یک زن وقتی اختیارش را به هوس سپرده بود با پسر همسایه دوست شد . او وقتی پشیمان شد پسر همسایه اصرار به ادامه رابطه داشت تا اینکه موضوع به گوش شوهرش رسید. این زن با مراجعه به مددکار اجتماعی پلیس از آنان کمک خواست. شرح زندگی این زن را بخوانید.
با هیچ کسی رفت وآمد نداشتم وهمین باعث شده بود دائم به همسرم غر بزنم تا اینکه یک روز همسرم آمد وگفت برای اینکه دیگر تنهایی آزارت ندهد برایت ماهواره خریدم ….
۱۶ سال بیشتر نداشتم که پدرم به اجبار من را شوهر داد .بعد از ۵ سال که از از زندگی مشترکمان گذشت همسرم تصمیم گرفت به اصفهان نقل مکان کنیم. در این مدت با هیچ کسی رفت وآمد نداشتم وهمین باعث شده بود دائم به همسرم غر بزنم تا اینکه یک روز همسرم به منزل آمد وگفت برای اینکه دیگر تنهایی آزارت ندهد برایت ماهواره خریدم.
دیگر تمام وقتم را به تماشای فیلم ها و برنامه های ماهواره می گذراندم، فیلم هایی که بیشتر محتوای آنها پر بود از دوستی بین زنان شوهردار با مردان غریبه، کم کم من هم در نتیجه تماشای این فیلم ها تصمیم گرفتم تا من هم با مردان غریبه دوست شوم و به همین جهت دنبال موقعیتی می گشتم تا بتوانم این تصمیم خود را عملی کنم.
هر از گاهی دو فرزندم را به پارک نزدیک منزل می بردم تا کمی تفریح کنند. در همسایگی ما پسری بود که از قبل نیز چند بار به من پیشنهاد دوستی وآشنایی داده بود ولی پیشنهادش را رد کرده بودم تا اینکه یک روز هوشنگ پسر همسایه به دروغ حرف هایی در مورد همسرم به من زد و او را خیانت کار جلوه داد و من نیز حرف هایش را باور کردم و به ابراز علاقه او جواب مثبت دادم ولی عذاب وجدان من را رها نمی کرد به همین خاطر بعد از مدتی تصمیم گرفتم دوستیم را با او قطع کنم ولی او مرا تهدید کرد که به همسرم می گوید ما باهم دوست بودیم من هم با بهانه های مختلف از همسرم خواستم که منزلمان را جابه جا کنیم ولی هوشنگ دست بردار نبود و مرا مرتب آزار روحی می داد تا این که به همسرم اس ام اس داد و در مورد دوستی من با خودش به او گفت و از هیچ کاری برای به هم ریختن زندگی من کوتاهی نکرد. همسرم بعد از این ماجرا مدت هاست با من حرف نمی زند و به پدرم نیز زنگ زده وموضوع را به او گفته است و پدرم نیز مرا طرد کرده وحاضر نیست با من صحبت کند حالا مانده ام چه کار کنم من از امنیت خودم و همسر و فرزندانم به شدت می ترسم تورا به خدا به من کمک کنید …
تحلیل روانشناختی:
خانواده مامن ومحل آرامش هر انسانیست لذا چهار چوب های آن می بایستی رعایت شده وآموزش های لازم در آن انجام گیرد همانطور که در مورد فوق به دلیل ازدواج زود هنگام و مهاجرت خانواده و عدم نظارت لازم وتوجه، سهل انگاری وزود باوری خود فرد وروی آوردن به فیلم های به اصطلاح خانوادگی ماهواره ومقایسه خود با شرایط اشخاصی که در این گونه شبکه هادیده می شود باعث شده که فرد به راه خطا واشتباه رفته و آسیب جدی به خود وخانواده اش وارد کند وباتوجه به اعتماد از دست رفته ترمیم این رابطه بسیار مشکل و حتی می توان گفت که غیر ممکن است. زمانی که انسان راه حل مسئله ومشکلاتش را یاد بگیرد وبه جای اینکه آسانترین راه را انتخاب کرده و به خانواده اش خیانت کند راه حل اساسی ومنطقی مشکلاتش را پیدا کند همچنین مواردی اتفاق نمی افتد.
یعنی اون جوون گناه کار راست راست راه بره ایشون سنگسار بشه؟
واقعا که چقدر از جوابی که دادی معلومه فقط مردها رو انسان میدونی و بس حتی اگرگناهکار باشند، کدام جوان مردم اینکه خود شیطان نعلت شده بوده
فقط به خودت که خیانت نکرده اید بلکه بنیان چندین خانواده را ویران کرده اید وجوان مردم را نیز به حرام انداخته اید وپدرومادر وبرادروخواهر وشوهر را سر افکنده نموده اید وگناه شما نابخشودنی است درایجا درمان فقط سنگسار است وبس.