دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۴:۴۶ قبل از ظهر به وقت تهران

گفت و گوی داغ و خواندنی با همسر و دختر برانکو

همسر و دختر برانکو ایوانکوویچ دیروز به ایران آمدند؛ گفت و گوی مفصل، پر تیتر و هیجان انگیز با وسنا و میا ایوانکوویچ را از دست ندهید.

%postname%

دیروز همسر و دختر برانکو ایونکوویچ، سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس به ایران آمدند تا در روز جمعه با سرخپوشان تهرانی قهرمانی احتمالی لیگ برتر را جشن بگیرند. ,وسنا، همسر برانکو برای دومین بار است که به ایران می آید اما میا، دختر ۳۲ ساله اش برای اولین بار به کشور ما می آید. این دو نفر قرار است به مدت ۱۰ روز در ایران و در کنار برانکو ایوانکوویچ حضور داشته باشند. در ادامه گفت وگوی مفصل و خواندنی خبرنگار کاپ، با عهدوعیال برانکو ایوانکوویچ را می خوانید.

ما در این گپ و گفت خودمانی قصد نداشتیم درباره اتفاقات پیرامون پرسپولیس و حواشی روز فوتبال ایران صحبت کنیم.

اولین بار حدود ۱۰ سال پیش به ایران آمدید. حالا پس از مدت ها دوباره راهی کشور ما شدید چقدر ایران متفاوت شده است؟
همسربرانکو: متاسفانه از دیروز که به اینجا آمده ام فرصت نکرده ام گشتی در پایتخت بزنم. امیدوارم در ۱۰ روز آینده این اتفاق بیفتد و ببینم چقدر تهران و همچنین ایران نسبت به گذشته تغییر و پیشرفت کرده است.

با این حساب فکر می کنم دختر برانکو ایوانکوویچ بعد از یک روز نباید تصویرسازی خاصی از  کشورما  داشته باشد، درست است؟
دختر برانکو: من هیچ تصویری از ایران نداشتم و فقط شنیده بودم کشوربسته ای است. ولی امیدوارم از آنجا که قرار است ۱۰ روز در ایران اقامت داشته باشم تا آنجایی که می شود با فرهنگ و تمدن شما آشنا شوم و از آداب و رسوم تان مطلع شوم.

چندی پیش متوجه شدم داستان ازدواج شما(همسربرانکو) و آقای ایوانکوویچ حدود ۸ سال طول کشیده است. واقعا همینطور است؟
همسر برانکو: بله. واقعا همین اتفاق افتاد و ۸ سال طول کشید تا ما به هم رسیدیم.

دلیل آن را می توانید توضیح دهید؟
همسر برانکو: آن زمان ما خیلی جوان بودیم و معمول بود که پسرها و دخترها ابتدا با هم ارتباط داشته باشند و سپس با یکدیگر ازدواج کنند. وقتی ما با هم آشنا شدیم من دبیرستانی بودم و برانکو می خواست برای دانشگاه ثبت نام کند. من باید در آن شرایط ابتدا دبیرستان را تمام می کردم و سپس در دانشگاه ثبت نام کرده و تحصیلم را در آنجا هم به پایان می رساندم و سپس به ازدواج فکر می کردم. به همین دلیل وقتی هر دو فارغ التحصیل شدیم توانستیم با یکدیگر ازدواج کنیم.

خانواده های ایرانی معمولا خیلی سخت گیر هستند، برای ازدواج شما خانواده هایتان مشکلی نداشتند.
همسر برانکو: وقتی رابطه ما شروع شد برانکو یک فوتبالیست حرفه ای بود ولی من خیلی جوان بودم. خانواده من هم به شدت با رابطه ما دو نفر مخالف بودند چون در آن زمان برانکو هنوز معروف و مطرح نشده بود و همچنین ازدواج کردن با یک فوتبالیست را خانواده ام کمی نادرست می دانستند چرا که فوتبالیست ها زندگی خاصی دارند. این را هم در نظر داشته باشید که من تک فرزند بودم و نه خواهری داشتم و نه برادری و خانواده ام خیلی نگران من بودند. آنها می ترسیدند ازدواج زودهنگام من به درسم لطمه بزند. اما پس از مدتی که دیدند ما با هم خیلی خوب هستیم و لطمه ای هم به درسمان وارد نشده گاردشان آرام آرام شل شد و موافقت کردند.

فکر می کنم خود برانکو هم خیلی برای این وصلت مصر بود که این همه سال صبر کرد.
همسر برانکو: بیشتر از برانکو من صبور بودم و تحمل کردم و دوام آوردم. اصرار من بود که توانستیم با یکدیگر بعداز سال ها زیر یک سقف برویم. ما کم کم با یکدیگر علاقه مشترک پیدا کردیم. از برانکو فوتبال را یاد گرفتم و می توانم بگویم درباره فوتبال معلومات بسیار زیاد است.

اما کتمان نمی توان کرد که زندگی یک فوتبالیست بسیار سخت است. شما چگونه با این مساله کنار آمدید؟
همسر برانکو: برانکو هنگامی که فوتبال بازی می کرد دوستانی داشت که مثل خودش متاهل بودند و من هم با همسران دوستان برانکو رابطه صمیمانه ای داشتم. به خانه یکدیگر می رفتیم و هنوز هم با یکدیگر معاشرت داریم.

حالا می خواهم از دختر برانکو ایوانکوویچ بپرسم که رابطه اش با فوتبال چطور است؟
دختر برانکو: اصولا اصلا به فوتبال علاقه ای ندارم. اما نتایج تیم هایی که پدرم در آنها عضویت دارد را دنبال می کنم و آشنایی کامل با لیگ ایران دارم.

پس چه ورزشی را دوست دارید؟
دختر برانکو: من قبلا تنیسور بودم و علاقه زیادی به این رشته دارم. طرفدار پروپاقرص نوواک جوکوویچ در مردان و یانکوویچ در بانوان هستم.

همسر برانکو: اما من با دخترم مخالفم و به نظرم  راجر فدرر از جوکوویچ بهتر است و قهرمانی های بیشتری هم دارد.

برانکو چند بار در مصاحبه هایی که در انجام داده اعتراف کرده یک زن ذلیل است، واقعا همینطور است یا نه؟
همسر برانکو: نه برانکو زن ذلیل نیست. برانکو اصولا انسان آرامش طلبی است و از هر گونه تنشی برحذر است. وقتی در مساله ای با او موافق نیستم اصلا با من دعوا نمی کند. در آن لحظه حرفم را قبول می کند در نهایت کار خودش را انجام می دهد. به همین خاطر می گویم که او زن ذلیل نیست او فقط دعوا نمی کند.

در کشور ما زن ذلیل به کسانی می گویند که مثلا ظرف های خانه را بشویند، برانکو از این کارها هم  انجام می دهد؟
همسر برانکو: برانکو اصلا در خانه کار نمی کند و هیچگاه هم نخواهد کرد. او اصلا نمی داند ظرف های خانه ما  کجاست. برانکو در خانه مثل یک مهمان است. انگار به هتل آمده است.

باز هم روی صحبتم با دختر برانکو است. دخترها با پدرهایشان رابطه صمیمانه تری دارند، دوری از پدر برای شما دشوار نیست؟
دختر برانکو: به این مساله عادت کرده ام. بچه که بودیم مادرمان ما را به مدرسه می بردو از ما مراقبت می کرد ولی پدر اصلا حضور فیزیکی نداشت و گهگداری به ما سر می زد.ولی او همیشه نگران ما بود و از ما دورادور توجه می کرد. هر وقت که به خانه می آمد سعی می کرد وقتش را صرف ما کند.

همسر برانکو گفت که آقای ایوانکوویچ انسانی آرام و صلح طلب است، می خواهم نظر دختر برانکو را درباره پدرش بدانم.
دختر برانکو: هیچ وقت بین من و برادرم فرق نمی گذارد او هیچگاه در درگیری های بین من و برادرم دخالت نمی کند. او همیشه نظر خودش را می گوید و مواضع خود را اعلام می کند و وقتی من دیوانه می شوم آنجا را ترک می کند و به پارک می رود به من هم می گوید هر وقت آرام شدی بیا تا با هم صحبت کنیم.

مادر شما از ازدواج با یک فوتبالیست راضی است، شما اگر از یک فوتبالیست پیشنهاد ازدواج دریافت کنید قبول می کنید؟
دختر برانکو: من هرگز با یک فوتبالیست ازدواج نمی کنم.

خانم  ایوانکوویچ برای چه همراه همسرتان برای زندگی در ایران نیامدید، چه در زمان حضور برانکو در تیم ملی و چه در زمان حال که او سرمربی پرسپولیس است؟
همسر برانکو: در ۲۰ سال اخیرکه برانکو شغل مربیگری را برگزیده است هیچگاه همراه او به کشورهایی که در آنجا مربیگری می کند نرفتم. نه تنها ایران بلکه برانکو در کشورهای امارات، چین، عربستان و آلمان هم فعالیت کرد اما من برای زندگی به آنجا نرفتم چرا که من خانه و خانواده خودم را دارم و متعلق به آنجا هستم. از طرفی چند سال پیش خروو و میا کوچک بودند نیاز به مراقبت بیشتری داشتند. برانکو نبود و نیاز داشتند که من کنارشان باشم. همچنین این را هم باید در نظر داشته باشید که من ۳۵ سال است که شاغل هستم و نمی توانستم کارم را ترک کنم. به زودی هم بازنشسته خواهم شد. هر وقت این اتفاق افتاد دیگر همراه برانکو به هرکجا که برود خواهم رفت.

با این حساب اگر برانکو بخواهد در ایران کارش را ادامه دهد و شما هم بازنشسته شده باشید قبول می کنید در اینجا زندگی  کنید؟
همسر برانکو: صددرصد. چرا که نه.

نظرتان درباره بلاژویچ چیست؟
همسر برانکو: او یک انسان فوق العاده خاص است. در عین حال که بسیار مهربان است اما رفتارش ممکن است هر روز متفاوت شود. از طرفی او با هیچکس رابطه صمیمانه ای برقرار نمی کند. برانکو روزهای خوبی را با بلاژویچ گذراند. به جز او مربیان دیگری هم بودند که در ایران کار کردند و من با آنها آشنایی دارم. نمونه اش ایگور استیماچ است که مدتی شاگرد خود برانکو بود. همچنین اطلاع دارم که مربیانی مثل اسکوچیچ، فرانچیچ، بوناچیچ و … در ایران فعالیت کرده اند.

 

%postname%

 

برگردیم به حوالی سال ۲۰۰۰٫ وقتی که بلاژویچ از برانکو خواست همراه او به ایران بیاید و مربی تیم ملی شود. شما آن زمان به برانکو چه گفتید و موافق حضورش در ایران بودید؟
همسر برانکو: عکس العمل آن موقع من با امروز فرق نمی کند برانکو باید  خودش محل کارش را انتخاب کند و من هیچگاه به خودم اجازه ندادم در کارش دخالت کنم من فقط نظر خودم را  گفتم ولی او بود که تصمیم می گرفت. وقتی او تصمیم گرفت به ایران بیاید من هم از او حمایت کردم چرا که قرار بود به کشوری بیاید که میلیون ها جمعیت دارد و بسیار بزرگ است. مربیگری در آن تیم ملی معروف افتخار کمی نبود. بعد که او سرمربی شد افتخار من چند برابر شد.

سال ۱۳۸۵ بود که ایران و کرواسی در یک دیدار دوستانه به مصاف هم رفتند آن مسابقه را به یاد دارید؟
همسر برانکو: بله. من آن مسابقه را از نزدیک دیدم. فکر می کنم شما آن موقع خیلی سن تان کم بود.

بله. من آن موقع سنم کم بود اما می دانم که شما در آن مسابقه به جای کرواسی، ایران را تشویق کردید و پرچم  ایران را تکان دادید.
همسر برانکو: بله همینطور است. دلیل آن هم این بود که من در تمام زندگی ام از همسرم حمایت می کنم. اگر من حمایتش نکنم و تشویقش نکنم چه  کسی باید این کار را انجام داد. آن زمان طرفدار تیم ملی ایران بودم والان هم طرفدار پرسپولیس هستم.

همسر برانکو معتقد است که معلومات فوتبالی اش بالاست و حالا من می خواهم امتحان کنم ببین واقعا اینطوری هست یا خیر. از تیم ۲۰۰۶ ایران چند بازیکن را می شناسید؟
همسر برانکو: من آماده هرگونه سوالی هستم. شاید در حال حاضر همه را نشناسم اما با تیم ۲۰۰۶ بسیار خوب آشنایی داشتم. علی دایی، برانکو ایوانکوویچ، ابراهیم میرزاپور، مهدی مهدوی کیا و … بزرگان آن تیم بودند.

فکر کنم سوالی که از شما پرسیدم راحت بود. این بار می خواهم نظرتان را درباره یورو ۲۰۱۶ بدانم و اینکه کرواسی چه کار خواهد کرد؟
همسر برانکو: مسابقات چندروز دیگر شروع می شود و کرواسی در گروه سختی قرار دارد. متاسفانه امیدی به صعود این تیم ندارم و فقط  چشم امیدمان به لوکا مودریچ است. او قهرمان مردم کرواسی است.

اتفاقا لوکا مودریچ در دیناموزاگرب شاگرد برانکو بود. یادتان می آید؟
همسر برانکو: بله می خواهم چیزی بگویم که امیدوارم اینطور برداشت نشود که ما بخواهیم موفقیت های مودریچ را به خودمان ربط دهیم اما بدون شک او فوتبالش را مدیون برانکو ایوانکوویچ است. حتی خود لوکا در یکی از مصاحبه هایش اشاره کرده بود که هرچه از فوتبال یاد گرفته به یمن همسر من است.

با اینکه برانکو سرمربی پرسپولیس است و رنگ پیراهن پرسپولیس، قرمز است اینکه دختر او لباسش سرتاپا آبی باشد کمی شبهه برانگیز نیست؟ شما استقلالی هستید؟
دختر برانکو: همین امروز به یک مرکز خرید می روم و هرچیزی که رنگ قرمز داشته باشد را می خرم. از دیروز تا به الان خیلی ها به من گفتند که چرا لباس آبی پوشیده ای و من حتما باید آن را عوض کنم.

همسر برانکو: هر دوی ما رنگ آبی را دوست داریم. خود من هم لباس آبی کم ندارم. نباید درباره این مسایل حساسیت  ایجاد کرد اما بدون شک نباید در روز مسابقه این لباس را تن مان کنیم.

هر دونفرتان گفتید که از رنگ آبی خوشتان می آید. اگر روزی برانکو از استقلال پیشنهاد داشته باشد شما با رفتنش به این تیم موافقت می کنید؟
همسر برانکو: این یک فرضیه است و نمی توان درباره اش فکر کرد. اصلا ممکن نیست چنین اتفاقی رخ بدهد یا خیر. سخت است بخواهم درباره اش نظر بدهم. زمانی که برانکو در دیناموزاگرب فعالیت می کرد؛ رقیب سنتی این تیم یعنی هایدوک خواهان او بود. رقابت دینامو و هایدوک مثل استقلال و پرسپولیس است. وقتی این پیشنهاد شد من به برانکو گفتم امکان رخ دادنش وجود ندارد. الان هم می گویم امکان ندارد او به استقلال برود.

برانکو انسان شکمویی به حساب می آید؟
همسر برانکو: خیر. او خیلی منظم است. برخی اوقات اگر جشنی باشد و یا اتفاق خاصی رخ دهد پیش می آید که  کمی زیاد غذا بخورد اما اصولا خیلی مراقب این موضوع است که چه چیزی را می خورد اما در عین حال همه غذاها را هم دوست دارد.

از غذاهای ایرانی هم برایتان تعریف کرده است؟
همسر برانکو: خود من هم خیلی از غذاهای ایرانی را خورده ام و دوست دارم. طبخ ایرانی فوق العاده است.

کدام غذا را بیشتر دوست دارید؟
همسر برانکو: همه غذاها را دوست دارم و نمی گذارم چیزی از دستم در برود. اصولا هم سبزیجات را دوست دارم و هم گوشت را. فقط  کمی غذاهای شما برای بدن مضر است که آن هم چیزی طبیعی است و خیلی از جاهای دنیا با همین مشکل دست و پنجه نرم می کنند. مهم این است که ما در این سن و سال رعایت کنیم که چه چیزی را بخوریم یا چه چیزی را نخوریم.

از دختر برانکو می خواهم بپرسم وقتی پدر برای مرخصی به  کرواسی برمی گردد، چه کار خاصی انجام می دهد؟
دختر برانکو: او وقتی به خانه برمی گردد تلاش می کند زمانش را با دوستان و خانواده اش بگذراند. اینکه تصور کنید کار خاصی انجام می دهد نه اینطور نیست.درباره کارهایی که انجام می دهیم سوال می کند و جویای احوال ما می شود.

ما در ایران به برانکو، پرفسور می گوییم. برانکو در خانواده هم پرفسور است؟
همسر برانکو: بله. او پرفسور خانواده هم هست.

دختر برانکو: نه من چنین نظری ندارم. من به این شکل به پدرم نگاه نمی کنم. پدرم انسان فوق العاده آرامی است اما من حرارتی هستم و زود جوش می آورم پدرم مانند من عصبی نیست. اتفاقا سر همین قضیه من با او دعوا می کنم.

به اینجا آمدید تا با پرسپولیس قهرمانی را جشن بگیرید. چقدر به این اتفاق خوشبین هستید؟
دختر برانکو:صددرصد. شک نکنید پرسپولیس قهرمان می شود. اصلا در این باره نیاز به سوال نیست و همه چیز مشخص است.

همسر برانکو: همین طور است ما به خاطر همین به اینجا آمده ایم.

 

%postname%

 

برانکو برای دربی پسرش را به ایران آورد وبازی را برد. برای قهرمانی لیگ هم که شما دونفر را آورد. گویا خانواده برانکو برای او خوش شانسی می آورد درست است؟
همسر برانکو: بله همینطور است. ما برای برانکو انرژی مثبت می آوریم و به همین خاطر است که به موفقیت می رسیم.

برانکو قول داده پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا هم می رساند، برای آن دیدارها چند نفر قرار است به ایران بیایند.
دختر برانکو: آن موقع ما همه اقوام و بستگان را هم همراه خود به  ایران می آوریم. حتی رفاقیش هم می آوریم.

متاسفانه تبلیغات خوبی از کشور ما صورت نمی گیرد و کشورما را طوری دیگری به جهانیان معرفی می کنند. برانکو ایوانکوویچ چه تعریفی از ایران برای شما کرده است؟
همسر برانکو: مهم نیست بقیه چه می گویند. با اهمیت ترین چیز این است که تصویر ذهنی ما چه خواهد بود. ما در ایران زندگی نمی کنیم و نمی توانیم تصویر خاصی از آن داشته باشیم. ما برای فوتبال به اینجا آمده ایم نه از اقتصاد ایران خبر داریم و نه از سیاست آن. برانکو هم چندان تمایلی به صحبت در این موارد ندارد. ما با تاریخ ایران چندان آشنایی نداریم اما متوجه شدیم که مردمان خوبی در ایران زندگی می کنند.

می دانید که در ایران خانم ها اجازه ورود به ورزشگاه را ندارند.
همسر برانکو: بله متاسفانه از این قضیه اطلاع دارم و فقط می توانم آرزو کنم روزی این مشکل حل شود چون می دانم زنان ایرانی مانند مردانشان به فوتبال علاقه دارند.

با این حساب شما روز جمعه بازی را از ورزشگاه تماشا خواهید کرد یا با تلویزیون؟
دختر برانکو: حتما ما دوست داریم بازی را در ورزشگاه ببینیم. امیدوارم چنین شرایطی به وجود بیاید. چرا که دیدن بازی از نزدیک با تماشایش از تلویزیون خیلی متفاوت است.

صحبت پایانی همسر ودختر  محترم برانکو ایوانکوویچ.
دختر برانکو: از شما تشکر می کنم. گفت و گوی بسیار خوب و جالبی بود.

همسر برانکو: من هم می خواهم از شما تشکر کنم و اینکه امیدوارم روز جمعه هواداران پرسپولیس این تیم را همراهی کنند تا با هم در آزادی جشن قهرمانی بگیریم.

 

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *