شنبه , ۱ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۲:۰۸ قبل از ظهر به وقت تهران

اعدام تازه داماد در کرج

تازه داماد که درجنایتی خونین دوستش را به قتل رسانده بود پس از محاکمه و تأیید حکم قصاصش در شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور، سحرگاه دیروز در ندامتگاه کرج به دار مجازات آویخته شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛  تازه داماد که درجنایتی خونین دوستش را به قتل رسانده بود پس از محاکمه و تأیید حکم قصاصش در شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور، سحرگاه دیروز در ندامتگاه کرج به دار مجازات آویخته شد.رسیدگی به این پرونده از بیست و یکم دی سال ۹۲ به دنبال ناپدید شدن پسر جوانی بهنام شهروز – ۲۵ساله- و اعلام موضوع ازسوی خانوادهاش به پلیس، دردستور کار قرار گرفت.

همزمان باآغاز تحقیقات، مأموران پلیس Police درتجسس ها، خودروی رها شده شهروز را نیزدر ۵ کیلومتری جاده هشتگرد- کرج کشف کرده و در بررسی ها با آثار خون روبه رو شدند. در ادامه جست وجوها نیز جسد خونین شهروز هم چند کیلومتر دورتر از خودرویش در کنار جاده پیدا شد. بدین ترتیب موضوع به بازپرس وکارآگاهان جنایی کرج اعلام شد و بلافاصله تیم تحقیق راهی محل مورد نظرشدند. پس از تحقیقات مقدماتی جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. خودروی مقتول نیز برای بررسی به پلیس آگاهی منتقل شد.

کارآگاهان جنایی که درپی یافتن سرنخی برای کشف راز جنایت Crime مرموز بودند پی بردند قربانی ماجرا قبل از مرگ با فردی بهنام عباس – ۲۱ساله- در ارتباط بوده است. بنابراین بلافاصله عباس دستگیر شد وتحت بازجویی قرار گرفت. او در نخستین بازجویی گفت: «چند ماهی از ازدواجم سپری شده بود که دوستم شهروز به من گفت، همسرم قبل از ازدواجش با من، با او رابطه داشته است. بعد هم حرف های زشت و ناپسندی زد که مرا دگرگون کرد.

چون من همسرم را عاشقانه دوست داشتم و هرگز باور نمی کردم او قبلاً با دوستم رابطه داشته است. درحالی که خون جلوی چشمانم را گرفته بود تصمیم گرفتم شهروز را بکشم. به همین خاطر پس از طرح نقش های با دوستم قرار گذاشتم. بعد از خوراندن آبمیوه مسموم، شهروز را بیهوش کردم. آنقدر کینه وخشم وجودم راگرفته بود که قدرت تصمیمگیری نداشتم. وقتی شهروز بیهوش شد درحالیکه گریه می کردم او را با چاقو کشتم و پس از رها کردن جسد و ماشینش کنار جاده فرارکردم.

محاکمه تازه داماد

پس از اعتراف های هولناک تازه داماد و صدور کیفرخواست، پرونده عباس برای محاکمه به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی Judge رنجبر و دومستشار-یزدان پوروخنک دار-ارجاع شد.
در آغاز جلسه قاضی دهقان نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند. آنگاه اولیای دم (پدر ومادر) در جایگاه قرار گرفتند واز قضات دادگاه خواستار قصاص قاتل The Murderer فرزندشان شدند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: «شهروز به ناموس من توهین کرد. اما حالا که فکر می کنم متوجه می شوم من و او تاوان تصمیمگیری عجولانه ام را می دهیم. از وقتی بازداشت شدم روزها و شب هایم با کابوس مرگ همراه بوده است. و حالا از اولیای دم درخواست عفو و بخشش دارم. به جوانی ام رحم کنید. من قبول دارم که جنایت وحشتناکی مرتکب شدم اما تازه داماد هستم و هزار امید و آرزو دارم و…»

پس از پایان اظهارات متهم، قضات پس از شور متهم را باتوجه به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم کردند.

تأیید حکم اعدام

پس ازصدورحکم قصاص، قضات شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور نیز آن را تأیید کردند و سرانجام پرونده در اختیار شعبه ششم اجرای احکام به ریاست قاضی محمد انبری قرار گرفت. اما باوجود تلاشهای صورت گرفته، اولیای دم بر اجرای حکم قصاص تأکید کردند.
لحظه های پراضطراب پای چوبه دار
پس از انجام مراحل اداری مربوطه، مرد جوان اعدامی سحرگاه دیروز در ندامتگاه مرکزی کرج پای چوبه دار رفت. این درحالی بود که فتاحی- رئیس ندامتگاه- چند نفر ازمسئولان ندامتگاه و دادگستری به همراه رئیس شعبه ششم اجرای احکام دادگستری، همچنان به تلاش هایشان برای جلب رضایت از اولیای دم ادامه دادند. اما آنها به هیچ عنوان حاضر به گذشت ازخون فرزندشان نشدند.

آخرین حرفهای قاتل قبل از اجرای حکم

فکر میکنی اعدام execution شوی؟
نمیدانم. عمر دست خداست. ولی میدانم کار اشتباهی کردم که البته به خاطریک لحظه عصبانیت وتصمیم عجولانه بود.ولی از همان روز که دستم به جنایت آلوده شد روزها وشب هایم با کابوس مرگ همراه شده بود. می دانستم که اعدام می شوم.

چرا پدر و مادرت برای آخرین ملاقات در زندان Prison حاضر نشدند؟
مرد جوان با شنیدن این حرف اشک در چشمانش حلقه زد و گفت من بچه سر راهی بودم که در اختیار بهزیستی بودم. تا اینکه زن و مردی مرا به فرزندی قبول کردند. من در این دنیا کسی را ندارم…

چرا آدم کشتی؟
الان دیگر برای این حرف ها دیر شده و فقط می توانم بگویم پشیمان هستم. او درباره زنم چیزهایی گفت که بشدت عصبانی ام کرد.

آیا درست می گفت؟
نمیدانم…..

همسرت کجاست؟
تقریباً شش ماه بعد از بازداشتم طلاق گرفت.

چرا دست به جنایت زدی؟
جاهلیت وتصمیم عجولانه….

آخرین حرفت چیست؟
می دانم که دیگر مرا نمی بخشند اما امیدوارم به خاطر خدا یک ماه به من فرصت بدهند. و…

چرا قاتل پسرم را نبخشیدم
پدر مقتول نیز که منتظر اجرای حکم بود گفت: «اگر پسرم در درگیری کشته می شد شاید قاتل را می بخشیدم و از قصاصش می گذشتم. اما او پسرم را با طرح نقشه قبلی بیهوش کرده و بعد با چاقو او را از پا درآورده است. این نهایت بیرحمی است برای همین

هرگز او را نمی بخشم و باید اعدام شود.جگرمان سوخته

مادر دلسوخته مقتول هم گفت: «این جنایتکار، جگرم را سوزانده و هیچ وقت از حق قصاصم گذشت نمی کنم.»

درخواست رئیس ندامتگاه

در ادامه و دقایقی قبل از اجرای حکم، فتاحی- رئیس ندامتگاه مرکزی کرج- هم ضمن ابراز همدردی با اولیای دم بار دیگر آنها را به بخشش و گذشت از اعدام پسر جوان دعوت کرد. او گفت: «لذت بخشش از انتقام دل چسب تر است. اگر شما از حق اعدام خود گذشت کنید این به معنای آن نیست که قاتل از زندان آزاد می شود. بلکه از نظر جنبه عمومی محاکمه می شود ومطمئن باشید در این رابطه قانون Law تدابیر لازم را اتخاذ کرده است. و اینگونه او مجازات می شود.»
انبری رئیس شعبه اجرای احکام نیز از آنها خواست که به خاطرخدا قاتل را ببخشند. اما آنها تحت هیچ شرایطی حاضر به گذشت نشدند.

بنابراین پس از خواندن حکم قصاص، قاتل پای چوبه دار ایستاد. سپس پدر مقتول طناب دار را به گردن عباس انداخت و لحظاتی بعد هم حکم قصاص اجرا شد.

فرجام تصمیمهای عجولانه وخشم کنترل نشده

زهره ندافی- روانشناس- درباره این پرونده تلخ و موارد مشابه گفت: بسیاری از بدعت ها و رفتارهای خشونت بار به دنبال تصمیم گیری ها و قضاوت های عجولانه اتفاق می افتد که سرانجام خوشایندی در برندارد.افراد از همان دوران کودکی باید یاد بگیرند که خشونت های خود را کنترل کنند و در مواقعی که عصبانی هستند تصمیمگیری نکنند.

ضعف مدیریت رفتاری باعث اخلال در روابط وبروز مشکلات فرد می شود. نکته ای که در بسیاری از پرونده های جنایی شاهدش هستیم.

اگر فردی دراوج خشونت دست به جنایت زد یعنی اینکه مدیریت خشم را فرانگرفته است. به همین خاطر آموزش و فرهنگ سازی در رابطه با این موضوع می تواند بسیار کارساز باشد و بخش عمده جنایت های خونین و وقایع مشابه را کاهش دهد.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *