سروش صحت از بازیگران و کارگردانان کاربلد تلوزیون است که به تازگی سریال طنز لیسانسه ها از وی در حال پخش است، در این بخش گفت و گویی با این هنرمند محبوب انجام شده است که خواهید دید.
سروش صحت همیشه خوب میداند نگاهش را به کجا معطوف کند تا دل مخاطبش را ببرد. او که حالا به سبب چند سریال طنز پرمخاطب همچون «ساختمان پزشکان»، «شمعدونی»، «پژمان» و… تجربه خوبی را در حوزه ساخت آثار طنز با خود بههمراه دارد اینبار با سریال «لیسانسهها»، عظیمترین قشر جامعه را هدف گرفته است و از زبان آنها داستانش را روایت میکند، روایتی که با طنازی، درد از دل خیلیها بر میدارد. به بهانه این سریال که این روزها بهشدت درگیر تولید آن است، با او به گفتوگویی نشستیم که در ادامه میخوانید.
شما در سریالهای قبلیتان نگاه خود را به پزشکان، فوتبالیستها و… معطوف کرده بودید اما در سریال جدیدتان طیف گستردهای از جامعه، یعنی لیسانسهها را انتخاب کردید، چطور شد که این گروه را دستمایه سریال تازهتان قرار دادید؟
سه کاراکتر حبیب، مسعود و مازیار، درواقع نماینده نسل جوان هستند و قرار است مسائل و مشکلاتی که جوانان امروز با آن دست به گریبانند در قالب زندگی این سه شخصیت بهتصویر کشیده شود. کشور ما کشور جوانی است که تعداد جوانانی با تحصیلات عالیه در آن روزبهروز بیشتر میشود؛ بههمین جهت ما سه جوانی را که لیسانس گرفتهاند اما مشکلاتی دارند را بهعنوان قهرمانهای این سریال انتخاب کردیم.
طرح «لیسانسهها» از کجا آمد؟ این طرح از قبل در ذهنتان وجود داشت یا بعد از «شمعدونی» در فاصله یکسالونیمی که از تلویزیون دور بودید شکل گرفت؟
«لیسانسهها» طرح جدیدی نیست. از چند سال پیش ما این طرح را در ذهن داشتیم و ارائه داده بودیم و حتی چند قسمت از آن هم نوشته شده بود اما بههرحال برای ساخت بازنویسی شد.
بهنظر میرسد که «لیسانسهها» کمی با سایر سریالهایتان تفاوت دارد و نگاه اجتماعیتری در فیلمنامه رسوخ کرده، خودتان چقدر قائل به این تفاوت هستید؟
خودم متوجه این تفاوت نشدم اما شاید بهدلیل اینکه مسائل جوانان در آن بازگو میشود و از مشکلات آنها صحبت میکنیم بستر اجتماعی گستردهتری داشته باشد.
فارغ از آنکه سریالهای شما همیشه با استقبال مخاطبان همراه بوده و بهنوعی سروش صحت قلق مخاطب را خوب بلد است اما فرمولی در تلویزیون وجود دارد که ثابت کرده توجه به جوانان در یک اثر استقبال مخاطب را در پی دارد؛ فکر میکنید این نکته در جذب بیشتر مخاطب برای «لیسانسهها» تاثیری دارد؟
ما کشور جوانی هستیم و هر خانواده معمولا فرزندی هم سنوسال سه جوان «لیسانسهها» دارد و مشکلات مطرح شده در این سریال برایشان ملموس است شاید بههمین دلیل فرمولی که شما می گویید در جذب مخاطب تاثیر بگذارد.
«لیسانسهها» یک سریال جوانانه است؛ برای اینکه فضای طیف سنی ۲۰ تا ۳۰ را بیشتر درک کنید چه کردید؟
من و ایمان صفایی، سالهای سال است که باهم کار میکنیم و در کتابخانه ارسباران فیلمنامههایمان را مینویسیم. در آنجا دانشجویان یا فارغالتحصیلان مقاطع مختلفی حضور دارند و از فضای میان آنها برای این اثر کمک گرفتیم، بهعلاوه اینکه در اطراف خودمان هم جوانان زیادی وجود دارند.
«لیسانسهها» به نسبت کارهای دیگرتان لحظات تلخ بیشتری دارد؛ خودتان با این نکته موافق هستید؟
در زندگی غم و شادی با هم آمیخته است و ما در آثار طنز هم لحظاتی احساسی، تلخ و… داریم همانطور که در آثار ملودرام هم لحظات مفرح وجود دارد. طبیعتا چون رویکردمان نمایش مسائل اجتماعی بود این تلخی وجود دارد.
شما قرار است این مجموعه را در دو فصل پخش کنید، از ابتدا تصمیم بر آن بود که «لیسانسهها» سریالی فصلی باشد؟
خیر؛ از ابتدا قرار بود «لیسانسهها» در ۶٠ قسمت نوشته و ساخته شود اما چون قرار شد از دیماه پخش مجموعه شروع شود این مجموعه به دو فصل تقسیم شد اما این را بگویم که از ابتدای فیلمبرداری میدانستیم که «لیسانسهها» در دو فصل روی آنتن میرود.
قصه فصل دوم به چه شکل پیش میرود؟ ظاهرا قرار است اپیزودیک باشد.
همانطور که گفتم برای دو فصل بودن این مجموعه ما از ابتدا طرحی در ذهنمان نداشتیم اما رویکردمان در این دو فصل به این شکل نیست که قصه فصل اول تمام شود و ما در فصل دوم قصه جدیدی را روایت کنیم بلکه فصل دوم این مجموعه ادامه فصل اول است. ولی در مورد اپیزودیک بودن این را بگویم که شاید چند قسمت آخر کار بهصورت اپیزودیک پیش رود البته چون هنوز نگارش نشده هیچچیز را نمیتوان قطعی گفت؛ درحالحاضر داریم روی این موضوع فکر میکنیم.
در حوزه سریالهای طنز تلویزیونی چند سالی است که سریالها به فصل دوم یا مثل سریال «پایتخت» به فصل پنجم هم میرسند، اتفاقی که در دنیا بسیار رایج است. شما این جریان را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا خودتان دوست دارید که سازنده سریالهای چند فصلی باشید؟
باید تجربه شود تا بتوان در مورد آن قضاوت کرد اما تجربههای موفقی مثل «پایتخت» وجود داشته که مردم از آن استقبال کردهاند. اما خودم چندان به این مسئله فکر نکرده بودم البته چیز دور از ذهنی هم نیست بههرحال هرکسی که در مدیوم سینما و تلویزیون کار میکند این احتمال برایش وجود دارد که یکی از آثارش را ادامه دهد.
پیش از هوتن شکیبا، بهنام تشکر و رویا میرعلمی و… را از تئاتر به مدیوم تلویزیون آوردید. چرا همیشه نسخه استفاده از تئاتریها را برای کارهایتان میپیچید؟
خیلی دوست دارم در ترکیب گروه بازیگران، بازیگران شناخته شده در کنار بازیگرانی قوی که مردم کمتر با آنها آشنا هستند قرار بگیرند. بهنظرم بازیگران جدید و مستعد رنگوبوی متفاوت و رنگآمیزی خوبی به کار میدهند. من هوتن شکیبا را در هر نقشی که دیدم دوست داشتم به علاوه اینکه با او در نمایش «آوازهخوان طاس» همکاری مشترک داشتم و دلم میخواست که این همکاری را به عرصه تصویر هم بکشم. در سریالهای قبلی به او پیشنهاد بازی داده بودم اما هر دفعه بنا به دلایلی نشد و خیلی خوشحالم که در «لیسانسهها» این اتفاق افتاد. هوتن شکیبا کاراکتر حبیب را ایفا میکند چرا که فکر میکنم هیچکس بهخوبی او از پس این نقش برنمیآمد. حبیب یکی از قهرمانهای قصه است، پس طبیعتا باید دوستداشتنی باشد و در عینحال هوتن باید آن را طوری ایفا میکرد که مخاطب به هر دختری حق بدهد که حبیب را رد کند و ایفای آن واقعا کار سختی است.
هر سه شخصیت حبیب، مسعود و مازیار تا به انتهای قصه به یکاندازه پررنگ هستند ؟
هر سه قهرمان قصه هستند و این مسئله وجود ندارد که یکی از آنها پررنگتر از بقیه باشد؛ شاید در یک قسمت به یکی از شخصیتها بیشتر پرداخته شود و در قسمتی دیگر نه.
امیرحسین رستمی و امیر کاظمی پیش از سریال «لیسانسهها» در «وضعیت سفید» هم با هم ترکیب خوبی را بهنمایش گذاشتند، این مسئله در انتخاب شما تاثیری داشت؟
«وضعیت سفید» یکی از سریالهای مورد علاقهام است و آن را خیلی دوست دارم اما انتخاب امیرحسین و امیر بر این اساس نبوده است.
معمولا کارگردانهای طنز برای مجموعههایشان تیم ثابتی دارند. برای شما چقدر این مسئله مهم است؛ باتوجه به اینکه برخی از بازیگرانتان مثل بیژن بنفشهخواه، بهنام تشکر و رویا میرعلمی برای دومینبار در گروهتان حضور دارند؟
بازیگران را براساس نقش، فیلمنامه و مشورت با عوامل گروه انتخاب میکنم و لزوما تیم ثابتی برای کارهایم ندارم. در انتخاب بازیگران به این مسئله فکر نمیکنم که حتما کار طنز یا جدی انجام داده باشند و آنها را براساس اینکه به آن شخصیت مدنظرم میخورند یا نه انتخاب میکنم.
متاسفانه این اواخر هر مسئلهای در آثار طنز بازگو میشود به کسی برمیخورد و انگار برخی مخاطبان نمیدانند رسالت طنز چیست؛ شما در «لیسانسهها» این نگرانی را نداشتید؟
ما در «لیسانسهها» سعی کردیم همهچیز را آنقدر رعایت کنیم که به کسی برنخورد اما واقعا دوست دارم مردم بدانند که شوخی، شوخی است و اسمش روی خودش است و هیچکسی دوست ندارد به مردم و هموطنان خودش بیاحترامی یا توهین کند. باید بپذیریم که شوخی نشانه علاقه و دوستی است؛ هیچکس با دشمن خودش شوخی نمیکند بلکه با دوست خود شوخی میکند. متاسفانه کارکردن در حوزه طنز خیلی مشکل شده است اما خوشبختانه تا به امروز در سریال «لیسانسهها» همهچیز خوب پیش رفته و از مدیران تلویزیون گرفته تا کسانی که با آنها شوخی کردیم با ما برخورد خوبی داشتهاند.
تابهحال پیش آمده خودتان را برای رویارویی با این دست از سوءتفاهمها محدود کنید؟
قطعا از تجربیات گذشتهام درس میگیرم اما نگرانی اینکه نکند به کسی بربخورد یا سوءتفاهمی پیش بیاید همواره وجود دارد بیشتر نگران این مسئله هستم که نکند ناخواسته و بدون هیچ قصد و غرضی کاری کنم که رنجش خاطر بهوجود بیاید.
تا به امروز از خروجی کار رضایت دارید؟
من «لیسانسهها» را با همهچیزش، از گروه گرفته تا بازیگران بسیار دوست دارم و از آنجایی که خودم درحالحاضر در بطن کار هستم، نمیتوانم قضاوت کنم اما خوشبختانه تاکنون استقبال مردم و بازخوردهایشان خوب بوده است.
شما میان سریالهایتان درجهبندی قائل هستید؛ «لیسانسهها» را نسبت به بقیه در چه درجهای میبینید؟
باید کمی فاصله بگیرم تا بتوانم به جواب این سوال برسم اما من «ساختمان پزشکان»، «شمعدونی» و «پژمان» را هم بسیار دوست دارم و در آن مقطعی که ساخته شدهاند از تمام توانم برای به ثمر نشستن هرکدام بهره گرفتم.
اگر قرار باشد فصل دوم ادامه فصل اول باشد و با فاصله از فصل اول پخش شود، یک گسستگی پیش میآید که مخاطب را اذیت میکند.
نمیدانم؛ این تصمیمی است که مدیران سازمان گرفتهاند.
سروش صحت قرار است همیشه سکاندار سریالهای طنز تلویزیون باشد یا امکان دارد که فضای سریالهایتان تغییر کند؟
ممکن است این اتفاق بیفتد، در نظر دارم بعد از این کار یک فیلم سینمایی بسازم و شاید بعد از آن یک ملودرام جلوی دوربین ببرم.