حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان نوشت:در پی اظهارات سوالبرانگیز رئیسجمهور درباره عصمت انبیاء و ائمه اطهار علیهمالسلام و ادعای مجاز بودن نقد آنان! و در حالی که انتظار میرفت آقای روحانی از سخنان بیپایه و اساسی که گفته است توبه کند، دیروز دفتر ایشان با صدور بیانیهای اظهارات ایشان را تغییر داده و تلاش کرد سخنان رئیسجمهور را موجه قلمداد کند!
آقای روحانی روز ۱۸ دی ماه در جمع وزیر و معاونان وزارت اقتصاد میگوید: «همه باید انتقاد بشوند استثنا نداریم، تمام مسئولین در کشور قابل نقد هستند، ما در کشور معصوم نداریم، اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آنوقت هم میشود نقد کرد. پیامبر(ص) هم اجازه نقد میداد. دیگر بالاتر از پیامبر(ص) که در تاریخ نداریم. وقتی پیامبر(ص) یک صحبتی میکرد، طرف بلند میشد روبروی پیامبر(ص) و میگفت: «حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است؟» اگر پیامبر(ص) میگفت:
«نظر من است» انتقاد میکرد و میگفت: «من قبول ندارم». ما در زمان حکومت معصوم هم نقد داریم»!
در این خصوص گفتنی است؛
الف- ممکن است گفته شود منظور روحانی از این جمله که «اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آنوقت هم میشود نقد کرد» آن است که در حکومت حضرت صاحبالزمان(ارواحنا له الفداء) نیز میتوان به مسئولانی که در دولت ایشان هستند، انتقاد کرد! و منظور روحانی نقد خود حضرت نبوده است. ولی ادامه سخن رئیسجمهور، راه را بر این برداشت میبندد و بهوضوح نشان میدهد که منظور روحانی آن است که- نستجیر بالله- امامزمان سلام الله علیه را هم میتوان نقد کرد! چرا که رئیسجمهور در ادامه میگوید: «دیگر بالاتر از پیامبر(ص) که در تاریخ نداریم. وقتی پیامبر(ص) یک صحبتی میکرد، طرف بلند میشد روبروی پیامبر(ص) و میگفت: حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است؟ اگر پیامبر(ص) میگفت: نظر من است انتقاد میکرد و میگفت: من قبول ندارم»! این بخش از اظهارات روحانی به وضوح نشان میدهد که از نگاه وی، نه فقط امام زمان(عج) بلکه پیامبر خدا(ص) هم قابل نقد است!!
ب- اینکه در زمان رسول خدا(ص) کسانی بودهاند که به قول آقای روحانی از آن حضرت میپرسیدند «حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است»؟ فقط از یک ماجرا و رخداد در دوران آن حضرت(ص) حکایت میکند و نشان میدهد در آن هنگام نیز کسانی بودهاند که برخلاف دستور خدا و نص صریح قرآن، در مقابل نظر رسولالله(ص) تابع محض نبودهاند!. علیرغم آنچه رئیسجمهور در پی به اصطلاح اثبات آن بوده است این پرسشها نشانه آن نیست که پیامبر خدا(ص) هم قابل نقد است! و باید از آقای روحانی پرسید که آیا رسولخدا(ص) پرسش آنان را قابل تقدیر! و ضروری دانستهاند؟ یا به حال آنها تاسف خورده و از ضعف ایمانشان متاثر شدهاند؟!
گفتنی است در مواردی نیز پرسشها برای اطمینان قلب بوده است و نه انتقاد. نظیر پرسش ابراهیم خلیلعلیهالسلام از خداوند متعال که درخواست کرد خدا چگونگی برانگیختگی مردگان را به وی بنمایاند و انگیزه خود از این درخواست را اطمینان قلب و افزایش یقین اعلام کرد.
وَاِذْ قَالَ اِبْرَاهِیمُ رَبِّ اَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَی قَالَ اَوَلَمْ تُوْمِنْ قَالَ بَلَی وَلَکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی… و یاد آور ابراهیم را آنگاه که به پروردگار خود گفت؛ چگونگی زنده کردن مردگان را به من بنمایان، (خدایش) پرسید؛ آیا ایمان نداری؟ (ابراهیم) گفت؛ بلی ایمان دارم ولی برای اطمینان قلب خود میخواهم. سوره بقره، آیه ۲۶۰
همانگونه که ملاحظه میشود، هیچیک از موارد فوق جواز انتقاد از رسول خدا و ائمه هدی علیهمالسلام نیست و تعجبآور است که آقای رئیسجمهور که خود یک روحانی است مجوز نقد معصومین(ع) را از کجا آورده است؟!