در سال های گذشته هر شخصی که به دنبال خرید و فروش اعضای بدن بود باید به خیابان ناصرخسرو مراجعه می کرد اما متاسفانه این روزها شعبه جدیدی از ناصرخسرو به افتتاح رسیده است.
نیازمندانی که شاید در نگاه اول هیچ کمبودی در زندگی نداشته باشند، اما وقتی پای صحبت آن ها می نشینیم بِه موضوعات و سختی هایی در زندگی خود اشاره می کنند که به قول معروف هاج و واج می مانیم.
این بار سوژه گزارش ما از میان پست های اینستاگرام و یا به قولی اینستا گردی انتخاب شده است، سوژه ای که با دیدن آن دل هر شخصی به درد می آید.
نیازمندی، دردی بدون دوا است که وقتی گریبانگیر خانواده و یا شخصی می شود، افراد دست به هر کاری می زنند تا از شر آن در زندگی خود رهایی یابند، البته ناگفته نماند که بسیاری از افراد هستند که به راحتی می توان به آن ها اشاره کنیم که در أوج نیازمندی به بهترین شکل ممکن و بالاترین عزت نفس زندگی خود را می گذرانند، اما در این میان هستند افرادی که بی پولی أمانشان را بریده و به هر کاری و هر شغلی دست می زنند تا به قول خودشان از فلاکت و بدبختی خارج شوند، هرچند گاهی اوقات خروج از این وضعیت همان از چاله درآمدن و به چاه افتادن است.
کبد فروشی دختر ۲۵ ساله در شبکه های اجتماعی!
تکدی گری، فروش مواد مخدر، تن فروشی از جمله مواردی هستند که افراد به محض اینکه احساس ناتوانی در برابر مشکلات زندگی می کنند به آن روی آورده و به قول خودشان برای اینکه در این دنیا آرامش کافی داشته باشند آخرت خود را می فروشند.
برای اینکه خیلی از سوژه اصلی گزارش دور نشویم، این ها را گفتیم تا همانطور که همه می دانیم باز هم تأکیدی باشد بر اینکه نیازمند بودن گاهی اوقات بسیار بهتر از این است که دست به هر کاری بزنیم.
این بار لعیا، دختر ٢۵ ساله در صفحات مجازی شروع به درد و دل با افراد غیر واقعی و ناآشنایی کرده که گویا دیگر تحمل سختی های زندگی را ندارد و برای رهایی از آن حاضر است تن به هر کاری بدهد.
«از آنجایی که نمی توانم به شغلی مشغول شوم و علاوه بر آن به شدت مشکلات مالی در زندگی دارم و نمی توانم آن ها را برطرف کنم صبرم لبریز شد و به این فکر افتادم که این سخنان را در فضای مجازی منتشر کنم تا علاوه بر اینکه خانواده ام از موضوع مطلع نشوند، شاید شخصی هم پیدا شود و به خواسته من رسیدگی کند و از مشکلاتم کاسته شود.» این ها بخشی از سخنان لعیای ٢۵ ساله است که در یکی از صفحات مجازی، کبد خود را به حراج گذاشته تا به قول خودش، شاید بتواند با فروش بخشی از کبدش مشکلات زندگی خود را حل کند.
روزگاری بود که هر شخص داروی کم و یا نایاب می خواست باید به خیابان ناصرخسرو تهران مراجعه و با قیمت گزاف داروی خود را تهیه می کرد، هرچند گاهی أوقات همان دارو، تاریخ مصرف گذشته بود و در واقع کلاهی بزرگ بر سر خریدار می رفت، خرید و فروش اعضای بدن البته بیشتر کلیه نیز در همان خیابان به وفور دیده می شد، اما متاسفانه این روزها به دلایلی که بر هیچ یک از ما پوشیده نیست و زمانی که افراد به اوج نا امیدی می رسند و دستشان به جایی بند نیست به انتشار آگهی فروش اعضای بدن خود، آن هم در فضای مجازی روی می آورند.
یک عضو کمیسیون پزشکی مجلس درباره بازار خرید و فروش اعضای بدن و کلیه می گوید: قیمت فروش اعضای بدن بستگی به شرایط مالی فرد گیرنده و دهنده دارد و میزان آن مشخص نیست، چرا که شخص فروشنده برای جبران مشکل مالی خود حاضر می شود که یکی از اعضای حیاتی خود را بفروشد. با این وجود، برای افرادی که توان مالی دارند، قیمت مهم نیست.
بشیر خالقی می افزاید: باید از بانک کلیه برای افرادی که تملک مالی ندارند، استفاده شود.
وی گفت: قطعا مشکلات بیماران کلیوی در صحن مجلس بررسی خواهد شد.
کم شدن تحمل افراد در برابر سختی ها
نفی و یا تایید روش افرادی همچون لعیا به قطع و یقین بر عهده من و شما نیست و ما تنها با دیدن چنین مواردی سری تکان می دهیم و برای خود و یا چنین تبلیغاتی افسوس می خوریم، افسوسی که شاید اگر لحظه ای خود را جای آن ها بگذاریم ، کاری بهتر از آن به فکرمان نرسد.
امان الله قرایی مقدم جامعه شناس در خصوص فروش اعضای بدن و انتشار آگهی آن در فضاهای مجازی می گوید: این روزها فضاهای مجازی مکانی بهتر و یا امن تر از خیابان های شهر برای ارائه این موضوع شده است.
وی گفت: متاسفانه شاید ما در بسیاری از موارد هنوز پیشرفت آنچنانی نداشته باشیم، اما در این خصوص و نقل مکان کردن آگهی های اینچنینی به فضاهای مجازی با پیشرفت خوبی مواجه بوده ایم، پیشرفتی که تنها به ضرر افراد جامعه است.
این جامعه شناس افزود: کم شدن صبر و تحمل مردم مخصوصا جوانان در برابر سختی های زندگی، آن ها را به هرکاری و البته آسان ترین روش سوق می دهد، چرا که جوانان نمی خواهند با کار و تلاش به اهداف خود برسند، به همین دلیل با انجام چنین اقداماتی قصد دارند ره صد ساله را یک شبه طی کنند.
به قطع و یقین روش لعیا برای فرار از مشکلات و یا به نوعی شانه خالی کردن از دشواری های زندگی، راه حل مناسبی نیست، اما اکنون که ماه ها از آغاز مجلس دهم می گذرد و به نوعی هریک از نمایندگان جاگیر شده اند، ای کاش به چنین موضوعاتی که تعدادشان در جامعه کم نیست نیز توجه شود تا تعداد لعیاها در کشور افزایش پیدا نکند.