مناظره کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال بیشتر از اینکه شبیه به مناظره کاندیداهای فدراسیون فوتبال ایران باشد، شبیه به فوتبال یک کشور جهان اولی با امکانات رویایی بود.
به گزارش مشرق، ایدهآلهای عادی برای یک فوتبال معمولی که بدون دغدغه، خواستههای فوتبال دوستان را برآورده کند، به مراتب دستیافتنیتر از چیزهایی است که ۳ کاندیدای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال درباره آنها حرف میزدند. آنچه در برنامه مناظرهگونه فوتبال برتر میشد از زبان کاندیداها شنید، به شدت رویایی و کمالگرایانه بود. مواردی که شهابالدین عزیزیخادم، کیومرث هاشمی و مصطفی آجورلو درباره آینده فدراسیون فوتبال بیان میکردند بهقدری دوستداشتنی و مطلوب بود که هر شنوندهای را سر ذوق میآورد و این نوید را میداد که آیندهای طلایی در انتظار فدراسیون فوتبال ایران است. شاید اگر کسی این ۳ نفر را نمیشناخت، فکر میکرد که اینها فرشتگان نجات فوتبال ایران هستند و تازه به ورزش و فوتبال کشور ورود کردهاند و نسخه شفابخش فوتبال بیمار ما را در دست دارند. مواردی درباره درآمدزایی، راهیابی به جامجهانی، پرداختن به فوتبال پایه و ترمیم و تجهیز زیرساختهای فوتبال ایران و مبارزه با فساد همگی شعارهای زیبای انتخاباتی بودند که شاید اگر علی کریمی هم در آن جمع حضور مییافت، به شکلی دیگر آنها را بیان میکرد. شاید با ادبیات خاص خودش ولی آنچه سابقه مدیریت و ریاست در فوتبال ثابت کرده، این بوده که مدیران تازهوارد یا در آستانه ورود خیلی خوب حرف میزنند اما وقتی دوران عملگرایی و پیاده شدن برنامهها میرسد، اتفاقاتی رخ میدهد که هیچیک از آنها حتی در حد۵۰ درصد وعدههای داده شده برآورده نمیشوند! نمیخواهیم از پیش قضاوت کرده و آیه یاس بخوانیم، اما تجربه ثابت کرده که بخش عمدهای از این وعدهها عملی نمیشوند و نقطه سرخط! همهچیز بهجای اول برمیگردد و تنها روزها و ماههایی هستند که بیهدف هدر رفته و فرصتهای مطلوب برای اعتلای فوتبال تلف شدهاند! هر مدیری که تجربه مدیریت در این سطح را داشته باشد میداند بدون درنظر گرفتن عوامل بیرونی دیگر و فقط صرف ارائه برنامه، هیچ زمان نمیتوان کشتی فوتبال را به ساحل آرامش رساند. چه احیای فوتبال پایه، چه مشکلات سختافزاری، چه فسادزدایی و… آنهم در یک برنامه ۴ ساله!بارها ماجرای برنامهریزی کشور ژاپن در فوتبال را شنیدهایم که مدیرانش از سالها پیش با برنامهای۵۰ ساله هدفگذاریشان را قهرمانی در جامجهانی فوتبال گذاشته و در این راه همه ارکان فوتبال کشورشان بدون چشمداشتی به جایگاه و یا پست و مقامی که در فدراسیون دارند، دنبال اعتلای فوتبالشان هستند. امروز این کشور جزو کاندیداهای همیشگی دیدارهای تدارکاتی با تیم ملی برزیل است و تقریبا هر ساله با تیمهای مطرح اروپایی و یا آمریکای جنوبی دیدار میکند. قطعا فوتبال ایران هم نیاز مبرم به برنامهای بلندمدت دارد و با برنامههای اینچنینی و کوتاهمدت به جایگاهی که مدنظر اهالی این رشته و مخاطبان میلیونیاش است، نخواهد رسید. قطعا فردی که برای ریاست میآید باید علاوه بر برنامه مدون و عملیاتی، افرادی را درکنار خود داشته باشد که از عهده سختترین اتفاقات حولو حوش فوتبال بربیایند و آمادگی هر چالشی در بالاترین سطح را داشته باشند. تصمیمات ناگهانی و بدون فکر هر فدراسیون و هر مدیری را به زمین میزند و این بسیار مهم است که رئیس جدید با افرادی کار کند که تواناییهای بالایی در امور اجرایی، بینالملل و اقتصادی داشته باشند تا رئیس جدید بتواند با تکیه بر آنها برنامههایش را جلو ببرد. نکته بارز دیگر در جمع این ۳ کاندیدا آشنایی کما بیشی همه آنها با فضای فوتبال است که تقریبا در ادوار مختلف با مشکلاتی که در فوتبال به ویژه فدراسیونش وجود دارد، آشنایی کامل دارند و قطعا این توانایی را در خود دیدهاند که این جرات را به خود دادهاند که به این بحث ورود کنند و خود را در مواجهه با پرمخاطبترین ورزش کشور قرار دادهاند.