دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۲:۳۹ بعد از ظهر به وقت تهران

گفتگوی خواندنی با بهزاد فراهانی /تئاتر به کاسبی تبدیل شده است!

بهزاد فراهانی از پیشکسوتان عرصه سینما ، تلوزیون و به ویژه تئاتر کشورمان است، وی به تازگی گفت و گویی خواندنی با روزنامه قانون انجام داده است که در ادامه مشاهده می کنید.

%da%af%d9%81%d8%aa%da%af%d9%88%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d8%a8%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%af-%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%87%d8%a7%d9%86%db%8c

به نظر من هرکجا و هرچقدر که مکان فرهنگی در این کشور احداث شود باز هم کم است

 

بخش خصوصی در تئاتر یک بازی کودکانه است چون، به انداختن توپ در زمین بازی نامعقولی می ماند

 

صندوقی که برای کمک به هنرمندان ساخته شده باکمال تاسف، نه تنها کمکی به هنرمندان نمی کند بلکه از آن سوءاستفاده هم می شود

 

جوی به راه افتاده و بچه های جوان دانشگاهی در این تئاترها جمع می شوند که بعضی از آن‌ها واقعا تئاتر نیست و قابلیت تئاتر شدن ندارند

 

در تئاتر هم، خودی و ناخودی وجود دارد ،آن‌هایی که سفارش شده اند می توانند کار کنند و پول خوبی هم بگیرند ولی این برای همه مقدور نیست

 

سالن خیلی زیبا و شیک با بودجه هنگفت ساخته شده است که اگر این بودجه را صرف ساخت سالن در ۱۰ منطقه شهرداری می کردندبه عقیده من معقولانه تر بود

 

تلفنش را زودتر از آنچه که فکر کنید پاسخ می‌دهد،نه مانند تازه‌کارهای پر فیس و ادای مدیربرنامه دار، و نه به شیوه‌ قدیمی‌ترهای کم‌حوصله.

 

شماره‌ تلفن موبایلش را که بگیرید،اگرجلسه یا سر تمرین نباشد بعد از شنیدن صدای چند بوق می‌شنوید:«جانم؟» و به همین راحتی می‌توانید با استاد مسلم تئاتر،بهزاد فراهانی صحبت کنید. کسی که به قول خودش بیش از ۵۰ سال است که خاک صحنه‌ تئاتر ونمایش را می‌خورد.

 

علاقه‌مندان تئاتر خاطرات خوبی از نوشته‌ها، کارگردانی‌ها و بازی‌های بهزاد فراهانی دارند. قدیمی‌ترها بازی‌های او را در نمایش‌های «رستم و سهراب»، «تیارت فرنگی»، «در حضور باد» و «آنکه گفت آری، آنکه گفت نه» را در حافظه تاریخی تئاتری‌شان ثبت کرده‌اند.

 

البته بیشترین همکاری او با شاهین سِرکیسیان‌( بنیان‌گذار گروه هنر ملی) بود که همواره از او به عنوان استادی بزرگ یاد می‌کند. نگارش، کارگردانی و بازی نمایش‌های پرمخاطبی چون «مریم و مردآویج» و «گل و قداره» نیز بخش دیگری از کارنامه تئاتری او را تشکیل می‌دهد.گفت‌وگوی ما با بهزاد فراهانی در خصوص دردی است که سال‌ها فریادش می‌زند و برایش فریادرسی نیست:«مشکلات تئاتر ایران».

 

گفت‌وگویمان با صحبت در مورد افتتاح پردیس تئاتر شروع شد. مرکزی در جنوب شرق تهران که به تازگی توسط شهردار تهران افتتاح شد و مورد بهره‌برداری قرار گرفت.از همان روزهای ابتدایی افتتاح این مرکز، مخالف‌ها و موافق‌ها در مورد آن صحبت کردندو هرکدام دیدگاه‌شان را در مورد آن گفتند. مخالفان می‌گویند که افتتاح این مرکز، درد چندانی از تئاتر برطرف نمی کند و موافقان می‌گویند که افتتاح چنین مرکزی، تئاتر را ارزان‌تر و در دسترس‌تر می‌کند.

 

بهزاد فراهانی در این خصوص به «قانون» می‌گوید:«به نظر من هرکجا و هرچقدر که مکان فرهنگی در این کشور احداث شود باز هم کم است اما در خصوص پردیس تئاتر تهران مساله این است که مشخص نیست این مجموعه در چه زمینی ساخته شده، همین مساله ابهام برانگیز است و باید روی این مساله اندیشید». فراهانی معتقد است که بهتر ودوراندیشانه‌تر این بود که این سالن‌های تئاتر در مناطق مختلف تهران پخش می‌شدند تا تئاتر برای عموم شهروندان در دسترس‌تر می‌شد. موضوعی که امروز یکی از اساسی‌ترین معضلات تئاتر کشور است:«۱۰سالن خیلی زیبا و شیک با بودجه هنگفت ساخته شده است که اگر این بودجه را صرف ساخت سالن در ۱۰ منطقه شهرداری می کردند به عقیده من معقولانه‌تر بود.

 

در خیلی از مناطق، کمبود سالن تئاتر داریم و خیلی خوب می شد اگر همه مناطق از این امکانات بهره می بردند اما امروز این‌طور نیست. شاهد آن هستیم که بودجه هنگفتی در یک بخش از تهران انباشته شده که این نقطه تهران، هرگز نیاز تئاترش در حد ۱۰ سالن نیست.درست است که این سالن‌ها بسیار حرفه ای ساخته شده ولی کاش به جای یک مرکز، ۱۰ مرکز مختلف ایجاد می شد».

 

وضعیت سالن های تئاترموضوع اساسی که تئاتر در این سال‌ها همواره از آن رنج برده کمبود سالن‌های نمایش است. سالن‌های شلوغ با اجاره‌های بالایی که دسترسی به آن‌ها نه تنها از عهده تئاتری‌های جوان برنمی‌آید بلکه حتی پیشکسوت‌ها هم دل خوشی از آن ندارند. حالا چند سالی است که بخش خصوصی به میدان آمده و تئاتری به نام تئاتر خصوصی راه افتاده است. فراهانی با انتقاد در این خصوص صحبت می‌کند و می‌گوید:«بخش خصوصی در تئاتر یک بازی کودکانه است، چون به انداختن توپ در زمین بازی نامعقولی می ماند،حالا چرا؟ چون تئاترهای خصوصی در خارج به این شکل است که دولت، حداقل به اندازه قیمت و ارزش همان مکان به آن‌ها وام می دهد.

 

آن هم وام نهایت چهار درصد نه وام سنگین رعب آور که کمرشان زیر بار آن خرد شود.فعلا جوی به راه افتاده و بچه‌های جوان دانشگاهی در این تئاترها جمع می شوند که بعضی از آن‌ها واقعا تئاتر نیست و قابلیت تئاتر شدن ندارند. از طرفی، این‌ها جوابگوی تئاتر حرفه ای نیستند اگر شما نیم نگاهی به اجاره این اماکن بیندازید و گروه‌هایی که در آن تئاتر می‌گذارند را بررسی کنید، می‌بینید خرج و دخل منطقی ندارند و به نتیجه نخواهند رسید مگر آنکه مانند لاله زار شود و تماشاگر راغب باشد که به هرقیمتی بیاید و تئاتر ببیند.تئاتر در هیچ کجای جهان بدون کمک دولت نمی تواند روی پا بایستد».

 

همچنان از بی‌مهری دولت به تئاتر دل‌گیر است اما گله می‌کند که شرایط تبعیض‌آمیز است و با همه، یک مدل رفتار نمی‌شود. می‌گوید که بعضی‌ها لنگ کمکی کوچک برای به ثمر رساندن هنر خود مانده‌اند در حالی‌که وام‌ها و هزینه‌های بلاعوضی به بعضی دیگر پرداخت می‌شود: «ما که جزو نیروهای خودی محسوب نمی شویم از مشکلاتی که بر سر راه تئاتر است رنج می‌بریم.تئاتر را به حداقل رسانده‌اند به طوری که اصلا تامین‌کننده مخارج نیست.

 

الان اطلاع دارم تئاترهایی روی صحنه است که حدود سیصد میلیون تومان به آن‌ها کمک هزینه شده در حالی‌که من در همه عمرم که ۵۵سال آن صرف تئاتر شده نتوانسته ام که ۳۰۰میلیون کمک هزینه برای تئاتر بگیرم.گروهم نیز این مبلغ را نگرفته است.به‌هرحال در تئاتر هم خودی و ناخودی وجود دارد ،آن‌هایی که سفارش شده اند می توانند کار کنند و پول خوبی هم بگیرند ولی این برای همه مقدور نیست». آن‌طور که فراهانی به «قانون» می‌گوید سالن‌های دولتی موجود به هیچ عنوان پاسخگوی نیاز تئاتر امروز نیست:«دو سه سال باید بماند تا شاید نوبت اجرای آن ها برسد. ما در زمینه سالن دولتی کمبودهای بسیاری داریم و به علت همین کمبود، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این سالن ها پاسخگوی همه مراجعان باشد،این نه پیداست و نه ناپیدا».

 

صندوق پیشکسوت‌ها،بی فایده و بدعمل

تئاتر نه دلسوزی در بیرون خانواده دارد و نه خانواده دلسوزی؛نمونه‌اش صندوق پیشکسوتان و بازنشستگان است که به گفته فراهانی تا حالا نه تنها کمکی نکرده بلکه ابهامات بسیاری نیز در عمل دارد:«صندوقی که برای کمک به هنرمندان ساخته شده باکمال تاسف نه تنها کمکی به هنرمندان نمی کند بلکه از آن سوءاستفاده هم می شود. ما پول دادیم و عضو این صندوق شدیم اما نفهمیدیم این پول کجا رفت! ادعا می کنند که این صندوق به تئاتری‌ها وام می دهد اما این چه وامی است که یک پیشکسوت تئاتری نیازمند باید برود دوضامن کارمند پیدا کند تا شاید به او وامی تعلق بگیرد؟ امکان زیستن و معیشت برای مردم سخت شده و برای هنرمندان سخت تر».

 

عملکرد دولت یازدهم در حوزه تئاتر

چندماهی به پایان عمر دولت یازدهم نمانده است. سال جدید، سال انتخابات است و وعده‌های قشنگ. وعده‌های که هرکدام قول می دهند اوضاع را بهتر از قبل کنند و اگر تا امروز شرایط آرمانی به‌وجود نیامده به سبب آن است که از این ایده‌ها استفاده نشده است.«فرهنگ و هنر» هم که در این میان، مرغ عزا و عروسی است.دولت‌ها، هم از آن رای جمع می کنند و هم به وقت سختی، اولین مفر برای خلاصی از تنگناها را قربانی کردن آن می دانند.حالا سال آخر دولت یازدهم است و حسن روحانی در عمر این دولت، دو وزیر فرهنگ عوض کرده است.

 

اما عملکرد این دولت در حوزه تئاتر چگونه بوده است؟ بهزاد فراهانی به «قانون» می‌گوید:«من فقط می دانم که دوستان اصلاح طلب از زمان حضورشان در بخش تئاتر ممکن است نسبت به بعضی از ماها نظر مثبتی داشتند اما با کمال تاسف، تئاتر را تبدیل کردند به کاسبی،به گیشه.تالار وحدت که مرکز نمایش خاص میهن ماست، ۶میلیون برای اجرای هرشب از هنرمندان می گیرد و این خیلی دردناک است، که امیدوارم این پول را از همه بگیرند .تالاری که در اختیار دولت بوده و بعد بنیادی به نام رودکی که اصلا معلوم نیست رسالتش چیست آن را مصادره کرده است. نباید این طور با هنرمندان رفتارکنند».

 

اردیبهشت موسم آشتی با صحنه

قرار است اردیبهشت سال آینده، خانه هنرمندان باز هم میزبان آخرین ساخته بهزاد فراهانی شود.کاری که فراهانی خودش نوشته،کارگردانی کرده و با وسواس بازیگرانش را انتخاب کرده است:«کار جدید من اردیبهشت و خرداد روی صحنه می رود. کار، نوشته خود من است و امیدواریم که کار بسیار خوبی از آب در بیاید».

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *