دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۷ قبل از ظهر به وقت تهران

روایت همسر یکی از قربانیان جراحی های زیبایی

عمل های زیبایی با عوارض های زیادی همراه هستند، پیدا کردن افرادی که بعد از جراحی های زیبایی دچار این عوارض شدند، کار چندان سختی نیست. در اغلب اوقات نیز پزشکان جوابگوی این عوارض نیستند…

http://www.beytoote.com/images/stories/scientific/sci474.jpg
عکس تزئینی است

«شوهر مرضیه امیدوار است تا مرضیه سالم به خانه برگردد: «وقتی حال مرضیه بهتر شد، از دکترش شکایت می‌کنم. او الان با خیال راحت هر روز عمل می‎کند و مردم را در تخت بیمارستان می‎اندازد. اما این آرزو با فوت مرضیه برآورده نشد. مرضیه هفته پیش در کما رفت.»

هفته‌نامه همشهری جوان نوشت: «پیدا کردن کسانی که به عوارض بعد از عمل‏‌های زیبایی مبتلا شده‎اند، کار سختی نیست و بعد از یک گشت کوچک در راهروی بیمارستان‎ها می‎توان آنها را پیدا کرد. کسانی که نصف صورتشان ورم کرده و گاهی حتی با یک چشم بسته نگاه می‎کنند یا کسانی که به صورت دردناکی دولادولا راه می‎روند. «ع.خ» را در یکی از همین راهروها پیدا کردیم. او شوهر مرضیه است. مرضیه بعد از انجام عمل لاغری ابدوپلاستی راهی بخش مراقبت‎های ویژه شد اما متأسفانه هفته پیش جان سپرد.

مشکلات مرضیه درست روز بعد از عمل شروع شدند. «بلافاصله بعد از عمل و بعد از مرخص‎ شدن از بیمارستان علائم شروع شدند. کاهش اشتها، بیقراری، تنگی نفس و درد شدید در ناحیه شکم عوارضی بود که مرضیه به آنها دچار شد.»

شوهر مرضیه تعریف می‎کند که بعد از بروز این عوارض سریع به پزشکی که او را عمل کرده است، مراجعه کرده‌اند: «پزشک اعتقاد داشت که این عوارض طبیعی عمل ابدوپلاستی است و بعد از چند روز هم خوب می‎شود. او اصلا اشتباه خود را قبول نداشت و شش روز تمام ما را با این وعده که حالش بهتر می‎شود، معطل کرد و حتی هیچ کار تشخیصی مثل آزمایش و سونوگرافی هم تجویز نکرد.» بعد از شش روز اما حال مرضیه بدتر می‌شود. در نهایت او را به بیمارستان دیگری می‌برند تا زیر نظر پزشک دیگری باشد: «بلافاصله بعد از مراجعه او را به خاطر عفونت شدید روده‎ای بستری کردند.»

بعد از گذشت ۲۰ روز از بستری‎ شدن مرضیه هیچ تغییری نکرده‎، حتی حالش بدتر هم شده ‎است: «الان به کمک دستگاه نفس می‌کشد و سطح هشیاری‎اش پایین است.»

مرضیه سی‎وپنج ساله است و سه بچه کوچک دارد. هم مرضیه و هم شوهرش هر دو تحصیلکرده‌اند و تنها آرزوی شوهرش این‎ است که زنده بماند: «فقط دوست دارم که زنده بماند. ما سه بچه داریم. یکی از بچه‎ها خیلی کوچک است. به مادرش نیاز دارد.»

شوهر مرضیه اما امیدوار است تا مرضیه سالم به خانه برگردد: «وقتی حال مرضیه بهتر شد، از دکترش شکایت می‌کنم. او الان با خیال راحت هر روز عمل می‎کند و مردم را در تخت بیمارستان می‎اندازد.»

اما این آرزو با فوت مرضیه برآورده نشد. مرضیه، هفته پیش در کما رفت.»

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *