جمعه , ۳۰ ام آذر ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۵۰ بعد از ظهر به وقت تهران

قتل بیرحمانه همسر پس از ۲۸ سال زندگی مشترک

مردی میانسال همسرش را بعداز ۲۸ سال زندگی مشترک، از بالکن خانه شان به کوچه پرتاب کرده و او را به قتل رساند/ دلیل قتل، ولخرجی همسرش بود؟

http://www.otaghnews.com/files/content/pics/201609/147452004258387014.jpg
قتل بیرحمانه همسر پس از ۲۸ سال زندگی مشترک
ظهر ۲۱ فروردین امسال، مأموران پلیس مستقردر بیمارستان لقمان در تماس با بازپرس کشیک قتل از مرگ زنی روی تخت بیمارستان خبر دادند که پیکر نیمه جانش چند روز قبل به بیمارستان انتقال یافته بود.

ایران نوشت:پس ازحضوربازپرس و تیم جنایی در بیمارستان مشخص شد زن ۵۰ ساله، دوم فروردین امسال درجریان مشاجره شدید، توسط شوهرش از بالکن طبقه دوم خانه‌اش در خیابان قزوین به پایین پرتاب شده و پس از حدود ۱۹ روزجدال با مرگ، سرانجام جان سپرد.

برادر قربانی جنایت به بازپرس گفت: «خواهرم ۲۸ سال قبل با اصرار آشنایان و دوستان خانوادگی ازدواج کرد. اما هیچ کدام از اعضای خانواده با این ازدواج موافق نبودند تا اینکه پا درمیانی آشنایان باعث شد تا به این ازدواج رضایت بدهیم. اما همان‌طور که فکر می‌کردیم دامادمان از همان روزهای اول زندگی مشترک چهره واقعی‌اش را نشان داد. او دست بزن داشت و سر هر موضوعی خواهرم را به باد کتک می‌گرفت. اما ازآنجا که خواهرم دو بچه داشت تصمیم به ادامه زندگی گرفت. اما افسوس که در تمام این مدت به بهانه‌های مختلف ازهمسرش کتک می‌خورد وکاری هم از دست ما برنمی آمد.

 

حتی حدود یک ماه قبل از قتل، شوهرش طوری با دسته جارو برقی خواهرم را زد که پایش شکست. البته به خاطر اخلاق خاص شوهر خواهرم ما به خانه‌ شان نمی‌رفتیم. روز حادثه هم آن‌طور که دخترش می‌گفت، شوهر خواهرم سه بارمادرشان را کتک زده وبعد هم ازخانه رفته بود. تا اینکه حدود ساعت ۴ بعد ازظهر به خانه بازگشته وبازهم با عصبانیت به طرف خواهرم هجوم برده بود تا او را کتک بزند. اما خدیجه از ترس وارد اتاق خواب شده و در را قفل کرده بود. با این حال شوهرش پس ازدرگیری با دخترش، در را شکسته و پس ازضرب وشتم شدید همسرش، اورا ازطبقه دوم خانه‌شان پایین می‌اندازد.

 

آن طور که من شنیدم علت درگیری این دفعه آنها بر سر این بود که چرا خواهرم برای عید خرید زیاد کرده است. درصورتی که همه می‌دانند که خدیجه زن ولخرجی نبود وشوهرش همیشه به دنبال بهانه بود. زمانی که این خبررا شنیدم در شهرستان بودم وخیلی سریع خودم را به بیمارستان رساندم.

 

همان موقع در دادسرای یافت آباد از شوهر خواهرم شکایت کردیم. او بعد از پرتاب کردن خواهرم متواری شده بود و تنها دوبار برای پیگیری حال خواهرم به بیمارستان آمده ولی هیچ‌کس او را ندیده بود. خدیجه همان روزهای اولی که به بیمارستان منتقل شد گفت دیگر زنده نمی‌ماند. البته پزشکان هم گفته بودند که به‌دلیل شکستگی گردن و دنده‌هایش، شرایط وخیمی دارد.»

 

بدین ترتیب بازپرس جنایی، پس ازصدور دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی، حکم بازداشت جنایتکارفراری را صادرکرد و به تیمی ازکارآگاهان جنایی هم مأموریت داد در این باره تحقیق کنند.

 

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *