مهرداد صدیقیان شب گذشته با حضور در برنامه دورهمی گفت و گوی مفصلی را با مهران مدیری انجام داد، وی در این برنامه گفت اول دبیرستان میز جلو مینشستم و سوم دبیرستان میز آخر. مدیری گفت پس اگر دانشگاه میرفتی جایت بیرونِ در بود. صدیقیان به شوخی ادامه داد برای همین ادامه تحصیل ندادم.
او در جواب مدیری که پرسید: «میخواهی همین طور به رشدت ادامه دهی؟!» گفت: «از ۲۲، ۲۳ سالگی دیگر قدم بلندتر نشد ولی لاغرتر شدم. اول دبیرستان میز جلو مینشستم و سوم دبیرستان مجبور بودم میز آخر بنشینم.»
مدیری در جواب گفت: «اگر دانشگاه میرفتی باید بیرون در مینشستی!» و صدیقیان جواب داد: «(به شوخی) برای همین تحصیل را ادامه ندادم، چون قدم هی بلندتر میشد.»
مدیری گفت: «عاشق پیتزایی و بهترین پیتزافروشیها را هم که بلدی!» صدیقیان جواب داد: «تنها نقطه ضعفم همین است که هر کاری برای سلامتیام میکنم خرابش میکند.»
او در مورد چگونگی ورودش به دنیای بازیگری هم توضیح داد: « با این که هیچ کس در خانوادهام دغدغه بازیگری نداشت اما از بچگی در تئاترهای مدرسه و غیرحرفهای بازی میکردم و روزنامه و مجله سینمایی میخواندم. سال ۸۴ در یکی از همین روزنامهها دو تست برای بازیگری دیدم که محلشان هم فاصله کمی با هم داشت. رفتم تست دادم و فردایش هر دوتایشان زنگ زدند و گفتند قبول شدهام که من «عصر جمعه» به کارگردانی مونا زندی و تهیهکنندگی جهانگیر کوثری را قبول کردم.»
این بازیگر متولد سال ۶۷ که هنگام بازی در اولین فیلم سینماییاش ۱۷ سال داشته ادامه داد: «بعد از آن در دورهای افتادم که از نوجوانی به جوانی میرسید و در طول یک سال تغییرات بسیار زیادی کردم.»
مهران مدیری در مورد آیکییوی صدیقیان هم از او پرسید و او گفت: «پریشب پدرم در صفحههای مجازی کانال تست هوش پیدا کرده بود و هر چیزی را نمیتوانست حل کنند میآمد پیش من.» مدیری با اشاره به موضوع برنامهاش که در مورد فرهنگیان بود ادامه داد: «آن قدر باهوش هستی که بتوانی دریافتی یک فرهنگی را بر مخارجش در یک ماه تقسیم کنی؟!» و صدیقیان با خنده گفت: «نه، انقدر باهوش نیستم!»
بازیگر سریال «مدینه» در مورد این که کدام اثرش را بیشتر از همه دوست دارد گفت: «هنوز که هنوز است «اتوبوس شب» را بیشتر از باقی کارهایم دوست دارم.»
بازیگر سریال «سقوط یک فرشته» در مورد خصوصیات شخصیاش هم گفت: «متولد ۳۰ بهمنم. بهمنیها رفیق بازند و دوست دارند زمان زیادی را با دوستانشان بگذرانند. به جز آن مودی هم هستم، یک روزهایی صبح بیدار میشوم و حالم خیلی خوب است و یک روزهایی بیدار میشوم و حالم خیلی بد است.»
او در جواب عاشق شدی هم گفت: «عشق اول و آخرم مادرم است و خیلی هم خوشحال بود که داشتم به برنامه شما میآمدم.»
او در مورد مشغله این روزهایش هم گفت: «دارم سعی میکنم فیلمنامه بنویسم. فیلم زیاد میبینیم اما کتاب کم میخوانم و مطالعاتم خیلی شلخته و پراکنده است.»
مدیری بار دیگر به سوال عاشق شدی برگشت و صدیقیان جواب داد: «عشق یک اتفاق بزرگ درونی است و این همه سال هیچ فیلم و آهنگ و شعری نتوانسته توضیحش دهد.»
مدیری به شوخی ادامه داد: «الان یک اتفاق درونی در درونت هست؟» و صدیقیان با طفره رفتن از جواب گفت: «همیشه چیزی هست که نشود توضیحش داد.»
او در مورد این که خودش را به چه چیزی تشبیه میکند هم گفت: «(به شوخی) خودم را شبیه بالشت میدانم، چون خیلی دوست دارم بخوابم!»
بازیگر «یک خانواده محترم» در مورد این که کدام خصوصیتش دیگران را اذیت میکند هم گفت: «مودی بودنم. البته با کسی بدرفتاری نمیکنم ولی آدمها برایشان سوال پیش میآید که نکند کاری کردهاند.»
در انتها مهران مدیری که همچنان پاپیِ جوابِ سوال عاشق شدی بود از صدیقیان خواست اگر جوابش مثبت است سرش را تکان دهد و صدیقیان هم این کار را کرد.
مهرداد صدیقیان برای موزه «دورهمی» نقاشیای از صورت خودش آورد که یکی از دوستانش از او کشیده بود.