همه ما دوست داریم شاد باشیم، احساس خوشبختی کنیم، حسی که حق همه ماست. شادی، خوشبختی و خوشحالی یک موقعیت دقیق مثل سرماخوردگی نیستند، شما براساس یک سری علایم میدانید که سرماخورده هستید یا نه اما احساسات، انتخاب و ترجیح ما هستند. شادی چیزی نیست که اگر یکسری عوامل کنار هم جمع شوند بتوانیم بهطور قطع بگوییم خوشحالیم. در حقیقت ما با یک حالت مواجه ایم که میتواند با وجود بسیاری از فاکتورها در ما ایجاد نشود و در عوض در غیاب بسیاری چیزها هم شاد باشیم. شادی سه زمینه مهم دارد. اول ژنتیک، یعنی اینکه ما این خصلت را بهصورت غیراکتسابی داشته باشیم. بعد شرایط بیرونی، یعنی اینکه اطرافیان ما، کلیت حس و حال جامعهای که در آن زندگی میکنیم و… چقدر ما را به سمت خوشحالی سوق میدهد. ژنتیک و شرایط بیرونی هر دو فاکتورهای غیرقابل کنترل در شادی هستند اما عامل اصلی و سوم، کار و فعالیتهای خودخواسته برای رسیدن به شادی هستند. یعنی این که حتی اگر ژنمان به شادی گره نخورده و از زمین و آسمان غصه میبارد، خودمان شادی را انتخاب کنیم. حسی درونی که پیشنیازهای مادی هم دارد اما با ترفندهایی میتوان حتی در عین کمبودها این حس خوب را مهمان قلب کرد. چطور؟
یادگیری مهارت جدید
با یادگیری مهارتهای جدید که باعث میشود مدام بهخودمان یادآوری کنیم هنوز کارآیی داریم. هنوز فرصت برای تغییر داریم، برای هیچچیز دیر نیست و… فایده مستقیم یادگیری مستمر این است که امکان ارتقا در زندگی شخصی و کاری و… را داریم. بهعنوان یک عضو مفید جامعه حس خوب داریم و… اما فایده غیرمستقیم اش این است که فرصتی برای غصه خوردن، فکر کردن به گذشته و مرور مشکلات برای خودمان باقی نمیگذاریم.
بازی و سرگرمی
فراموش نکنید شادی یک هدف نیست، یک نتیجه است. شما نمیتوانید یک هدف داشته باشید اما روند زندگیتان خلاف آن هدف باشد. اگر میخواهید نتیجه زندگی شما شادی باشد باید یک روند شاد را انتخاب کنید. باید به خودتان یک هویت شاد بدهید.
معاشرت با خانواده و دوستان
البته در این جا هم باید روی روند متمرکز شوید. هر معاشرتی شادی در پی ندارد. باید بهخاطر بسپارید اگر روند معاشرت شما جذاب باشد، نتیجهاش میشود شادی. اما اگر دورهم جمع شوید و از زمینهایی که نخریدید، دلارهایی که ندارید، خانهای که ارزان فروختید و… صحبت کنید در حقیقت همافزایی غم و غصه دارید نه شادی.
ورزش و فعالیتبدنی منظم
ما حین ورزش هم سلامتی جسممان را تضمین میکنیم ، هم هورمون نشاط و رضایت در بدنمان ترشح میشود و هم از اضطراب و استرس دوری میکنیم و در نهایت روابط اجتماعیمان را هم توسعه میدهیم.
اما چرا فعالیتهای خودساخته باعث شادی میشوند؟
چون توجه و تلاش میخواهند، بهآنها عادت نمیکنیم و امکان بهروز کردن مدامشان را داریم و در نهایت زود بازده هستند. حالا انتخاب با شماست که این حالت درونی را کشف کنید و پرورش دهید یا به شرایط بیرونی اجازه دهید غم و غصه را بهشما تحمیل کند.