نویسنده سریال «دورهمی» گفت: در تلویزیون ما هیچ استانداردی برای نویسندهها وجود ندارد که من به عنوان نویسنده بدانم که این الان خط قرمز است. ما وقتی میخواهیم درباره اقتصاد بنویسیم باید بدانیم چه خط قرمزهایی وجود دارد.
کدام سکانس های «دورهمی» سانسور شدند؟
«امیر وفایی» نویسنده متنهای برنامه «دورهمی» گفت: دورهمی ادامه پیدا نمیکند و خود مدیری این را بارها گفته است. قراردادهایی بین شبکه و سازندگان وجود دارد و شاید هم توافقی که باید برای ادامه کار می کردند دیگر وجود ندارد. در همان زمان خبرهای ضد و نقیضی به گوش میرسید. اول می گفتند دورهمی ادامه دارد بعد گفتند به شبکه دیگری می رود، چند روز بعد خبر از پخش و تولید این مجموعه تلویزیونی بعد از محرم و صفر دادند. اما در نهایت هیچ ارادهای برای تولید ادامه کار وجود ندارد و با هیچ کدام از عوامل قبلی برای ادامه صحبتی نشده و فکر نمیکنم که دورهمی ادامه داشته باشد.
وی درباره اینکه احتمال دارد کار دیگری با همین گروه و با ساختار «دورهمی» ساخته شود، نیز اظهارداشت: این صحبتها از قبل هم بوده، حتی قبل از شروع سری دوم صحبتهایی مبنی بر اینکه دورهمی با نام دیگری به یک شبکه دیگر میرود هم وجود داشت، اما شبکه و سازندگان توافق کردند که ادامه دورهمی در شبکه نسیم تولید شود و ما با همان قراردادی که ۱۵۰ قسمت بود کار را پیش بردیم و این تعداد قسمت هم ساخته و پخش شد. در حال حاضر قرارداد جدیدی بسته نشده و بعید میدانم که ادامه پیدا کند. هیچ حرفی نیست و حتی مهران مدیری هم به دنبال ساخت کار دوم سینمایی خود است و با ما گروه نویسندگان نیز هیچ صحبتی در اینباره نشده است.
نویسنده سریال «در حاشیه ۱ و ۲» با اشاره به تمایل شبکه و مدیری برای ادامه تولید دورهمی بیان داشت: شبکه تمایل داشت چراکه کار پربیننده ای بود. اما این کار با نام مدیری روی صحنه ساخته شده است و به هر حال باید رضایت او جلب شود. شاید هم او برنامههای دیگری برای خود دارد و تولید این کار هم ساده نیست. تا جایی که میدانم شبکه دوست داشت که ادامه پیدا کند. از طرفی زمانیکه کاری پرمخاطب میشود، شبکه آنقدر تولیدش را ادامه میدهد که صدای مردم درمیآید. ترجیح من بر این است که اگر کاری را مردم دوست دارند نباید صرفا به علاقه مندی شان نگاه کرد. اگر می خواستیم سری جدیدی کار کنیم باید طرح جدیدی در میآوردیم و الان هم متنی نیست که با حضور این سه شخصیت ننوشته باشیم و همین که دوهمی پخش شود مردم را راضی نمیکند! در گذشته یادم است سری اول و دوم سریال زیر آسمان شهر آنقدر مخاطب داشت که کوچه و خیابان به خاطرش خلوت میشدند اما به جایی رسید که آنقدر ادامهاش دادند که مردم دیگر ندیدند و کسی هم متوجه نشد که این سریال چه زمانی به پایان رسید. معتقدم اگر کاری در اوج تمام شود خیلی بهتر از این است که از چشم مخاطب بیفتد و بعد بگویند تمام شد.
این نویسنده همچنین در ادامه با اشاره به همکاری با مهران مدیری بیان داشت: همکاری با آقای مدیری خیلی خوب بود. او با سابقه و رزومهای که دارد واقعا مربی خوبی است. شاید به دلیل فشار کاری که در دورهمی فصل دو داشتیم زیاد فرصت این را نداشتیم که با یکدیگر درباره متنهای کار گپ و گفتی داشته باشیم. تقریبا هر روز ضبط داشتیم و متنهایی که تعدادش کم هم نبود باید روزانه به دست بچهها میرسید. هم متن استندآپهای آقای مدیری و هم متن نمایشیها. اما در این میان او هر زمانی که میدید متنها از ریل خود خارج میشوند با گپی کوتاه نظرهای خود را به ما میگفت و ما هم سعی میکردیم بر طبق ایدههای او پیش رویم.
وفایی ادامه داد: حضور در این گروه آرام و دوستانه تجربه خوبی برایم بود. شاید یک جورهایی ما به عنوان نویسنده مدیون آقای مدیری هم هستیم که خیلی به ما میدان و انرژی داد.
وی درباره حساسیتهای مهران مدیری روی متنهای این مجموعه تلویزیونی گفت: او همیشه روی شوخی و البته شوخی خوب تاکید زیادی دارد. معتقد است اگر شوخی خوب ننویسید و مخاطب نخندد کار دیده نمیشود و حتی اگر پرمحتوا هم بنویسید، زمانیکه کار به اسم کمدی مشغول به ساخت است، اگر شوخی نداشته باشد نمیگیرد. یعنی اولویت ما شوخی نویسی بود که بعدا آنها را به قالب محتوا میبردیم، نه اینکه صرفا بخواهیم مخاطب را بخندانیم. ما خیلی سعی کردیم که در دورهمی کار محتوایی انجام دهیم. حالا در بخش استندآپها به طور کامل طعنههای اجتماعی و رفتارهای اشتباه به صورت مستقیم گفته میشد و در بخش نمایشی هم با اینکه خیلی به سمت سرگرمی میرفت، به سمت اتفاقهای روز جامعه رفتیم که شامل طعنه و حرفهایی بود. علاوه بر این مدیری دوست داشت تا در کنار طنز، نقد اجتماعی و نقد در هر حوزه ای وجود داشته باشد و صرفا مخاطب را نخندانیم. ما هم موضوع محور جلو می رفتیم و برای مثال برای موضوع فقر در جلسههایمان مهمترین شاخههای فقر و آنچه درجامعه خودمان پررنگ بود را در میآوردیم و سپس با زبان کمدی مینوشتیم و این سبک کاری بود که مدیری دوست داشت. البته کمی سخت هم هست. وقتی موضوع تلخی در دستتان هست و میخواهید آن را به کمدی تبدیل کنید کار دشواری را در پیش دارید چراکه ممکن است خیلی ها ناراحت شوند. برای مثال فردی کارگر است و میگوید من به سختی شکم زن و بچهام را سیر میکنم، اما شما به این ماجرا میخندید و چیزی میگویید که ۴۰۰ نفر در سالن با هم میخندند و این کار ما را سختتر میکرد.
این نویسنده با بیان اینکه اضافه کردن این نقدها به کارهای طنز کار سادهای نیست، افزود: بله واقعا سخت بود. مخصوصا در سری دوم من به همراه محمد صفاجویی و هدی ایزدی از ساعت ۸ صبح تا ۱۲ شب مشغول نگارش بودیم. به طور کلی دوست ندارم جمع نویسندگان زیاد شلوغ باشد و معتقدم کار جمع و جور و درستی شد. معمولا همیشه سعی کردم کارهای خودم را نبینم و نقد نکنم اما همیشه از دورهمی دفاع کردم چراکه در زمان کمی کار خوبی را ارائه دادیم و این را افرادی متوجه میشوند که از نزدیک کار ما را میدیدند.
نویسنده سریال «شوخی کردم» درباره طعنههایی که در متنهای دورهمی وجود داشت، گفت: به طور معمول کارها قبل از پخش در چندین نوبت دیده میشود، از زمان نگارش، تدوین و … ما تا جایی که میتوانستیم و مطمئن بودیم که خط قرمزها را رد نمیکنیم پیش میرفتیم، حالا برخی اوقات میگفتند مشکلی ندارد و پخش میشد و بعضی مواقع مواردی که خودمان فکر میکردیم مشکلی ندارد، حذف میشد!
وی ادامه داد: سازمان صدا و سیما همیشه حساسیتهای خودش را دارد و زمانیکه برنامهای پربیننده میشود بالطبع این حساسیتها بالاتر هم میرود چراکه میدانند تعداد بسیاری مخاطب پای این برنامه نشستهاند. حساسیتشان طبیعی است، اما هیچ استانداردی وجود ندارد که من به عنوان نویسنده بدانم که این الان خط قرمز است. برای مثال من دوشنبه همین متن را بنویسم قبول میشود و روی آنتن میرود و همان متن را ناظر پخشی که پنج شنبه کار را دیده درمیآورد و میگوید خوب نیست. در اصل خیلی سلیقهای رفتار میشود و این بد است. ما وقتی میخواهیم درباره اقتصاد بنویسیم باید بدانیم چه خط قرمزهایی وجود دارد و نباید اینطور باشد که مجوز یک حرف را در شبکهای بدهند و در شبکه دیگر ندهند.
این نویسنده درباره سانسورهایی که گریبان این برنامه را گرفته بود، گفت: سانسور در همه برنامهها وجود دارد، دورهمی هم سانسور شد منتهی نمیدانم دقیقا چند سکانس، اما میدانم که کم نبوده است. نکتهای که از نظر من خیلی بد است این است که اگر کارگردان پای میز تدوین بنشیند و بگوید فلان سکانس حذف شود با تفکری که از کلیت کار و متنها (جمله قبلی و بعدی) دارد این را میگوید اما ناظرین پخش به این چیزها دقت نمیکنند و فقط یک جمله را از کل صحبتهای بازیگر آنهم نه به طور منطقی حذف میکنند که به محتوای جمله لطمه میزند و مخاطب حس میکند به او توهین شده است. حتی یکبار نیم ساعت مانده به پخش، بخشی از سکانس دورهمی حذف شد که خب کار را خیلی بالا و پایین میکرد.
این نویسنده بیان داشت: یادم هست زمانیکه ما بچه بودیم سانسورها با دقت و وسواس بیشتری انجام میشد. برای مثال قصه اصلی کارتون را تغییر داده بودند و دوقلوهای افسانهای یکی بور بود و چهرهاش به سمت اروپاییها بود و دیگری چشم ریز و چهره آسیای شرقی داشت و اینها شده بودند دو قلو! منطق درستی داشت اما به آنها میگفتند دو قلو و ما هم باور کرده بودیم. حتی آن زمان آنقدر سریال اوشین را طوری عوض کرده بودند که شنیدم کشور سازنده دوباره سریال را از ایران خرید و پخش کرد و معتقد بود که این یک سریال دیگر است. میخواهم بگویم در گذشته افرادی که سانسور میکردند بدون در نظر گرفتن خط قرمزهایشان، به درستی این کار را انجام میدادند و الان متاسفانه حوصله کافی برای این کار وجود ندارد و آدمهایی باید آموزش داده شوند و به آنها بگویند اگر میخواهید سانسور کنید لااقل منطق قصه را حفظ کنید.
وفایی با اشاره به میزان بداهه پردازی توسط بازیگرها گفت: در دورهمی بداهه پردازی داشتیم اما به این دلیل که زمان محدودی در اختیارمان بود بازیگرها آنقدر زمان نداشتند که بخواهند درباره بداهه پردازی فکر کنند اما برخی اوقات که به ذهنشان می رسید بداهه پردازی می کردند. اصولا با بداهه پردازی مخالفم به خصوص درباره این کار که زمان کمی داشتیم. ضرب شوخی خیلی مهم است و در سریالهای خارجی این ضرب در زمان کوتاهی رخ میدهد و ما میتوانیم با همان ضرب که در یک سکانس نشان دادند، سه قسمت را پیش ببریم. اما آنها ضرب شوخی را حفظ میکنند و دیگر ادامه نمیدهند. زمانیکه شوخی نوشته میشود و شما میخواهید با بداهه پردازی آن را ادامه دهید مخاطب حس میکند که ما به زور میخواهیم او را بخندانیم! و نباید این حس وجود داشته باشد و بهتر است خنده را بگیری و رد شوی. معمولا بداهه این موضوع را خراب میکند مگر اینکه خیلی حساب شده باشد.
وی درباره اینکه شنیده میشود، مدیری در بداهه پردازی بازیگرها تغییراتی را اعمال میکرده است، بیان داشت: به خاطر زمان محدودمان مدیری هم آنقدر زمان نداشت که بخواهد چیزی را تغییر دهد. از آنجایی که دورهمی روی آنتن و در حال پخش بود ما زمان زیادی برای تولید نداشتیم و مدیری هم به ما اعتماد کرده بود و واقعا تغییری نمیداد. مگر اینکه وقتی بازیگرها روی سن میرفتند و او حس میکرد نیاز به تغییر دارد به من میگفت که این کار را نکنید شاید بامزه نباشد که تعداد این دفعات خیلی کم بود. در کل به این دلیل که آقای مدیری مشغله کاری خود را داشت واقعا نمیرسید که بخواهد وسواس زیادی روی متنها به خرج بدهد. به طور معمول از متنها راضی بود چراکه میدید ما در چه شرایطی داریم کار میکنیم.
وی ضمن بیان اینکه این روزها نویسندگی سریال «شب عید» به کارگردانی سعید آقاخانی را به پایان رسانده، گفت: نگارش این سریال که چند روز قبل به پایان رسیده است. چند طرح در دست دارم و فعلا معلوم نیست که میخواهم آنها را با چه کسی کار کنم.
این نویسنده در پاسخ به این سول که حاضر هستید کاری در سبک و سیاق دورهمی بنویسید، گفت: تا الان چند کار در همین سبک پیشنهاد شده است و تلویزیون به دلیل استقبال مخاطب از برنامههایی مثل خندوانه و دورهمی که داخل استودیو هستند، تمایل دارد که از این دست کارها بسازد اما ترجیحم این است که دیگر شبیه این کار را انجام ندهم. دو سال درگیر این کار بودیم و آنچه ما بلد بودیم را انجام دادیم و فکر میکنم اگر بخواهم این دست پیشنهادها را قبول کنم، خودم را تکرار میکنم. دوست دارم کارهای جدید انجام دهم مثل همین سریال «شب عید» که از نظر فرمی کار جدیدی در کارنامه کاریم بود. درست است که کارهایی مثل دورهمی از نظر مالی بهتر از سریال هستند، اما خب دوست ندارم فضای تکراری را تجربه کنم.
وی با اشاره به کارنامه کاری خود گفت: قبل از اینکه نویسنده سریال باشم، در روزنامه های ورزشی مثل جهان فوتبال مطلب طنز ورزشی و بعد طنز اجتماعی می نوشتم و از آنجا به طنز رادیویی و بعد نمایشی رسیدم. همه می دانند که بچههای حوزه خبرنگاری پارتی ندارند و من هم واقعا پله به پله جلو آمدم و اگر هم در کاری حضور داشتم بر اساس توانایی ام بوده است.
وفایی، پیمان قاسمخانی را واسطه آشنایی اش با مهران مدیری معرفی کرد و افزود: سالها پیش در روزنامه تماشا ستون طنز اجتماعی داشتم. شانسم بود که پیمان قاسمخانی هر روز این روزنامه را خریداری می کرد و بعد از مدتی از طریق دوستان مرا پیدا کرد و با هم تماسی داشتیم که از این ستون خیلی تعریف کرد و گفت من این روزنامه را فقط به خاطر این ستون میخرم. در ادامه قرار شد که در سریال پژمان حضور داشته باشم که به دلیل اینکه تعداد قسمت ها کم شد دیگر همکاری مان میسر نشد. برای شوخی کردم، آقای قاسمخانی مرا به مهران مدیری و خشایار الوند معرفی کرد و چون کار آیتمی بود و من نیز تجربه طنزهای کوتاه داشتم به سرعت به کار وصل شدم.