شنبه , ۱ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۶:۲۵ بعد از ظهر به وقت تهران

چرا زنان به تماشای فوتبال زنان نمی‌ روند؟ +تصاویر

بوق آبی بزرگ را گرفته جلوی دهنش و بی‌وقفه بوق می‌زند. یک‌دفعه توی چشم‌های من نگاه می‌کند و می‌گوید: «بلند بگو ایران! امروز تعدادمون زیاد نیست. باید با انرژی تشویق کنیم بچه‌ها رو.» راست می‌گفت؛ ‌ تعدادمان زیاد نبود. دقایق اول بازی فقط ۴ نفر بودیم و این اصلا خوب نبود.

خبرانلاین : در حالی که مستطیل سبز، چند سالی است تبدیل به یکی از نمادهای دفاع از حقوق زنان شده است اما عجیب است که کمتر زنی برای تماشاچی‌شدن در ورزش زنان تره خرد می‌کند.

دختران فوتبال ایران صبح ۴ تیرماه در قالب یک بازی تدارکاتی در ورزشگاه آرارات تهران به مصاف تیم ملی فوتبال اردن ‌رفتند و با نتیجه ۴ بر ۲ پیروز شدند اما جمعیت چندانی در ورزشگاه نبود تا با دختران قهرمان ایران در این شادی سهیم شود، ایستاده برایشان کف بزند، بوق بزند و به وجودشان افتخار کند.

این بازی ساعت ۱۱ صبح شروع شد؛ ساعتی که هرچند زمان مناسبی برای برگزاری یک مسابقه پرشور و مخاطب نیست اما حتما باید تا اندازه قابل توجهی مخاطب داشته باشد.

اولش چهار نفر بودیم. من و سه دختر دیگر که تعدادمان چندان برای جیغ‌زدن و تشویق‌کردن کافی نبود. یکی از دخترها با خودش بوق آورده و دارد تمرین می‌کند که چطور بوق بزند و می‌گوید: «الکی؛ مثلا من ممد بوقی‌ام.» بوق آبی بزرگ را گرفته جلوی دهنش و بی‌وقفه بوق می‌زند. یک‌دفعه توی چشم‌های من نگاه می‌کند و می‌گوید: «بلند بگو ایران! امروز تعدادمون زیاد نیست. باید با انرژی تشویق کنیم بچه‌ها رو.»

کم‌کم زیادتر شدیم؛ ۱۰ نفر. خانم میان‌سالی به جمع اضافه شد که سعی می‌کرد با بوق‌زدن و تشویق‌کردن به جایگاه تماشاچیان هیجان بدهد. گفت: «دخترم امروز تو زمین توپ‌جمع‌کنه. خیلی از این بابت ناراحت بود چون دختر مغروریه. اما پدرش بهش گفت ناراحت نباش. همه بازیکنای مهم جهان اولش توپ‌جمع‌کن بودن مثل رونالدو.» دوباره شروع می‌کند به بوق زدن و می‌گوید: «آخ آخ. همش واسه بچه‌های خودمون بوق زدم. الان این اردنی‌ها ناراحت می‌شن. فکر می‌کنن ما میزبان خوبی نیستیم.»

نیمه اول بازی در جریان بود و همچنان به جمع ما اضافه می‌شد. دیگر ۳۰ نفری شده بودیم. یک نفر گفت: «خدا رو شکر! امروز خیلی بیشتر اومدن. بازی قبلی اصلا خوب نبود. هیشکی نیومده بود.»

گل اول را اردن می‌زند و سکوتی جمع ۳۰ نفره ما را فرا می‌گیرد. یکی از دخترها داد می‌زند: «تشویق کنید. بگید ایران چیکارش می‌کنه؟ سوراخ سوراخش می‌کنه.» دیگری می‌گوید: «باید یه جوری بگیم که اردنیا بفهمن. مثلا بگیم: السوراخ! السوراخ!» می‌خندیم.

دختران ایران اما در فاصله کمی به اردن گل می‌زنند و دوباره شادی برمی‌گردد به جایگاه تماشاچیان و بعد به فاصله کمی گل دوم برای دختران ایران ثبت می‌شود. سهم دختران ایران در این بازی ۴ گل و سهم دختران اردون دو گل بود؛ پیروزی که برای تیم فوتبال ایران شادی زیادی به همراه داشت.

یکی از دخترهایی که کنارم نشسته بود، گفت: «دیشب تو توییتر غوغا بود. فکر کردم امروز جمعیت بیشتری بیاد اما عجیبه. هیشکی نیومده!»

راست می‌گفت. نسبت به آن حجم از هشتگ‌های توییتری که در حمایت از ورزش بانوان به اشتراک گذاشته می‌شود، جمعیت چندانی به ورزشگاه نیامده بود.

زنان ایرانی سال‌های زیادی است که در تلاش برای حضور در استادیوم هستند تا بتوانند بازی‌های ملی و باشگاهی را به طور آزادانه تماشا کنند. مثل همه کشورهای دنیا اما این حق سال‌هاست که از زنان ایرانی سلب شده است. با این حال زنان ایرانی هیچ تمایلی برای حضور در مسابقات فوتبال زنان و تشویق کردن آنها از خودشان نشان نمی‌دهند. هرچند که در نظر گرفتن ساعت نامناسب برای برگزاری مسابقات زنان هم در این عدم استقبال بی‌تاثیر نیست.

شما در این‌باره چه فکر می‌کنید؟ چرا زنان به تماشای ورزش زنان نمی‌روند؟

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *