مجله اینترنتی دوستان مجله خبری و سبک زندگی
مجله انلاین دوستان : مرد میانسالی که روی همسرش اسیدپاشیده بود قبل از خروج از کشور شناسایی و دستگیر شد.
اواخر مهر امسال اهالی خیابان مولوی با سر و صدای زن همسایه متوجه وقوع اتفاق هولناکی شدند. آنها با حضور در خانه همسایه میانسال متوجه پاشیدن اسید روی زن ۵۳ ساله به نام عاتقه شدند.
با اعلام موضوع به اورژانس زن میانسال به بیمارستان سوانح سوختگی منتقل و تحقیقات ماموران در مورد علت اسیدپاشی وشناسایی عامل آن آغاز شد.
بررسی های اولیه نشان داد ساعتی قبل همسر عاتقه درحالیکه او خواب بوده است رویش اسید ریخته و فرار کرده است.
با شناسایی هویت مرد اسیدپاش موضوع به بازپرس جنایی تهران اعلام و تیمی از ماموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تحقیقاتشان را برای شناسایی علت اسیدپاشی و دستگیری مرد اسیدپاش آغاز کردند.
یکی از همسایه ها در مورد نحوه اسیدپاشی گفت:زن و مرد میانسال اهل افغانستان هستند و از چندین سال قبل در این محل به همراه فرزندانشان ساکن هستند.
دز ادامه یکی از فرزندان خانواده در بازجویی ها گفت:ظهر دیروز پدرم به خانه آمد و در حالیکه ظرفی در دست داشت سراغ مادر را گرفت. مادرم در حال استراحت بود که دقایقی بعد با صدای سوختم سوختم مادرم متوجه موضوع شدیم اما پدرم همان زمان فرار کرد. پدرم همیشه سو ظن داشت و به مادرم تهمت می زد.
با شناسایی هویت مرد ۶۰ ساله تحقیقات برای شناسایی مرد اسیدپاش آغاز شد و سر انجام ماموران در تماس فرزندان خانواده متوجه شدند مرد اسیدپاش ظهر شنبه به خانه خواهرش در جنوب تهران رفته است. با شناسایی خانه مورد نظر مرد ۶۰ ساله دستگیر شد.
با انتقال متهم به نام نظر به دادسرای امور جنایی او به اسیدپاشی روی همسرش اعتراف کرد و گفت:قبل از ازدواج با همسرم دوبار دیگر ازدواج کرده بودم و ۹ فرزند دارم. زندگی خوبی داشتم تا اینکه به خاطر برخی از رفتارهای همسرم دچار اختلاف شدیم.
متهم ادامه داد:این وضع برایم غیر قابل تحمل بود و نمی توانستم با او زندگی کنم. به همین خاطر به فکر انتقام از همسرم افتادم. شنیده بودم اسید صورت را می سوزاند و دیگر چهره فرد مثل قبل نمی شود برای همین تصمیم گرفتم روی او اسید بریزم.
وی افزود:ان روز هشت هزار تومان اسید خریدم و به خانه رفتم. همسرم در خواب بود و فرزندانم مشغول کار خودشان بودند. آهسته به اتاق خواب رفتم و اسید را روی صورت و دست و پای او ریخته و فرار کردم.
بعد از فرار به پاکدشت رفتم و شب ها در خیابان و پارک می خوابیدم.
روز شنبه به خانه خواهرم رفتم تا بعد از برداشتن وسایلی به افغانستان بروم که فرزندانم سر رسیدند و پس از ضرب و شتم مرا تحویل پلیس دادند. با اعترافات مرد اسید پاش او با دستور بازپرس حسین پور بازداشت شد.
این افغانیا کلا مشکل دارن!!!!به خودشونم رحم نمیکنن!!!