من میتوانم یا من ناتوان هستم: دو گزینهای که هر انسانی از کودکی میآموزد که کدام باشد. هیچ کودکی با اعتماد به تواناییهایش یا عدم اعتماد به آنها متولد نمیشود. تجربیات ابتدایی زندگی هر انسانی، ویژگیهای ذاتی، سطح هوش و توانمندی واقعی فرد و هر واکنشی که اطرافیان در برابر توانایی او نشان میدهند، همگی در شکل گرفتن آنچه اعتمادبهنفس مینامیم، دخیل هستند.
منظور ما از اعتمادبهنفس چیست؟
به طور کلی اینکه فرد تواناییها و کاستیهایش را بشناسد و به ظرفیت واقعی توانمندی خود باور داشته باشد.
چه رفتاری سبب رشد اعتمادبهنفس کودک میشود؟
همانطور که اشاره شد، برخی رفتارها میتواند باعث تقویت باور کودک نسبت به خود و سطح تواناییهایش شود؛ از جمله اینکه کودکم را برای انجام دادن کارهای حتی کوچک تشویق کنم. به خاطر خطاهای کودکم، چه بزرگ و چه کوچک، او را سرزنش نکنم. با رفتارهای اضطرابی، کودکم را نسبت به آینده و مسائل پیرامونش نترسانم و به عبارتی او را در برابر محیط، ناتوان جلوه ندهم. به کودکم تاکید کنم که توانایی انجام کارهایش را دارد. وظایف کودکم را به خاطر نگرانی بابت ناتوانیاش بر عهده نگیرم. الگوهای رفتاری ذکرشده هر انسانی را به سمت ترسو بودن و بیاعتمادی نسبت به خودش پیش میبرد.
/اعتمادآنلاین