دوشنبه , ۱۰ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۷:۰۲ قبل از ظهر به وقت تهران

گلشیفته فراهانی: نمیدانستم برهنه شوم از پایین بدنم فیلم می گیرند!

مجله انلاین دوستان :  گلشیفته فراهانی مصاحبه ای انجام داده و درمورد علت برهنه شدن و اینکه چطور شد که صحنه هایی برهنه از وی منتشر شد , توضیحاتی داده است.

ترجمه فارسی حرف های گلشیفته فراهانی در مصاحبه با هالیوود ریپورتر در کن را میخوانید:

dustaan.com-گلشیفته-فراهانی-خبر-جدید-گلشیفته فراهانی : من داشتم در سینمای ایران کار می کردم که ناگهان به طور اتفاقی ریدلی اسکات با بازیگران سینمای خاورمیانه تماس گرفت و سرانجام من برای بازی در فیلم هالیوود انتخاب شدم در حالی که آنها به طور قانونی نمی توانستند با یک بازیگر ایرانی قرارداد ببندند چون ایران در تحریم بود. در نهایت یک استثنا قائل شدند و من در آن فیلم بازی کردم. قبل از این که نمایش فیلم آغاز شود، در ایران واکنشها شروع شدد. وقتی برگشتم به ایران دوران سختی را گذراندم. باید به تمام سوال ها در این باره که چرا انتخاب شدم و با چ’ه کسانی کار کردم و… جواب می دادم.

بعد از داستان های زیادی بالاخره موفق شدم در سال ۲۰۰۸ با گذرنامه از ایران بیایم بیرون. وقتی که می آیی بیرون، یک افتادن بزرگ آغاز می شود و من فکر می کردم سینما برای من تمام می شود. من حتی زبان فرانسه بلد نبودم، اما بعد همه چیز رفته رفته تغییر کرد و حالا می بینید که اینجا هستم.

مجری: متشکرم!” او تنها بازیگر شناخته شده سینمای پس از انقلاب است که در جلوی دوربین بدون حجاب بود. اولین بار ویدئویی که مراسم سزار در فرانسه از چهره های با استعداد ساخته بود، او را بدون حجاب به نمایش گذاشت؟

گلشیفته فراهانی : این ماجرا جنجال زیادی به پا کرد و موافقان و مخالفان خاص خود را داشت. داستان طولانی ای است… اگر صادق باشم باید بگویم که در آن ویدئوی جایزه سزار چیزی که به من گفتند این است که نما از بالای گرفته اند ، اما بعد دیدم که از پایین گرفته اند!! این چیزی است که واقعا اتفاق افتاد. همه این اتفاقات بعدا افتاد اما زندگی من همیشه این طور بوده؛ پریدن از روی صخره ای که نمی دانی کجا فرود خواهی آمد.خیلی وقت ها حتی نمی دانم که از صخره پریده ام. من در آن زمان دوره خیلی بدی داشتم و شاید یک روز درباره آن چیزی بنویسم. من زخمی بودم. وقتی از ایران بیرونم کردند، من زخمی شدم، چون کار و خانواده ام را از دست دادم. بعد ماجراهای آن ویدئو پیش آمد و من دوباره زخمی شدم. سه ماه بعد پروژه عکاسی پیش آمد و من که زخمی بودم می خواستم بگویم مشکل شما چیست؟ به من نگاه کنید! چرا از زن ها می ترسید؟ این عکس ها همان زمان چاپ نشدند؛ دو سال بعد به چاپ رسیدند. دیگر آن قضیه برای من تمام شده بود و خشمم تمام شده بود و اگر آن موقع می خواست اتفاق بیفتد می گفتم نه. دیگر لزومی نداشت که خودم را باز آماج دشنام قرار دهم.

۳/۵ - (۱ امتیاز)

یک دیدگاه

  1. حرف مفت میزنه حالا که مثل یک دستمال کهنه و چرک شده داره ماست مالی میکنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *