت بیمارستان منتشر کرد، آب و تاب ویژه ای گرفت و کار را به جایی رساند که صدای اعتراض بهنوش بختیاری را درآورد.
بختیاری در جوابیه پست قاسم خانی با توضیح کوتاهی در مورد تیزر، از قاسم خانی انتقاد کرد و به قول معروف حسابی قاسم خانی را شرمنده کرد.
حالا باید دید، قاسم خانی با این پست قصد شوخی به زبان خاص خودش را داشته و یا موضوع چیز دیگری بوده است.
بهنوش بختیاری در اینستاگرام خود نوشت:” مردم بهم گفتن حیف تو نیس دلت بشکنه و به هم بریزی؟؟پست دیگری بگذار…شاید بفهمن قبح کارشونو…(.به احترام خانواده و حامیانم ) همکار قدیمی و دوست خانوادگی سلام.
چند روزی هستش که یک ویدئوی تبلیغاتی که بنده در آن حضور داشتم در فضای مجازی بازتاب های مختلفی داشته؛ عده ای اون رو پسندیدنش و عده ای بهش انتقاد میکنن؛ من سر حوصله نظرات هر دو طرف رو میخونم تا به یک جمع بندی نهایی برسم.تا نظر مردم رو در انتخاب های آیندم لحاظ کنم. اما دیدم شما در آخرین پست خودتون این ویدئوی ساده رو با همه ی وجود به باد تمسخر گرفتید و برای استهزای بنده فرمودید بعد دیدنش راهی بیمارستان شدید.اول از همه برای شما همکار دیرین آرزوی سلامتی و طول عمر میکنم و بعد از شما سوالی میپرسم…
جناب نویسنده، جامعه ی ما امروز درگیر صدها مشکل فرهنگی و اجتماعی و اقتصادیه که میطلبه درباره ی هر کدومشون ده ها و صدها سطر نقد سالم و سازنده نوشته بشه تا برای بهبود حال این جامعه قدم کوچکی برداشته بشه..
سوال من از شما اینه که آیا یک ویدئو انقدر از نظر شما مسئله ی بزرگی بود که به جای پرداختن به صدها دغدغه و آسیب اجتماعی اینطور به طعنه و تمسخر به من حمله کردید و عکس دوران کسالت و بستری شدن در بیمارستانتون رو گذاشتید تا جایی که عده ی زیادی حتی متوجه مطلب تمسخر آمیز شما نسبت به بنده نشده و زیر پستتون در کمال صداقت برای شما آرزوی سلامتی و رفع کسالت داشتن..
همکار گرامی آرزو میکنم از قلم طنازتون از این به بعد در جهت نقد طنز آمیز آسیب های بزرگ اجتماعی استفاده کنید تا دردی از این مردم دوا کرده باشید نه توهین و تمسخر دوستان و همکارانتون…این دفعه سومتون بود….کاش علت کینه شما رو به خودم بدونم….
پست قبلی رو برداشتم نه از ترس که من از هیچکس جز خدا نمیترسم…خواستم جور دیگه هم حرف بزنم شاید شاید متوجه بشن که کارشون چقدر ناجوانمردانه و دور از انصاف بود…..من هم خیلی چیزها رو در مورد شما دوس ندارم که اگر بگم دور ازشخصیت منه…..کاش شغل دوم ما شکستن دل رفیقامون اونم بی دلیل نباشه….همه دوستانم بهم گفتن تو همیشه از این آدم و خانوادش تعریف میکردی….اینهم نتیجه دید مثبت من….نتیجه تمام محبتهای کاری و اخلاقی من به ایشون.
این عکس هم مربوط به یه اتفاق درخشان کاریه که به امید خدا مثل معجزه داره راه میفته….آرزوم بود و بهش رسیدم…خدایا شکرت..
مرا از شر دوستانم محافظت بفرما..خودم از عهده دشمنانم برمی آیم
هرچه گناه من رو بیشتر میشورید هرروز اتفاقات بهتری برام میفته….بریداز خدا بپرسید چرا.علی یارتون “.