صنف مشاوران املاک پایتخت که از چهار سال قبل کسب و کارشان رونق سابق را ندارد، آیینه تمام نمای وضعیت ورشکسته بخش مسکن این روزهای پایتخت است.
از مشاوران املاک پایتخت، ورود به چهارمین سال رکود معاملات، نزول ادامهدار قیمتها و ناامید از آیندهی بازار را حکایت میکند. همچنین دو بخش اجاره و خرید و فروش در مسیری جداگانه در حال حرکت هستند.
“از برج هفت پارسال تا الان هیچ قرارداد خرید و فروشی ننوشتهایم” این درد دل یک کارشناس ۳۵ ساله املاک در مرکز شهر است. او بیان میکند: اجاره تا حدودی تقاضای خودش را دارد؛ چون مردم مجبورند سرپناه تهیه کنند. شاید یکی دو قرارداد اجاره در ماه مینویسیم آن هم برای موجر و مستاجرانی که قبلا توافق کردهاند و به خاطر کد رهگیری پیش ما میآیند.
این جوان از طولانی شدن رکود مسکن عصبانی به نظر میرسد: “قیمتها خیلی بالاست، فروشندهها هم پایین نمیآیند. تک و توک مالکی پیدا میشود که زیر قیمت بفروشد. مردم هم که با این پولها اصلا فکر خرید خانه نیستند. وام مسکن هم اقساطش ۲ میلیون تومان است. کدام کارگری میتواند این قسط را بپردازد؟ با این وضعیت باید فاتحه صنف مشاوران املاک را خواند”.
سراغ یکی دیگر از دفاتر املاک میروم؛ مردی ۴۸ ساله که میگوید ۱۸ سال از روزی که کارمند وزارت مسکن بوده و استعفا کرده است میگذرد: “من ۲۸ سال است در بخش مسکن درگیر هستم و تا به حال چنین رکودی ندیدهام”. کمی از اخبار مطلع است و آخرین وضعیت بازار ملک تهران را رصد میکند. میگوید: “نان و گوشت و پنیر گران شده اما مسکن هیچ افزایش قیمتی نداشته است. با این حال آنقدر قیمتها در سال ۹۱ جهش کرد که بعد از ۴ سال هنوز کسی جرات نمیکند به سمت بازار مسکن بیاید”.
با این وجود خونسرد به نظر میرسد: “من بالا و پایین رفتن مسکن را زیاد دیدهام. سالهای ۱۳۶۸، ۱۳۸۰، ۱۳۸۶ وضعیت همینطور بود، اما رکود سال ۱۳۹۱ از همه طولانیتر شده است. قبل از سال ۹۱ خانهها یک هفتهای فروش میرفتند. الان فایلی داریم که دو سال است نتوانستهایم آن خانه را بفروشیم. بعضی فروشندهها مدام قیمت را پایین میآورند اما دریغ از خریدار”. علت را که پرسیدم گفت: “معلوم است خوب قیمتها بالاست، تعداد مسکن زیاد و تقاضا کم است”.
“آقا از قول من بنویس اقتصاد مسکن به ورشکستگی کامل رسیده است”. این صحبت مرد ۵۵ سالهای است که در هر دو بخش املاک مسکونی و تجاری فعالیت دارد. او میگوید: “املاک تجاری وضعی به مراتب بدتر از مسکونی دارد؛ به خاطر اینکه کاسبی نیست، تولید نیست، قدرت خرید نیست. تولیدات چین بازار ایران را قبضه کرده است. تمام مغازههای طبقه دوم پاساژ روبهرو خالی است. مستاجران طبقه اول هم بیشتر از شش ماه دوام نمیآورند”.
از او درباره وضعیت فروش و اجاره مسکن پرسیدیم که پاسخ داد: “بازار اجاره و خرید و فروش مسکن ۱۸۰ درجه با هم اختلاف دارد. در خرید و فروش تقاضا کم و عرضه زیاد است. در بخش اجاره تقاضا بالا و عرضه کم است. خدا به داد مستاجران برسد. البته اجاره بها آنقدرها مثل قبل بالا نرفته چون خانههایی که دو سه سال اخیر فروخته نشدند اجاره رفتند. اما به هر حال امسال اجاره ۱۰ درصد اضافه شد”.
او در پاین گفت: “بحران کسب و کار، دستپخت دستگاههای مالیاتی است. آنقدر مالیات های سنگین از مشاغل میگیرند که همه ورشکست شدهاند. اقتصاد قفل شده و گردش مالی صفر است. تمام بانکها هم بنگاهدار شدهاند. من بانکهایی را میشناسم که در کار خرید و فروش املاک هستند. با این وضعیت چطور میتوان برای بخش خصوصی شغل ایجاد کرد؟