ساعات اول بامداد چهارشنبه ۲۵ فروردین درحالیکه ایرانیهای بسیاری کمی خوابآلود پای تلویزیونهایشان آماده پایان یافتن شب کمفروغ مهدی طارمی و پورتو مقابل چلسی بودند، اتفاقی ناگهان خواب از چشم همه پراند. طارمی یک بار دیگر، درست همان کاری را کرد که انتظارش را نداشتیم. ما پیش از این انتظار نداشتیم طارمی با یک رفت و برگشت از ایران به ترکیه، پرسپولیس را چند سال به دردسر بیندازد. انتظار نداشتیم آن صحنه آخر بازی با پرتغال در جام جهانی توپ را آنشکل بیرون بزند. انتظار نداشتیم پس از یک فصل حضور در پرتغال به پورتو بپیوندد و از معدود فرصتهایش پس از نیمکتنشینی نهایت استفاده را ببرد. انتظار نداشتیم در لیگ قهرمانان مقابل یوونتوس آنقدر زود گل بزند. اما طارمی انگار خود فوتبال است. شورآفرین و پیشبینیناپذیر. وقتی دقیقه آخر وقتهای تلفشده بازی با چلسی بلند شد و قیچیبرگردان تماشاییاش را به گوشه دروازه چلسی چسباند آنقدر غیرمنتظره بود که توخل سرمربی این تیم در پایان بازی، ناباورانه آن را خیلیخیلی تصادفی بنامد، درحالیکه خودش میداند بسیار غیرمنصفانه حرف زده.به ویژه که با اعلام یوفا سوپر گل طارمی ، گل برتر دور برگشت مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپاشد. حالا طارمی ستاره مشهوری است که چه بسا تیمهای بزرگ اروپایی نامش را در لیست خرید خودشان یادداشت کردهاند. مهدی در آستانه ۲۹ سالگی است و این حسرت دربارهاش وجود دارد که کمیدیر به فوتبال جهان معرفی شدهاست و بنابراین انتظار نداریم سالهای زیادی در سطح اول فوتبال جهان باقی بماند اما از طرفی گوشه ذهنمان میدانیم طارمی استاد برهم زدن انتظارهاست. در پرونده امروز نگاهی انداختهایم به مسیری که طارمی تا اینجا پیموده، آن را با کارنامه یکی دیگر از لژیونرهای موفق آسیایی فوتبال اروپا مقایسه کردهایم. درادامه زندگی فوتبالی ستارههایی را که دیر شناخته شدند مرور کردیم و در نهایت گفتوگویی با رضا نوروزی داشتهایم.
سفر طارمی از بندر بوشهر تا بندر پورتو
مهدی طارمی به طور حرفهای ردههای سنی پایه را تجربه نکرد، انتخابهای عجیبی انجام داد اما در نهایت به سطح اول فوتبال جهان رسید
بوشهر خطهای است که مشاهیر بسیاری چه در عرصه فرهنگ و هنر و چه ورزش به ایران معرفی کرده است. مهدی هم متولد بوشهر است و فوتبالش را از زمین خاکیهای این شهر آغاز کرده. پدرش علیرضا طارمی (مشهور به علیشاه) که خودش در ایرانجوان و پاس بوشهر بازی کرده میگوید از چهار سالگی مهدی را به زمین تمرین میبرده و میدانسته فوتبالیست خوبی میشود. خیلیها شخصیت فوتبالی طارمی را ترکیبی از دو اسطوره فوتبال ایران، دایی و کریمی میدانند. مثل دایی چارچوبشناس و خطرناک و مثل کریمی خوشتکنیک و خونسرد.
از نونهالان تا دوره سربازی
مهدی در ۱۱ سالگی به کمپ تیم ملی نونهالان برده شد اما آنجا حتی حاضر نشدند از او تست بگیرند. وقتی به ۱۸ سالگی رسید و مشمول خدمت سربازی شد قرار بود دوران سربازیاش را در تیم فجرسپاسی شیراز بازی کند اما یک سهلانگاری کوچک و ۱۰ دقیقه بازی کردن او برای شاهین بوشهر باعث شد نتواند با فجر قرارداد ببندد. مهدی در همان ۱۰ دقیقهای که پیش از سربازی در شاهین بازی کرده بود اولین گل لیگ برتری خودش را هم زد. سپس به پادگان نیروی دریایی بوشهر رفت تا خدمتش را بگذراند. در این دوران فوتبال بازی کردن او به بازی با هممحله ای هایش کنار ساحل بوشهر محدود میشد. خانواده فکر میکردند فوتبال او تمام شده و پس از سربازی باید به فکر کار دیگری باشد.
درخشش در پرسپولیس
طارمی پس از سربازی، اینبار با تیم ایرانجوان بوشهر به فوتبال برگشت. سال ۹۳ علی دایی اتفاقی فیلم بازیهای او در ایرانجوان را دید و او را به پرسپولیس آورد. مهدی هفته سوم همان فصل اولین گل خودش را زد. در شهرآورد آن فصل درخشید و در لیگ قهرمانان آسیا با پنالتی چیپش مقابل النصر عربستان قلب میلیونها هوادار قرمزپوش را تسخیر کرد. فصل ۹۵-۹۶ همه چیز برای تمدید قرارداد مهدی فراهم بود که او بهشکل عجیبی سر از ریزهاسپور ترکیه درآورد. مدتی ترکیه ماند اما دوباره تصمیم گرفت به پرسپولیس برگردد و آن فصل بازیکن سال فوتبال ایران شود. در جریان قراردادش با ریزهاسپور چهار ماه محروم شد و پرسپولیس را دو فصل از پنجره نقل و انتقالات محروم کرد.
مهدی در تیم ملی
مهدی اولین بار توسط کارلوس کیروش به تیم ملی دعوت شد. او در جریان راهیابی تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی ۲۰۱۸ با گلهای سه امتیازیاش نقش بسزایی در صعود ایران داشت. در جام جهانی در هر سه بازی حضور داشت و بعد هم در جام ملتهای آسیا حضور یافت و ۳ گل به ثمر رساند. او هماکنون ۴۷ بازی ملی و ۲۲ گل زده دارد.
حضور در اروپا
طارمی پس از یک و نیم فصل حضور در الغرافه قطر، راهی ریوآوه پرتغال شد. او در جریان ۳۰ بازی که برای این تیم بازی کرد، آمار خیلی خوب ۱۸ گل زده را به ثبت رساند و آقای گلی لیگ این کشور را از آن خود کرد. همین عملکرد درخشان باعث شد مهدی به یکی از بهترین تیمهای پرتغال، پورتو بپیوندد. مهدی در پورتو تا کنون ۱۸ گل به ثمر رسانده است که از گلهای شاخص او میتوان به گل زودهنگام برابر یوونتوس و قیچی برگردانش مقابل چلسی اشاره کرد.
فوتبالیستهایی که دیر موتورشان روشن شد
در دنیای فوتبال برخی فوتبالیستها از همان دوران پایه مورد توجه قرار میگیرند و ردههای ملی را تجربه میکنند. در این میان بعضی فوتبالیستها هم هستند که در سن بالا تازه به آن چه که حقشان بوده میرسند. نبود آکادمی و مدرسههای حرفهای فوتبال، توجه و هزینه نکردن در ردههای پایه، روابط غیرطبیعی و دلالیها در نقل و انتقال بازیکنان از جمله مشکلاتی هستند که باعث میشوند بسیاری از استعدادهای فوتبال ایران یا خیلی دیر شناخته شوند یا اصلا امکان این را که در فوتبال به حق خودشان برسند، پیدا نکنند. در ادامه کارنامه فوتبالی چند ستاره از این دسته فوتبالیستها را مرور میکنیم.
امین قاسمینژاد؛ بازیکنی که وارد مناسبات ایجنتها نشد
تاحدود ۲۸ سالگی هرگز در سطح اول فوتبال ایران دیده نشد. خودش در گفتوگویی اینطور دربارهاش توضیح میدهد: «فکر کنم دیدگاهم کوچک بود و به آن هدف بالا فکر نمیکردم. همان که لیگ یک و دو بازی میکردم، دیگر دنبال ایجنتی نرفتم. کسی را نداشتم و کسی هم دنبالم نیامد». امین قاسمینژاد که اهل بابل است شاید بتوان گفت با تیم گیتیپسند بود که به طور جدی وارد دنیای حرفهای فوتبال شد. سرانجام از سه فصل پیش بود که با گلزنیهایش برای پدیده مشهد نامش بر سر زبانها افتاد تا آنجا که در نیمفصل امسال تا آستانه انتقال به استقلال هم پیش رفت اما درنهایت ماند. حالا او هم شانس رفتن به تیمهای بزرگتر را دارد و هم شانس حضور در جام جهانی پیش رو را.
محسن ربیعخواه؛ قهرمانیهای پیاپی پس از ۳۰ سالگی
اگر بخواهیم از هافبک دفاعیهای جنگنده این سالهای پرسپولیس نام ببریم محسن ربیعخواه بیتردید یکی از آنهاست. بازیکنی که تا ۲۶ سالگی و قبل از این که به تراکتورسازی بیاید چندان نامی از او در فوتبال ایران به چشم نمیخورد. او با حضور در تراکتورسازی و صنعت نفت آبادان بازیهای متوسطی از خودش به نمایش گذاشت، وارد پرسپولیس شد تا قهرمانیها و افتخارات پیاپی با پرسپولیس را تجربه کند. برانکو آنقدر به بازی او اعتقاد داشت که او را انگولو کانته تیم خود بنامد. ربیعخواه همراه پرسپولیس و حول و حوش ۳۰ سالگی ۴ قهرمانی لیگ برتر، یک قهرمانی جام حذفی و نایب قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا را کسب کرد.
فرزاد آشوبی؛ هافبک محبوب سرخابی
فرزاد آشوبی که از عقاب تهران و در ۲۸ سالگی جذب تیم قرمزپوش پایتخت شد خیلی زود در کمربند میانی تیم دنیزلی و در ادامه افشین قطبی خودش را به همه اثبات کرد. او پس از دو فصل حضور نسبتا موفق در پرسپولیس با رفتن به استقلال نامش جزو کسانی قرار گرفت که پیراهن هر دو تیم قرمز و آبی را بر تن کرده است. آشوبی بازی در تیمهای لیگ برتری شهرداری تبریز، راهآهن، تراکتورسازی و استقلال اهواز را هم تجربه کرد.
رضا عنایتی؛ چارچوبشناس تمامنشدنی
در فصل ۸۰-۸۱ بود که رضا عنایتی با کسب عنوان آقای گلی به طور رسمی به فوتبال ایران معرفی شد. مهاجم چارچوبشناسی که با زدن ۷ گل در یک بازی از این حیث رکورد دیگری به جا گذاشت. همین درخشش باعث شد در ۲۷ سالگی به تیم آبیپوش پایتخت منتقل شود و دوران شهرت جدی خودش را آغاز کند. او در استقلال تهران ۲ دوره آقای گل لیگ شد و به تیم ملی رسید، اما سن بالا و مهاجمهای پرشمار تیم ملی باعث شدند کمتر در تیم ملی به موفقیتی دست پیدا کند. عنایتی تا ۴۰ سالگی بازی در چند تیم دیگر لیگ برتری و یکی، دو تیم اماراتی را در کارنامهاش ثبت کرد.
وحید امیری؛ گذشتن معروف از پیکه
این بازیکن خرمآبادی، فوتبال را از دوران دانشگاه آغاز کرد، بدون هیچ تجربه فوتبالی در ردههای پایه. امیری در ۲۶سالگی در تیم نفت بازیاش به چشم آمد و باعث شد پرسپولیس خواهان جذبش شود. وحید همزمان با این دوران از سوی کیروش به تیم ملی دعوت شد. حضور او در جام جهانی مقابل اسپانیا و آن لایی معروفش به جرارد پیکه در یاد همه باقی ماندهاست. همین موضوع باعث شد بعدها مقایسههایی بین او و پیکه انجام شود. پیکهای که فوتبالش را از ردههای پایه در بارسلونا و تیم ملی اسپانیا آغاز کردهبود در مقابل امیری که بیستوچند سالگی تازه تصمیم گرفت فوتبالیست شود.
بزرگترین مشکل فوتبال ایران، ناتوانی در استعدادیابی است
گفتوگو با رضا نوروزی آقای گلی که خودش از فوتبالیستهای دیر کشف شده فوتبال ایران بودهاست
فوتبالش را حرفهای از ۲۴ سالگی شروع کرد. اما با این که دیر شروع کرد همه پلههای ترقی در فوتبال ایران را طی کرد، خودش را به سطح اول رساند و ۶ بازی ملی هم در کارنامهاش ثبت کرد. در ادامه گفتوگویی با او که هماکنون دورههای مربیگری را میگذراند انجام دادیم.
به نظر خودتان چرا دیر در فوتبال ایران شناخته شدید؟
من فوتبال را از ردههای پایه شروع نکردم. قطعا حضور در این ردهها میتواند به یک بازیکن کمک زیادی کند برای این که رشد بهتری داشته باشد. عامل دیگری که باعث شد دیر دیده شوم مصدومیتهای زیادی بود که برای من پیش آمد. مصدومیت خیلی میتواند عامل منفی تاثیرگذاری باشد. من هر بار آماده بازگشت به دوران اوج میشدم دوباره با مصدومیت حداقل چندماه عقب میافتادم.
مسئله دیر کشف شدن استعدادها را در فوتبال جهان طبیعی میدانید یا بهطور مشخص در فوتبال ما به معضل تبدیل شده؟
قطعا مشکل استعدادیابی جدی در فوتبال ما وجود دارد. چون بهطور حرفهای و قوی در ردههای پایه کار نمیشود و نظم و ساختار درستی وجود ندارد. ما آکادمی به معنای واقعیاش نداریم درحالیکه کشورهای پیشرفته در آکادمیها به امر بازیکنسازی مشغولاند. به نظرم ناتوانی در استعدادیابی صحیح، بزرگترین مشکل فوتبال ایران است و اثر آن را هم به طور مشخص میبینیم که سال به سال فوتبالمان ضعیفتر میشود.
حسرت خاصی داشتید که در فوتبال به آن نرسیده باشید؟
من خودم دوست داشتم بتوانم حداقل دو،سه سال برای پرسپولیس بازی کنم که متاسفانه ممکن نشد. حسرت دیگری در فوتبال ندارم. با توجه به این که فوتبال را دیر شروع کردم و مصدومیتهای زیاد ی داشتم طبیعی بود که امکان بازی زیادی در تیم ملی برایم فراهم نشد.
موافقید که مهدی طارمی دیر به دوران اوج فوتبالیاش رسیده است؟ آینده فوتبالی او را چطور میبینید؟
درباره طارمی موافق نیستم که خیلی دیر اتفاق افتاده باشد. البته اگر جوانتر بود و این اتفاقها زودتر برایش میافتاد خیلی بهتر بود اما او چند سالی است که خیلی خوب دارد پیش میرود و به نظرم امروز میتوانیم بگوییم به آن پختگی لازم رسیده است. ۲۹ تا ۳۱ سالگی اوج قدرت یک فوتبالیست میتواند باشد و مهدی میتواند به تیمهای بهتری برود و افتخار فوتبال ایران باشد.