آقای دکتر! مرگ کیارستمی کاه نبود، جانکاه بود
به گزارش عصر ایران؛ «متاسفانه همیشه سعی می کنیم از کاه، کوه بسازیم خبر رسانی های ما خوب و دقیق برای مردم نیست. پرونده عباس کیارستمی نیز از این موضوع مستثنا نیست…»
این سخن دکتر ایرج فاضل رییس جدید سازمان نظام پزشکی که قبل از تصدی مسؤولیت این نهاد نیز به عنوان رییس انجمن جراحان و مشخصا یک جراح حاذق عروق چهره ای کاملا شناخته شده به حساب می آمد با واکنش منفی هنرمندان رو به رو شده و فرزند کارگردان شهیر و فقید را مشخصا آزرده ساخته تا جایی که پرسیده است: «منظورتان از کاه چیست؟ مرگ پدرم کاه بود یا مرگ یک بیمار به دلیل خطای پزشکی کاه است؟»
به اعتقاد دکتر فاضل مرگ کارگردان فقید دو دلیل داشته است: یکی «داروهای تجویز شده در خارج از کشور بوده که منجر به خون ریزی مغزی شده» و دیگری «مسافرت بی هنگام پس از ترخیص از بیمارستان.»
این در حالی است که شعبه اول دادسرای جرایم پزشکی تهران از تکمیل تحقیقات و بازپرسی و صدر کیفرخواست پزشک کیارستمی خبر داده و گفته است اولین جلسه محاکمه ۱۵ آبان برگزار می شود.
رییس پیشین سازمان نظام پزشکی (دکتر زالی) گفته بود ۴۰ کارشناس پرونده را بررسی کرده اند و ابهاماتی دارند.
در نگاه دکتر فاضل اما برای هیچ بیماری نباید دادگاه ویژه برگزار شود:« تشکیل دادگاه ویژه برای هیچ بیماری درست نیست. شخصیت آن هم هر که باشد تفاوتی ندارد.»
در این که دکتر فاضل به عنوان یک جراح شناخته شده و معتمد پزشکان و رییس سازمان نظام پزشکی حق دارد نظر تخصصی خود را ابراز کند تردیدی نیست و صلاحیت این کار را هم قطعا دارد. اما اگر دکتر فاضل دکتر فاضل شده و به شهرت رسیده تنها به خاطر حذاقت او در پزشکی و جراحی نیست.از این رو هم هست که او پزشک چهره های مشهور هم بوده است.
شاید خیلی از هواداران زنده یاد کیا رستمی ندانند که دو عمل جراحی مهم بر روی شاعر شهیر و فقید معاصر- احمد شاملو- در سال های ۷۵ و ۷۶ را نیز دکتر فاضل انجام داده که یکی مربوط به عروق گردن او بود و دیگری به قطع نیمی از پای او انجامید.
با این وصف بهتر نبود این جراح متخصص که تعهد اجتماعی هم دارد همین نکته را یادآور می شد و می گفت با چهره های فرهنگی بیگانه نیست و احمد شاملو را مثال می آورد؟
مرگ کیارستمی چه طبیعی و چه به خاطر قصور پزشکی خبری کوچک نبود. این که قصور پزشکی در داخل اتفاق افتاده یا خارج هم از مهابت خبر نمی کاهد. همه می میرند و همه می میریم. در این گزاره هم تردیدی نیست. اما برخی مرگ ها جامعه و افکار عمومی را تکان می دهد و باور ناپذیر می نماید.
دکتر فاضل که خود وزیر بهداشت دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده آیا از شنیدن خبر درگذشت رییس دولتی که عضو آن بود شوکه نشد؟
ماجرای کیارستمی فقید نیز همین است.اگر هیچ اتفاقی نیفتاده بود آیا پزشک مربوطه در دادگاه بدوی به سه محرومیت از طبابت محکوم و در حکم تجدید نظربه توبیخ کتبی محکوم می شد؟
موضوعی که افکار عمومی را به خود مشغول می دارد نمی تواند کوچک و به تعبیر دکتر فاضل کاه باشد.
برخی خبرها عادی نیست. چندان که استیضاح دکتر فاضل و رای نیاوردن او برای ادامه وزارت بهداشت کوچک و کاه نبود.
هم چنان که اقدام محمود احمدی نژاد به برکناری دکتر فاضل از ریاست فرهنگستان علوم پزشکی با ۱۹ سال سابقه و به خاطر حوادث سال ۸۸ کوچک نبود.
کیارستمی بزرگ بود و بزرگ هست. اگر فاضل از افتخارات و اعتبار جامعه پزشکی است کیارستمی هم اعتبار و افتخار سینمای ایران بود و هنوز هم با آثار خود هست.
شگفتا که این گفتار را هنگامی می نویسم که کتاب « بام بلند همچراغی» را در دست دارم که روایت بسیار شیرین و خواندنی آیدا از سال های زندگی با احمد شاملوست و دو بار در این کتاب به نام دکتر فاضل اشاره شده که مربوط به همان عمل های جراحی است.
بعید است که جراحی با این ویژگی ها نمی دانسته بیمار او کیست. او می توانست از علاقه خود به فرهنگ و هنر و سینما بگوید و از قضا فضا را آرام کند.
توصیف کوه اما با کاه کدام مشکل را حل می کند؟
هر چند حدس می زنیم او نمی خواسته مرگ کیارستمی بزرگ را کوچک جلوه دهیم تنها می خواسته بگوید مرگ و بیماری که می آید کارگردان و غیر کارگردان نمی شناسد. کاه اما دیگر چرا؟! در این باب سخن بسیار است اما چون خاطر فاضلِ فاضل هم مانند کیارستمی فقید عزیز است کوتاه می کنیم.