بشار اسد، رییسجمهور سوریه ۳ سال پیش در مصاحبه ای که داشت گفته بود که هر کس در جیب خود عقرب بپروراند، باید پیشبینی آن را نیز بکند که آن عقرب روزی دستش را خواهد گزید…
این حادثه ترور نشاندهنده درماندگی شدید ترکیه به شکل خاص و درماندگی منطقه به شکل عام است و سرآغازی خواهد بود بر چالشهای پیش رو که ماهها و شاید هم سالها به طول خواهد انجامید.
به گزارش صبح نو، خطرناکترین نکتهای که در ترور آندری گنادیوویچ کارلوف، سفیر فقید روسیه در آنکارا به چشم میخورد، این است که قاتل او یک مأمور حفاظتی و امنیتی ترک بود و اصلیترین سوالی که در این راستا به ذهن میرسد این است که با این حادثه، چه پیامی به چه طرفی رسانده شده است و چگونه میتوان مضمون این پیام را تحلیل و تفسیر کرد؟
آنچه دقایقی پس از وقوع حادثه تیتر یک خبرگزاریها در سرتاسر جهان شد این بود که کارلوف با هشت گلولهای که یک مأمور امنیتی ترک شلیک کرد ترور شد؛ همچنین گفته شد که قاتل هنگام شلیک با صدای بلند کلماتی همچون «حلب»، «انتقام»، «خونخواهی» و «اللهاکبر» را بر زبان میرانده است.
آغازی بر یک چالش دور و دراز
در درجه نخست و به شکل خلاصه میتوان گفت که این حادثه ترور نشاندهنده درماندگی شدید ترکیه به شکل خاص و درماندگی منطقه به شکل عام است و سرآغازی خواهد بود بر چالشهای پیش رو که ماهها و شاید هم سالها به طول خواهد انجامید. گلولههایی که سفیر روسیه را کشت، پیام اعتراضآمیزی از بخشی از جامعه ترکیه است که حجم دقیق آن را نمیدانیم؛ اما کاملاً واضح است که این بخش از ملت ترکیه با نزدیکی آنکارا و مسکو کاملاً مخالف هستند، چرا که این نزدیکی سبب شد موضع ترکیه نسبت به بحران سوریه به شکل بنیادین متحول شود. پس از این نزدیکی بود که ترکها از دخالت نظامی برای حمایت از مخالفان نظام دمشق در حلب شرقی منصرف شدند و همچنین پس از آن بود که رجب طیب اردوغان و دولتش به همراه دستگاههای امنیتی مشارکت گستردهتری را در جنگ علیه گروههای اسلامگرای افراطی در عراق و سوریه از خود نشان دادند.
فقدان کارلوف، خسارت بزرگ برای ترکیه
کارلوف یک سفیر عادی برای روسیه نبود و نقش بسیار تأثیرگذاری در روند نزدیکی کشورش با ترکیه طی ماههای گذشته ایفا کرد؛ همه او را مهندس توافق اخیر به منظور اخراج تروریستهای مسلح از شرق حلب میدانند که در عین حال نقش افسر ارتباطی بین مسکو و آنکارا را نیز بازی میکرد. کارلوف بیش از سه دهه سابقه خبره دیپلماتیک داشت و بنابراین میتوان گفت که زیان ترکیه از ترور او در این برهه زمانی بیش از کشور مادر، یعنی روسیه خواهد بود. اینکه یک مأمور امنیتی بیست و چند ساله اینچنین عملیات تروری را انجام دهد، علاوهبر اینکه نشانگر امیال جهادی و افراطی اوست، تاکیدی بر نفوذ گسترده گروههای تروریستی در مؤسسات نظامی و امنیتی ترکیه است. بر این اساس میتوان گفت که ستون پنجمی قدرتمند در این مؤسسات نفوذ کردهاند که هر لحظه ممکن است که دست به عملیاتهای انفجاری و تروریستی بزنند و بدون شک این امر سبب ایجاد نگرانی بزرگی برای حکومت ترکیه خواهد بود؛ بهویژه اینکه آنکارا علاوهبر این امواج افراطگرای اسلامی، از سوی کردهای داخل و خارج نیز در معرض هجوم قرار دارد.
مسلماً گلولههایی که سفیر روسیه را کشت، تأثیر منفی محدودی بر روابط میان مسکو و آنکارا برجای خواهد گذاشت؛ اما درعینحال بعید نیست که سبب ایجاد نزدیکی هرچه بیشتر میان دو کشور، بهویژه بر سر پرونده سوریه شود.
این احتمال وجود دارد که افراطگرایان، در اعتراض به خلف وعده اردوغان مبنی بر حمایت از تروریستهای مسلح در حلب شرقی، در عمق ترکیه دست به عملیاتهای تروریستی بزنند که صد البته نگرانیهای بسیاری برای دولتمردان آنکارا برجای خواهد گذاشت.
هیبت امنیتی ترکیه، ترک برداشته است
همه میدانیم که مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه برای شرکت در نشست سهجانبه با همتایان روس و ایرانی خود به مسکو سفر کرده تا در رابطه با مقابله با گروههای جهادی در سوریه به بحث و تبادل نظر بپردازد و در این حال میبینیم که سفیر مسکو در آنکارا کشته شده و این امر نیز به نوبه خود مسائل را پیچیدهتر میکند.
اوج معنای ترور سفیر یک کشور بزرگ همچون روسیه در آنکارا، ضربه به هیبت امنیتی ترکیه است.
این حادثه بدون شک تأثیر منفی شدیدی بر اقتصاد این کشور برجای خواهد گذاشت که از کاهش معدل تولید ملی نسبت به ۲۰ماه گذشته رنج میبرد؛ به این امر افزایش بیکاری و کاهش ارزش پول ملی به بیش از ۵۰ درصد نیز باید افزود.
گمان نمیکنم که ترور کارلوف سبب پا پس کشیدن اردوغان از نزدیکی به روسیه شود و شاید هم برعکس، سبب افزایش همکاریهای دو جانبه شده و ما شاهد تماسهای بیشتری بین دو طرف و حتی بین آنکارا و دمشق باشیم، چرا که همه به این نتیجه رسیدهاند که تروریسم تکفیری به خطری مشترک برای همه تبدیل شده است.
پیشبینی حیرتآور رییسجمهور سوریه
سه سال پیش، بشار اسد، رییسجمهور سوریه در مصاحبه با یک روزنامه غرب اظهار داشته بود که هر کس در جیب خود عقرب بپروراند، باید پیشبینی آن را نیز بکند که آن عقرب روزی دستش را خواهد گزید.
به گفته بسیاری از صاحبنظران، به نظر میرسد که جیب رجب طیب اردوغان این روزها پر از عقرب، افعی و رتیلهایی سمی است که چند سال پیش آنها را با آغوش باز پذیرفته و بنابراین باید منتظر بود که نیش این جانوران بیش از گذشته دستان او را بگزند.