جمعه , ۳۰ ام آذر ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۲:۱۶ بعد از ظهر به وقت تهران

پلیس‌ های نوستالژیک تلویزیون در جست و جوی «سرنخ ۲»

بهزاد خداویسی ،نویسنده فیلم نامه و بازیگر فصل دوم سریال «سرنخ»، در گفت‌وگو با خراسان از جزئیات این مجموعه می‌گوید

پلیس‌ های نوستالژیک تلویزیون در جست و جوی «سرنخ 2»

بهزاد خداویسی سریال‌های نوستالژیک و محبوبی مانند «سرنخ» محصول سال ۷۵ و «روزگار جوانی» محصول سال ۷۷ را در کارنامه دارد و با شخصیت های «مصطفی نجم» و «مجید» در این سریال‌ها، در ذهن مخاطبان ماندگار شده است. این بازیگر پس از دو دهه، از دی‌ماه سال ۹۸  نگارش فیلم نامه فصل دوم سریال «سرنخ» را آغاز کرده و این روزها به همراه نسیم خلیلی مشغول نوشتن فیلم نامه این مجموعه خاطره‌انگیز است. به بهانه این خبر، درباره جزئیات «سرنخ ۲»، دلایل موفقیت فصل اول این سریال و مجموعه «روزگار جوانی»، گفت‌وگویی با بهزاد خداویسی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

چه شد که تصمیم گرفتید سراغ فصل دوم سریال «سرنخ» بروید؟
سادگی و آن بار عاطفی دلنشینی که در فضای این روایت‌ها وجود دارد، در تمام این سال‌ها برای مردم محبوب بوده، سال‌ها این بازخوردها به همه عوامل کار و به خصوص ما دو شخصیت اصلی قصه منتقل می‌شد و انگیزه‌ای قوی بود برای این که به فکر بازآفرینی این شخصیت ها و قصه‌ها بعد از این همه سال باشیم.
درباره قصه «سرنخ ۲» توضیح می‌دهید؟
فعلا ۱۷ قسمت را نوشتیم، همه با محوریت آسیب‌شناسی جرم و جنایت که مضمون و درون‌مایه‌ اصلی «سرنخ» هم بود. ۱۷ قسمتی که در آن شاهد همنشینی دوباره‌ دو شخصیت اصلی قصه بعد از دو دهه‌ هستیم، در حالی که گرد گذر زمان بر موهای هر دو نشسته ‌است. حالا آن‌ها با هم رفیق‌تر و جاافتاده‌تر از گذشته، در تعامل با قصه‌هایی قرار می‌گیرند که در همه‌ آن‌ها ، بار عاطفی و روان شناسی اجتماعی وجود دارد. «اوصیا» بازنشسته و «نجم» سرگرد شده و حالا آن‌ها هم دو رفیق و هم دو همسایه‌ هستند.
گفته بودید که تاکید دارید همه بازیگران فصل قبل در «سرنخ ۲» حضور داشته باشند.
بله، قشنگی و جذابیت هر سریالی در بازآفرینی  همین است، وگرنه باید اسم دیگری داشته باشد و فضایی دیگر.
مدتی پیش آقای سلطانی در مصاحبه‌ای گفته بودند اگر آقای کیومرث پوراحمد فصل دو را نسازند، ایشان هم تمایلی به بازی در سریال ندارند. با توجه به تاکید شما بر حضور بازیگران فصل قبل، اگر به دلایل مختلف بازیگر یا بازیگران کار تغییر کنند، باز هم فصل دوم ساخته می‌شود؟
آقای سلطانی در تمام این سال‌ها از نزدیک‌ترین دوستان و رفقای من بوده ‌است. در بیشتر جمع‌ها و نشست‌هایی که رفته‌ام، او را در کنار خودم داشته‌ام و یقین دارم در این کار نیز من و او با اتکا به همین رفاقت دیرینه در کنار هم خواهیم بود. ما هر دو مشتاقیم که در این بازآفرینی کیومرث پوراحمد نازنین را هم در کنار خود داشته‌ باشیم که این روایت‌ها در واقع از آن اوست، اما اگر ایشان شرایطش را نداشته ‌باشند که به طور رسمی در کار حضور داشته ‌باشند، حتما در جایگاه دوست و مشاور با ما خواهند بود.
«سرنخ ۲» اولین تجربه فیلم نامه‌نویسی شماست، این تجربه چطور است؟
«سرنخ ۲» اولین تجربه‌ فیلم نامه‌نویسی من نیست. سال‌هاست که فیلم نامه می‌نویسم و فیلم می‌سازم البته بیشتر در عرصه‌ فیلم کوتاه، اما این تجربه در قالب سریال به خصوص از این منظر که من درباره‌ آدم‌هایی که می‌شناختم و گویی مابه‌ازای خارجی دارند می‌نویسم، تجربه بسیار شیرین و متفاوتی بود. همین طور برای همکارم نسیم خلیلی که هرچند مثل من تجربه‌ای چنین بی‌واسطه با شخصیت های «سرنخ» نداشت، اما به خاطر جاذبه‌ نوستالژی این سریال با آن ها همراه و همدل بود و نتیجه آن فیلم نامه‌های گرم و خوبی شده ‌است که شاید خیلی از گره‌های پلیسی را نداشته‌ باشند، اما صمیمی و اصیل‌ هستند.
«سرنخ» یکی از محبوب‌ترین و البته متفاوت‌ترین سریال‌های پلیسی تلویزیون است. به نظرتان چرا سریال چه در زمان پخش و چه در زمان بازپخش، مورد توجه بوده؟ ویژگی خاص سریال از دیدگاه شما چیست؟
تصور می‌کنم در خلال پرسش‌های قبلی به این پرسش هم به طور تلویحی پاسخ دادم. «سرنخ» فقط یک سریال پلیسی نبود، یک نگرش خوب و کامل به روابط بین آدم‌ها و زیر و زبرش بود، یک جور انسان‌شناسی، مردم‌شناسی. از تیر و تفنگ خبری نیست و ماجراها زیاد پیچیده نیستند، قصه‌ها مثل زندگی ساده‌اند و سادگی همیشه دلچسب بوده و هست.
کیفیت سریال‌های پلیسی را که امروز در تلویزیون ساخته می‌شود ، چطور ارزیابی می‌کنید؟
شاید تمام سریال‌ها را در این سال‌ها دنبال نکرده ‌باشم، اما چیزی که نه فقط درباره‌ سریال‌های پلیسی بلکه درباره همه‌ سریال‌ها صادق است، این است که سادگی و اصالت سریال‌های سال‌های گذشته خیلی کمتر شده ‌است.
به نظرتان چرا این روزها کمتر سریالی مثل «روزگار جوانی» ساخته می‌شود که بسیار خوب و جذاب به جوان‌ها بپردازد؟
فکر می‌کنم ما نیاز به آدم‌های دغدغه‌مندتری داشته ‌باشیم. آدم‌هایی که در «روزگار جوانی» کار می‌کردند و می‌نوشتند ،کسانی همچون اصغر فرهادی بودند که در تمام این سال‌ها ثابت کرده ‌است چقدر به مسائل مبتلابه حساس و علاقه مند است و روایت برای او عرصه‌ای به منظور توجه به درونیات آدم‌ها بوده ‌است و نه فقط تولید یک سریال برای پرکردن ساعات فراغت مخاطب.
فصل جدید سریال «روزگار جوانی» هم در حال ساخت است، به نظرتان این مجموعه با گروه جدید می‌تواند موفق باشد؟
فکر می‌کنم سریال جدیدی که دارد ساخته می‌شود، «روزگار جوانی» نیست چون تهیه‌کننده، کارگردان، نویسنده و همه بازیگران عوض شده اند. می‌خواهند ارزان دربیاید. یک سریال متفاوت است، گروه عوض شده و فقط اسم آن کار را یدک می‌کشد. تا زمانی که ساخته نشود نمی‌توانم پیش داوری کنم، اما مثل «روزگار جوانی» قبلی نخواهد بود، چون در آن سریال بچه‌ها با جان و دل کار می‌کردند و تجربه زیادی داشتند. مهم‌ترین ویژگی سریال این بود که آقای اصغر فرهادی فیلم نامه آن را نوشته بودند، حالا ایشان نیستند و کلیه عوامل تغییر کرده‌اند، به همین دلیل مثل همه کارهایی که در این سال‌ها دیده‌ایم و کیفیت‌شان پایین و پایین‌تر می‌آید، این سریال هم قطعا افت خواهد کرد.
یکی از آثار خاطره‌انگیز شما، سریال «جوانی» است. در این سریال با استادانی مثل خانم ثریا قاسمی و زنده یاد محمدعلی کشاورز همبازی بودید، تجربه همبازی شدن با این هنرمندان چطور بوده؟
همه‌ کارهایی که تا امروز انجام داده‌ام ،در شکل‌گیری جهان‌بینی‌ که امروز دارم موثر بوده‌اند، حتی روایتی مثل فیلم «خمره» که بازیگرانش بچه‌های ساده ای بودند. سریال «جوانی» و کار با افراد بزرگی مثل استاد کشاورز و خانم قاسمی ، بالطبع لذت‌بخش‌تر بود، از این رو که شما فرصت و افتخار همکاری با آن دست هنرمندانی را داشتید که هر کاری به اعتبار حضورشان نتایج درخشانی به همراه خواهد داشت. اتفاقی که در سریال «مهر و ماه» هم در کنار استاد نصیریان افتاد، ضمن آن که در این کار در کنار دوست و هم‌دانشگاهی خوب و مستعدم، فیاض موسوی بودم که با درایت و توجه مخصوصی کار می‌کرد.
چرا در سال‌های اخیر کم‌کار شده‌اید؟
در این یک سال و نیم که کرونا شیوع پیدا کرده، بازی در هیچ کاری را قبول نکردم. دلیلش این است که فیلم می‌سازم، فیلمی به نام «دختران زمستان» ساخته‌ام که در جشنواره‌های خارجی زیادی حضور داشته و موفق بوده است. قرار بود فیلم را چند وقت پیش اکران کنیم، اما من قبول نکردم چون الان کسی به سینما نمی‌رود. دانش آموخته رشته بازیگری و «کارگردانی» از دانشگاه تهران هستم و فیلم‌های بلند و کوتاه زیادی ساخته‌ام. کارها باید معیارهای من را داشته باشد تا بازی کنم، وگرنه در هرکاری بازی نمی‌کنم. اگر پیشنهاد خوبی نباشد، سعی می‌کنم هر کاری را قبول نکنم و کارهایی را که خودم دوست دارم بسازم. یکی دیگر از علت‌های کم‌کاری هم این است که بیشتر می‌نویسم، تا به حال دو رمان به نام «از پاریس تا دخمه» و «جاوید ایران» و یک کتاب شعر به نام «در کوچه پس کوچه‌های ونیز» منتشر کرده‌ام و کلی فیلم نامه کوتاه و بلند نوشته‌ام. از دی‌ماه سال گذشته هم درگیر نوشتن سریال «سرنخ ۲» بوده‌ایم.
امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *