مجله انلاین دوستان : بابک زنجانی اینروزها با عناوینی همچون بزرگترین بدهکار کشور، برای همه تبدیل به نامی آشنا و فراتر از آن، تبدیل به یک ضربالمثل شده است؛ کسی که در یکسال گذشته بارها نامش در رسانهها تکرار شده و در این بین تنها مرجعی که تاکنون بیش از همه در انتشار اخبار مربوط به او سخاوت به خرج داده، کمیته ویژهای است که در مجلس تشکیل شده.
حسن دهدشتی و امیرعباس سلطانی دونمایندهای که پیگیر وصول بدهیهای زنجانی هستند، تاکنون از مسایلی همچون ادامه فعالیت شرکتهای زنجانی در داخل و خارج ایران و کشف چندشناسنامه و هویت جعلی او سخن گفتهاند.
اما ابهامات این پرونده و ناگفتههای آن همچنان به اندازهای است که قضاوت درباره سرنوشت بابک زنجانی را دشوار میکند. در سالگرد بازداشت بابک زنجانی که عمر کامرواییاش به اندازه عمر دولتدوم محموداحمدینژاد بود، نگاهی داریم به همه آنچه که درباره او در رسانهها مطرح شده و او را از یک تاجر ایرانی تا متهم رانتخواری بزرگ، از سوی رسانهها معرفی کرده است. در این پرونده، زنجانی را از ١١منظر، مرور کردهایم.
١- رونمایی از «تاجر» تحریمشده
قرارگرفتن نام بابک زنجانی در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا پیش از کریسمس۲۰۱۳ (دیماه٩١) برای نخستینبار نام او را در رسانههای ایران طرح کرد. او نخستین شهروند غیرنظامی و غیرسیاسی ایران بود که تحریم میشد. زنجانی خیلی زود با رویترز مصاحبه کرد و از در انکار ادعاهای اروپا درآمد. خبرگزاری فارس، او را یک تاجر ایرانی معرفی کرد و در بازنشر مصاحبه زنجانی با رویترز نوشت: «این تاجر ایرانی با تکذیب اتهام اتحادیه اروپا در مورد هرگونه روابط تجاری شرکت نفتی وی با نام «اینترنشنال سیف ایل» با ایران گفت: دوست دارم آنها به من اسناد چگونگی فعالیت من برای ایران را نشان دهند.
برای مثال آنها میگویند ما با صنعت نفت ایران همکاری داشتهایم، درحالیکه شرکت نفتی من هیچارتباطی با ایران ندارد و در عراق فعالیت میکند. زنجانی تاکید کرد: من یک ایرانی هستم، اگر دولت ایران از من درخواست کمک میکرد، این را انجام میدادم، اما آنها هرگز چنین درخواستی نکردند، من تنها تجارت شخصی خود را انجام میدهم. وی افزود: تاکنون هیچ بازخورد منفیای از سوی مشتریان خود به علت تحریمهای اعمالشده جدید دریافت نکردهام، ما هیچ حمایت مالیای از دولت ایران دریافت نکردهایم، اما این برای سابقه فعالیت تجاری من بد است که تحریم شود.»
چندماه بعد و در اواخر تابستان۹۲ بابک زنجانی روایت دیگری عرضه کرد: «برای فروش بار ۱۲کشتی نفت ایران کمک کردیم و زمینه آن را فراهم ساختیم، پولش را هم گرفتیم. منافع ما هم فقط همان هفت در هزار، کارمزد انتقال پول نفت ایران به داخل کشور بوده است، یعنی چیزی حدود ۱۵۰میلیوندلار. این در حالی است که تمام بانکهای چینی و کرهای برای انتقال پول بیش از ۲۰درصد کارمزد دریافت میکنند در صورتی که من زیر یکدرصد کارمزد داشتهام.»
همچنین بابک زنجانی و موسسههای مرتبط با او در آوریل٢٠١٣ (فروردین ٩٢) توسط آمریکا به پولشویی برای دورزدن تحریمهای اعمالشده علیه ایران متهم شدند. دیوید کوهن، معاون وزارت دارایی آمریکا گفت: «ما در رسوا و خنثیکردن تلاشهای ایران از طریق بابک زنجانی یا دیمیتری کامبیس یا هرشریکجرم دیگری در آینده، برای فرار از تحریمهای بینالمللی و سوءاستفاده از نظام مالی جهانی بیرحمانه اقدام خواهیم کرد.»
٢- پشت صحنه فیلم احمدینژاد
اما در فاصله بین این دوتحریم، نام بابک زنجانی در یکی از تاریخیترین جلسات علنی مجلس ایران، توسط رییس دولتدهم به میان آورده شد. احمدینژاد از او با عنوان آقای «ز» یاد میکرد و در حین اکران فیلمی در جلسه استیضاح وزیر رفاه، از تلاش برای اعمال نفوذ در روند واگذاری شرکتهای تامیناجتماعی به این فرد خبر داد. پس از این اتفاق، تصاویر یوزی به دست بابک زنجانی در یکی از سایتها و طرح اتهاماتی نظیر استفاده از رانتهای خاص، باعث مرور گزارشهایی شد که پیش از آن در دو سایت آینده و بازتاب منتشر شده بود.
٣- بازخوانی یک پرونده قدیمی
جستوجوی نام این چهره جنجالی در اینترنت نشان میداد که سایت خبری بازتاب در سال٩١ طی گزارشی خبر داده بود: «بابک زنجانی، یکی از دانهدرشتترینهای تاریخ ایران، در حال اقداماتی برای تصاحب سهام اصلی بانک پارسیان است. این چهره که پیش از این نیز گزارشی از وی منتشر شده بود، قصد دارد با تصاحب ٣٣درصد از سهام بانک پارسیان، این بنگاه بزرگ اقتصادی را که میتواند بهترین مجرا برای پولشویی و پوشش فعالیتهای اقتصادی وی باشد، تصاحب کند. نفوذ و حمایت از بابک زنجانی آنقدر در سطح بالایی اعمال میشود که باوجود ردصلاحیت وی برای تصاحب بانک پارسیان، مجددا این صلاحیت تایید شده است.» نکته قابلتوجه در گزارش بازتاب این بود که، سایت خبری فوق تاکید کرده بود: «ثروت بابک زنجانی در آغاز دولت احمدینژاد در حد دههامیلیونتومان بود، اما اکنون به هزارانمیلیاردتومان بالغ میشود که منشا این پولها اکثرا رانت و بیتالمال است.»
۴- دستاوردهای آخرین روزهای دولت دهم
١٢تیر١٣٩٢، یعنی درست یک ماه پیش از اینکه احمدینژاد کلید پاستور را به روحانی تحویل دهد، شرکت «قشمایر» در جشنی با حضور بسیاری از ورزشکاران و مسوولان کشوری و لشکری، با ورود ١۶فروند هواپیمای جدید رسما فعالیت خود را آغاز کرد. بابک زنجانی در این جشن برای میهمانان سخنرانی کرد. «پارسینه» در آن زمان گزارش داد که وقتی وبسایت رسمی هواپیمایی قشمایر را باز میکنیم به آماری از یکنوع هواپیما برمیخوریم که این تعداد و مالکیت آن با آنچه در وبسایت هوانوردی جهانی نوشته شده، متفاوت است.
در حالی شرکت قشمایر پنجفروند RJ را متعلق به خود میداند که در وبسایت رسمی هوانوردی، مالکیت این نوع هواپیما متعلق به شرکت «آسیا اکسپرس ایرلاین» است. آسیا اکسپرس ایرلاین، از جمله شرکتهای زنجانی بود که در فهرست تحریمها به آن اشاره شده بود. همچنین پنج فروند هواپیمایی که شرکت قشمایر ادعای مالکیت آن را دارد در فهرست ناوگان شرکت دیگر بابک زنجانی یعنی «آسیا اکسپرس تاجیکستان» ثبت شده است. با توجه به فهرست ناوگان قشمایر این پنج فروند هواپیمای RJ در داخل ایران فعال هستند درحالیکه مدیر آسیااکسپرس مدعی است سه فروند از این هواپیما در خطوط تاجیکستان فعالیت میکنند.
۵- روزگار سخت زنجانی در دولت روحانی
آغازبهکار دولت جدید، پایان کامیابیهای بابک زنجانی بود. شهریورماه٩٢ بیژن نامدارزنگنه، وزیر نفت اعلام کرد: «بابک زنجانی، تاجر ایرانی بیش از دومیلیارددلار حاصل از فروش نفت ایران را به خزانه دولت واریز نکرده و وزارت نفت و مجلس ایران در حال پیگیری این مساله هستند. آقای زنجانی معتقد است که این پول به حسابش ریخته شده، اما این حساب از طرف آمریکاییها بلوکه شده است.» دو روز بعد جلیل جعفری، عضو کمیسیون انرژی مجلس گفت: «بدهی بابک زنجانی به وزارت نفت دومیلیارددلار نیست، بلکه دومیلیاردو۸۰۰میلیوندلار است.»
یکروز بعد از این اظهارات، بابک زنجانی ویدیویی در یوتیوب منتشر کرد و ضمن تکذیب ماجرا گفت: «این پول در حساب شرکتی وابسته به وزارت نفت در خارج از کشور است و عدمانتقال این پول به وزارت نفت ربطی به من ندارد. کل مبلغ فروش هزارو۹۰۰میلیونیورو بوده که ۷۰۰میلیونیورو آن را دریافت کردهاند و مابقی هم در حساب آن شرکت موجود است. این مبلغ توسط اتحادیه اروپا و آمریکا بلوکه نشده، علت عدمانتقال آن به حسابهای خزانه کشور، تحریمبودن حسابهای معرفیشده است و هیچ بانکی آمادگی دریافت مبلغ را ندارد و این موضوع به بنده مربوط نمیشود.»
زنجانی میگوید که در دو یا سهسال گذشته بیش از ۱۷میلیارد از درآمد حاصل از فروش نفت را به ایران منتقل کرده است. این ادعایی بود که بابک زنجانی بعدها نیز بارها تکرار کرد، او میگفت اگر کسی توانست هزاردلار به ایران انتقال دهد، من تمام بدهی خود را منتقل میکنم. او پس از این در چند مرحله از انتقال پول به بانک خود در مالزی و انتقال مجدد پولها به بانکی در تاجیکستان خبر داد که در نهایت تبانی او با مقامات تاجیکستان برای ظاهرسازی در بازپرداخت بدهیهایش، برگی دیگر بر پرونده پر از مساله او افزود.
۶- ریزش در ایران زمین
ساعت ۵:٢٨ صبح پنجشنبه ١١مهرماه٩٢ بخشی از ضلع شمالی پروژه گودبرداری مربوط به شرکت «ستسا» از زیرمجموعههای هلدینگ سورینت در شهرک غرب، تخریب و آسیب قابلملاحظهای به خیابان و خانههای اطراف وارد شد. همچنین بر اثر این حادثه بخشی از آسفالت خیابان در مجاور قطعه زمینی به وسعت پنجهزارمترمربع با عمق ۴۰متر، نشست کرد و همچنین ترکهای عمیقی در سطح خیابان و دیوارهای ساختمانهای اطراف پدیدار شد. پروژهای که به گزارش خبرگزاری مهر متعلق به شرکت هلدینگ سورینت است و برای ساخت بنایی به وسعت ٣٣٠هزارمترمربع ۴٠متر گودبرداری شد.
پروژه «ایرانزمین»، پروژهای تجاری – اداری در مساحت ۶/١هکتاری است که قرار بود بیش از ٣٠٠هزارمترمربع مساحت و ١٠ طبقه زیرزمین و ٢٧ طبقه ارتفاع داشته باشد و متعلق به بابک زنجانی است. مجوز اولیه این پروژه پنجطبقه زیرزمین و سهطبقه تجاری بوده است که بعدتر با توافق شهرداری و کمیسیون ماده پنج با دو پروانه دیگر به ١٠ طبقه زیرزمین و ٢٧ طبقه تجاری و هتل ارتقا مییابد و گودبرداری پنجهزارمتر میانی تا عمق ٣٨متر آن پیش از اخذ مجوزها انجام شد و دیواره گودبرداری در تاریخ ١١مهر٩٢ ریزش کرد و پروژه متوقف شد. روزنامه «شرق» در گزارشی که با استناد به سخنان اعضای شورای شهر تهران منتشر شده بود، از تهاتر شهرداری تهران و بابک زنجانی خبر داد که بر اساس آن در قبال تامین برخی از تجهیزات مورد نیاز پل صدر، مجوزهای فراقانونی برای توسعه بنای ایران زمین به شرکت بابک زنجانی اعطا شده.
٧- تیر خلاص تحقیقوتفحص
در همین اوضاع و احوال بود که انتشار گزارش تحقیقوتفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی، پرده از تخلفات مالی هنگفت دیگری برداشت که بازهم یک پای آن بابک زنجانی بود. سازمان تامین اجتماعی در نیمهدوم سال۹۱ و در ازای تفاهمنامهای، صد شرکت کمبازده خود را به مبلغ ۳٫۵میلیاردیورو به زنجانی واگذار میکند. سازمان برای تضمین اجرای این تفاهمنامه چکی به همین مبلغ در اختیار زنجانی قرار میدهد. با اینکه بنا بوده زنجانی مبلغ خرید خود را در خارج از کشور به حساب بانک مسکن واریز کند، چنین امری اتفاق نمیافتد. با تحققنیافتن پرداختهای زنجانی، هیاتمدیره تامیناجتماعی در آبان ۹۲ این تفاهمنامه را لغو کرد. حاصل آنکه چک تضمینیای که بابک زنجانی از تامین اجتماعی دریافت کرده بود و در ازای بدهی خود به وزارت نفت داده بود، از اعتبار ساقط شد، اما بابک زنجانی توسط این چکهای امانی، اقدام به خرید نفت و فروش آن کرده بود تا باردیگر نام او و نفت و بدهی به هم گره بخورد.
٨- کشف باند پولشویی در ترکیه
این همه ماجراهای بابک زنجانی نبود؛ افشای فساد مالی در ترکیه و بحران دامنگیر سیاسی که به استعفای چند وزیر کابینه اردوغان انجامید، یک شاهمهره ایرانیتبار به نام رضا ضراب داشت. رسانههای ترکیه دو نفر را بهعنوان شریک جرم، متهم ردیف اول پولشویی ترکیه معرفی میکردند: کاملیا جمشیدی و بابک زنجانی. برخی رسانههای ترکیه خبر از اعتراف رضا ضراب به نقش بالادستی زنجانی میدادند. به روایت این روزنامهها ضراب گفته بابک زنجانی رییس من است.
زنجانی، اما در نامهای که به زبان ترکی و فارسی و خطاب به مردم ترکیه منتشر کرد، با انشای پر ایراد خود نوشت: «با رضا ضراب در تمام عمرم فقط چند دفعهای ملاقات داشتم، اما هیچگونه فعالیت تجاری مشترکی انجام ندادهایم و از فعالیتهای رضا ضراب هیچ اطلاعی ندارم، حتی نمیدانم محل کار ایشان کجاست! اگر هم فعالیتهای غیرقانونی انجام داده باشد، خودش مسوول است و این مساله به من هیچ ارتباطی ندارد.» نامهای که بعد از مدتی با روشنشدن ابعاد قضیه و مطرحشدن موضوع یکونیمتن طلایی که از غنا به مقصد امارات با عاملیت شرکت بابک زنجانی در حال قاچاقشدن بوده و در ترکیه لو رفته بود، زیر سوال رفت. فعالیتهای پولشویی مربوط به پروژه ضراب، در روسیه و چین و ترکیه و ایران، سایه به سایه با نام زنجانی حرکت میکرد.
٩- و سرانجام بازداشت
بابک زنجانی با حادشدن اوضاع پروندهاش، هر روز بر حضور خود در فیسبوک میافزود و در همین حین، خود را بسیجی اقتصادی نیز معرفی کرده بود. شاید او خود نیز از رسیدن کار به خط پایان باخبر شده بود که روز هشتم دی سال٩٢ با انتشار تصویری از خود در کنار ماهاتیر محمد، روی صفحه فیسبوک خود، نوشت: «ماهاتیر محمد برای کسانی که در کشورش سرمایهگذاری میکردند احترام خاصی قایل بود و اجازه نمیداد هرکس در مورد سرمایهگذاران اظهارنظر کند و از ارتباط با آنها ترسی نداشت و خدمات ویژهای میداد.
به همین دلیل، خیلی زود مردمی را که روی درختان زندگی میکردند به سمتی حرکت داد که امروز جزو کشورهای پیشرفته به شمار میروند.» اما یک روز بعد، خبر بازداشت او به صدر اخبار رسانهها رفت تا نهم دی برای بابک زنجانی همواره روزی خاطرهساز باشد. سایت شرکت سورینت، در همانروز (٩دی٩٢) برای دفاع از رییس و مالک این شرکت، دو خبر روی خروجی خود قرار داد: اولین خبر مربوط به تکذیب ارتباط زنجانی با پرونده پولشویی ترکیه بود و دومی هم دفاع سعید مرتضوی از بابک زنجانی، در ماجرای بازگرداندهنشدن چکهای تامیناجتماعی. اخباری که همچنان پس از یکسال، در صدر اخبار این سایت قرار دارند و چیز دیگری بر آنها افزوده نشده است.
١٠- تناقضگوییهای زنجانی
پیشینه زنجانی در بازار به کجا میرسد؟ این امری است که با گذشت ماهها از طرح پرونده او در افکار عمومی همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. او در مصاحبههایش کوشید سابقه خود را به اواخر دهه۶۰ و بازار طلای تهران بازگرداند، اما ادعاهای او یکی پس از دیگری متناقض از آب درمیآمدند. اطلاعاتی که بابک زنجانی از پیشینه اقتصادی خود میدهد آنقدر مغشوش و پر از نشانیهای غلط است که کمتر کسی حوصله برملاکردن اینهمه ناهمخوانی را دارد. او ادعا میکند در دوران سربازی، راننده رییس وقت بانک مرکزی، مرحوم نوربخش بوده است؛ ادعایی که از سوی معاونان و مسوولان وقت بانک مرکزی، بهشدت رد میشود.
حتی خبری از نام او در بانک مرکزی و فهرست کارگزینی آن نیست. شاید انتخاب مرحوم نوربخش از سوی زنجانی به همین دلیل بوده که امکان تکذیب صریح این ادعا از میان برود. زنجانی ادعا میکند در سالهای ۷۸ و ۷۹ وقتی در زندان بوده، کتابی در آموزش زبان ترکی استانبولی نگاشته و منتشر کرده است، اما جستوجوی پایگاه اطلاعاتی کتابخانه ملی که دادههای مربوط به همه مطالب منتشرشده ایران را در خود دارد، چنین ادعایی را تایید نمیکند.