چه فرصتی از این بهتر که پا به زمین بکوبد، گریه کند و مصرانه خواستهاش را تکرار کند، چون میداند مادربزرگ و پدربزرگش هستند و از او دفاع میکنند. چه فرصتی از این بهتر که از خاله بخواهد عروسکی را که دوست دارد، برایش بخرد؛ چون میداند شما سکوت خواهید کرد. اما واکنش شما در این موقعیتها چیست؟ سکوت؟ دعوا و جرو بحث؟ قهر؟ تنبیه بدنی؟ رفتار درست با کودک، بهویژه وقتی پای خواسته او وسط است، از مشکلات بسیاری از والدین است. در آستانه روز جهانی کودک در ۲۰ نوامبر/ ۳۰ آبان را درباره «شیوه و میزان پاسخگویی درست به درخواست کودکان» با دکتر رزیتا داوری، روانپزشک و فوق تخصص روانپزشکی اطفال گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
چقدر خوشحال میشوید اگر وقتی به خانه برگشتید، کتابی که مدتها دنبال آن بودهاید را روی میز کارتان ببینید؟ حتما از شادی لبخند خواهید زد یا حتی از این احساس خوب، گریه میکنید. این حس خوب، کوچک و بزرگ نمیشناسد. دکتر داوری دراینباره میگوید: «برآوردهشدن آرزوها و خواستههای ما، تاحدودی باعث احساس رضایت از زندگی میشود ولی این مسأله، تنها دلیل احساس رضایت از زندگی نیست و عوامل دیگری هم دراین زمینه دخیل هستند.» او ادامه میدهد: «این خواستهها در کودکی میتواند بیشتر باشد و نحوه برخورد والدین با خواستههای کودک، اهمیت زیادی در شکلگیری شخصیت و اعتماد به نفس او دارد.»
دو کلید برای صندوقچه خواستهها
احترام گذاشتن به خواسته کودک بسیار مهم است، چون بیانگر میزان اهمیت دادن ما به اوست. اما باید به همه خواستههای کودک پاسخ مثبت داد؟ دکتر داوری دراین باره توضیح میدهد: «پاسخ به خواستههای کودک به دو عامل مهم بستگی دارد؛ نخست سن کودک و میزان تکامل شناختی او و دوم نوع خواسته او؛ یعنی منطقی یا غیرمنطقیبودن خواسته او.» شاید وقتی در بزرگسالی برای خواستهای پافشاری کردهایم، دیگران گفتهاند مثل بچهها رفتار میکنیم. البته گاهی بد هم نیست… اما به نظر میرسد سن کودک، در بیان خواستهها و رفتار والدین با او مهم است. دکتر داوری درباره سن و خواسته کودک اینطور میگوید: «کودکان براساس سن به سه گروه کودکان زیر شش سال، شش تا ۱۲سال و ۱۲تا ۱۸سال تقسیم میشوند که گروه آخر در واقع همان گروه نوجوانان هستند.» او اضافه میکند: «این تقسیمبندی نشان میدهد رفتار والدین درمقابل خواسته کودکان بسته به سن آنها میتواند متفاوت باشد.»
با او راه بیایید
پنج شش سالگی خودتان را یادتان هست؟ هنوز هم دلباخته عروسک یا ماشینی هستید که برای شما نخریدند؟ سن کودک با تحمل او رابطه مستقیم دارد و به نظر شما باید با او چطور رفتار کرد؟ دکتر داوری در این باره توضیح میدهد: «کودکان زیر ششسال به دلیل تفکر خودمحور و صبر و تحمل کمی که داشته و درک درستی هم از زمان ندارند، نمیتوانند درباره خواستههایشان با آنها مذاکره و ازنظر منطقی قانع کنند که دست از خواستهشان بردارند. گاهی میبینیم والدین چند بار برای او موضوعی را توضیح میدهند و او متوجه نشده و دست از اصرار برنمیدارد. در این سن، تفکر خودمحور حاکم است. یعنی اینکه هیچ فکر و نظری غیر از نظر و فکر خودشان را درک نمیکنند.»
این فوق تخصص روانپزشکی اطفال ادامه میدهد: «هرچه سن کودک پایینتر باشد، صبر و تحمل او هم کمتر است و نمیتواند خواستهاش را به تاخیر بیندازد. در این سن، کودک درک درستی از زمان ندارد و نمیداند مثلا هفته بعد، چه زمانی است و ممکن است مدام سوال یا خواستهاش را تکرار کند.» اما به نظر شما باید برای رهایی از این وضعیت، به خواسته کودک تن داد؟ دکتر داوری در پاسخ میگوید: «پاسخدادن به خواسته کودک، به دنبال قشقرق راه انداختن و اصرار بیش از حد، درست نیست. زیرا به او یاد میدهد با پافشاری و لجبازی میتواند به خواستهاش برسد. برخورد تند هم با او درست نیست.»
قاطعیت، خشم نیست
مرز باریکی بین خشم و قاطعیت وجود دارد. راه رفتن روی این مرز سخت است، اما برای تربیت درست کودک مهم است. این روانپزشک توضیح میدهد: «در سنین پایین تا جایی که منطق، صبر و حوصله والدین اجازه میدهد به خواستههای کودک توجه کنید تا میزان «نه» گفتن به کودک کمتر شود. ولی در مواردی که این شرایط وجود ندارد، والدین باید قاطعانه در برابر آن خواسته مقاومت کنند تا کودک متوجه شود پس از مخالفت والدین، جایی برای اصرار و لجبازی و… وجود ندارد. به این ترتیب، رفتار والدین برای کودک قابل پیشبینی میشود که نکته بسیار مهمی در شکلگیری رفتار کودک است. رفتار قاطعانه به معنی ثبات در رفتار، بدون اعمال خشونت و بدون توجه به رفتارهای منفی کودک است.» سن، عامل مهمی برای روشنشدن ذهن ما و شکلگیری شناخت است. پس رفتار والدین نیز باید شکل تازهای به خود بگیرد. دکتر رزیتا داوری دراینباره میگوید: «از شش سالگی به بعد، بهتدریج سطح شناخت کودک بالا میرود و والدین میتوانند درباره خواستههای او با کودک گفتوگو کنند.» او ادامه میدهد: «این نکته بهخصوص در ادامه و در نوجوانی اهمیت دارد که اختلاف نظر بین والدین و نوجوان وجود دارد. چون با وجود اختلافنظر، تاکید بر ارتباط موثر والدین با نوجوان است، بنابراین مذاکره و صحبت درباره هر خواستهای بسیار مهم است.» یادتان میآید اولین بار که از والدینتان چیزی را خواستید به نظر خودتان بسیار منطقی بود. چه خواسته و چه زمانی بود؟ واکنش آنها را به یاد دارید؟ حالا یادتان هست برخورد شما با اولین خواسته فرزندتان که به نظر او منطقی و از نظر شما غیرمنطقی بود، چه بود؟ دکتر داوری درباره نوع خواسته و برخورد والدین اینطور توضیح میدهد: «علاوه بر سن کودک، اشاره کردیم نوع خواسته یعنی منطقی یا غیرمنطقی بودن آن، در نوع برخورد والدین موثر است» او ادامه میدهد:« گاهی کودکان خواستههایی دارند که اگر در زمان مناسب مطرح شود، منطقی است و حتی میتوان برای تقویت رفتارهای مثبت از آن کمک گرفت. با یک مثال توضیح میدهم. کودک پنج ساله شما، شکلات میخواهد اما زمان مناسبی نیست چون وقت ناهار است. در این شرایط میتوانیم به کودک توضیح دهیم بعد از خوردن ناهار به او شکلات میدهیم. به این ترتیب به او یاد میدهیم خواستهاش در زمان مناسب، قابل اجراست.» اما خواستهها نباید به جان او آسیب برسانند. دکتر داوری توضیح میدهد: « فرقی ندارد؛ کودک یا نوجوان گاهی خواستهای دارد که سلامت جسمی یا روانی او را تهدید میکند. در این شرایط باید قاطعانه در مقابل او ایستاد. بنابراین منطقی یا غیرمنطقیبودن خواسته را باید برای او توضیح داد.»
صبر و تحمل را یاد بدهیم
«این نکته مهم است که اگر درخواستهای بچهها منطقی است، تاحد امکان برای آنها انجام دهیم و از «نه» گفتن مکرر در طول روز، حتی درمقابل خواستههای منطقی، پرهیز کنیم.» دکتر داوری در پایان تصریح میکند: «در واقع سعی کنیم در جای لازم «نه» بگوییم که بتوانیم به شکل منطقی، صبر و تحمل را به بچهها یاد بدهیم.»
تفاوت تشویق و رشوه در تریبت کودک
داستان شاگرد اول شدن و خرید دوچرخه را حتما به یاد دارید. داستان تاریخی همه ما بچههاست. اینکه موفقیت با دریافت هدیه باشد، بد نیست. اما برعکس آن چطور؟ دکتر رزیتا داوری در این باره میگوید: «اگر فرزند ما درخواست پول توجیبی بیشتری داشته باشد، میتوانیم به او بگوییم درصورتی که نمرههای مستمر او خوب شود، این خواسته انجام خواهد شد. دراین شرایط به کودک یاد میدهیم برای رسیدن به خواستهاش باید تلاش کند. این معنیاش رشوه دادن به کودک نیست.» دکتر داوری درباره تقاوت تشویق و رشوه میگوید: «اگر برعکس این باشد، مسأله رشوهدادن مطرح است. با یک مثال توضیح میدهم. فرزند ما از ما درخواست خرید مثلا ایکسباکس را دارد تا بتواند درس بخواند و نمرههایش خوب شوند. این خواسته را نباید برآورده کرد؛ چون این همان رشوه دادن است. چون قبل از تلاش، خواسته او را انجام میدهیم. اغلب نیز نتیجه عکس خواهد داشت.» او اضافه میکند: «شرطگذاشتن برای رسیدن به خواستهها، درباره نیازهای اصلی بچهها نباید اجرا شود. گرسنگی، تشنگی، وسایل آموزشی و… نیازهای اصلی بچههاست و نباید برای دریافت آنها شرطی گذاشته شود. برای مثال نباید بگوییم اگر فلان کار را انجام بدهی، به تو ناهار میدهم. یا وقتی برای تو دفتر و مداد میخرم که فلان کار را انجام دهی.اینها نیازهای اساسی و پایهاست که باید بدون شرط انجام شود» بعضی از والدین تصور میکنند اگر قاطعانه «نه» به فرزندشان بگویند، در روحیه کودک تاثیر منفی خواهد داشت؛ درحالی که اینطور نیست. والدینی که قاطع بوده و ثبات رفتاری داشته و درعین حال روابط صمیمانهای نیز با فرزندشان دارند، والدین بهمراتب موفقتری در تربیت فرزند بوده و فرزندانی با اعتماد به نفس بالا و رابطه اجتماعی مناسب تربیت میکنند.