شریعتی پس از آزادی خانهنشین شد تا اینکه در سال ۵۵ از این فضای بسته و خانهنشینی به تنگ آمد، بنابراین با فرستادن احسان (پسرش) به خارج از کشور فرصت یافت تا مقدمات برنامه هجرت خود را فراهم کند.
او نهایتاً در ۲۶ اردیبهشت سال ۱۳۵۶ از ایران به مقصد بلژیک سفر کرد و پس از اقامتی سه روزه در بروکسل، عازم انگلستان شد و در منزل یکی از بستگان نزدیک همسر خود اقامت گزید. وی در حالی که یک ماه از سفرش به انگلستان میگذشت، در ساوتهمپتون درگذشت.
«حمله قلبی» دلیل رسمی مرگ شریعتی اعلام شد، هرچند مرگ او به دلیل نداشتن سابقه بیماری قلبی مشکوک بود.
شریعتی وصیت کرده بود پیکرش را در حسینیه ارشاد دفن کنند، اما در نهایت با مشورت پدرش استاد محمدتقی شریعتی و کمک افرادی نظیر شهید چمران و امام موسی صدر در قبرستانی در شهر دمشق به خاک سپرده شد.
او تأکید کرده: اروپا را ببین. اما وقتی که ایران را دیده باشی، و گرنه کور رفتهای، کر باز گشتهای. در اروپا مثل غالب شرقیها بین رستوران و خانه و کتابخانه محبوس ممان. این مثلث بدی است. این زندان سهگوش همه فرنگرفتههای ماست.