یکشنبه , ۲ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۷:۳۸ بعد از ظهر به وقت تهران

گلشیفته فراهانی : وقتی برای «درخت گلابی» انتخاب شدم پدرم دو ماه با من حرف نزد!

گلشیفته فراهانی در گفت‌وگویی ویدئویی که به تازگی با رسانه‌ای فرانسوی انجام داده گفته: در خانواده‌ای سینماگر به دنیا آمدم. در خانوادۀ ما همه بازیگر و فیلمساز و کارگردان تئاتر و نویسنده بودند. در چنین خانواده‌ای زاده شدم اما سرنوشتم به همین جا ختم نشد. پیانو می‌زدم و وقتی چهارده ساله بودم، داریوش مهرجویی یکی از کارگردان‌های بسیار خوب ایرانی که متعلق به نسل کیارستمی است، نقشی را به من پیشنهاد داد. آن موقع چهارده سالم بود و وقتی پدرم متوجه شد، دو ماه کامل با من صحبت نکرد. خیلی عصبانی بود. به عقیدۀ من دلیل عصبانیت‌اش این بود که فکر می‌کرد سینما شرایطِ بسیار دشوار و پردردسری دارد و مخصوصا سینمای مورد علاقۀ ما پرمشقت‌تر هم هست.

پیش‌نویس خودکار

من ارتباط با خاک را قدری از دست داده‌ام. گویی درختی بسیار ریشه‌دار بوده‌ام که حالا قطع شده‌ام و مثل گل‌های ارکیده، ریشه‌هایم در هوا رشد می‌کند. نمی‌توانم دوباره در هیچ جای دیگر کاشته شوم و از این رو همیشه خودم را در موقعیتی «کولی‌وار» می‌یابم. همه به من می‌گویند کمی دیر به دنیا آمده‌ام و باید در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ زاده می‌شدم و می‌زیستم. مردم بارها به من می‌گویند: «گلشیفته، دوران و روزگار هیپی‌ها به سر آمده و دیگر نمی‌توانی آن‌گونه زندگی کنی». اما حقیقتا پنجاه در صدِ وجود من، دختری جنگلی‌ست و پنجاه در صدِ من، هنرمندی‌ست که نیاز به تماشای باله و تئاتر دارد تا بمیرد!

واقعا هرگز آرزوی بازیگر شدن نداشتم. اینکه مثلا بخواهم خودم را خفه کنم تا بازیگر شوم. واقعا هرگز اینچنین نبوده است. همیشه زندگی‌ام برایم تصمیم گرفته است. به عبارتی همه‌چیز تا حدودی تعیین‌شده بوده و من فقط درون این سرنوشت پیش رفته‌ام. مثل عبور از سینمای ایران به سینمای ریدلی اسکات. حتی کار کردن با جیم جارموش برای من یکی از شوخی‌های کوچولوی سرنوشت بود.

نقش زنانی را بازی کرده‌ام که کمی منفعل بوده‌ یا اینکه فقط “شیرین” و دوست‌داشتنی بوده‌اند. همیشه همزمان چیزی را از درون‌مان به نقش‌ها انتقال می‌دهیم و نقش‌ها هم متقابلا ما را می‌سازند.اگر کسی به من بگوید: «نمی‌توانی فلان کار را انجام دهی»، باید حتما انجامش دهم. اما اگر دیگران چیزی نگویند، کاری نمی‌کنم. در آن وقت نسبتا آزاد و رها هستم. به همین خاطر بازی در فیلم‌های کمدی را دوست دارم؛ آثاری که درشان پر از غافلگیری‌های کوچک است/دنیای تصویر

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *