مجله اینترنتی دوستان مجله خبری و سبک زندگی
مرد میانسال زمانی که نتوانست طلب ۵۰ میلیون تومانی خود را از مرد بدهکار بگیرید، با طرح ریزی نقشه ای به کمک سه تن از دوستانش مرد بدهکار را ربود.
جام‌جم: مرد میانسال زمانی که موفق به دریافت طلب ۵۰ میلیون تومانی از مرد بدهکار نشد او را با همدستی سه نفر از دوستانش ربود.
چند روز پیش مردی با حضور در کلانتری ۱۰۹ بهارستان تهران از ربوده شدن برادرش خبر داد.
شاکی به افسر تحقیق گفت: برادرم مغازه‌دار است. او ساعت ۲۳ در حال بازگشت به خانه‌اش در یکی از محله‌های تهران بود که ناپدید شد و بازنگشت.
تلفن همراهش خاموش بود. در جست‌وجویش بودم اما ردی از او پیدا نکردیم، می‌ترسم بلایی سر او آمده باشد.
آدم ربایی به خاطر ۵۰ میلیون بدهی!
با طرح این شکایت و با دستورقاضی بخشوده، بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران تحقیقات پلیسی برای یافتن مرد گمشده ادامه داشت تا این‌که شاکی ساعاتی بعد دوباره با حضوردر دادسرا این‌بار اعلام کرد مردی در تماس با خانه‌شان گفته که برادرش را ربوده و در قبال آزادی او باید ۵۰ میلیون تومان بپردازد.
ابتدا گفته‌های مرد غریبه را قبول نکردم اما در تماس بعدی زمانی که صدای برادرم را شنیدم، متوجه آدم‌ربایی شدم.
پس از مشخص شدن آدم‌ربایی، تحقیقات در دستور کار ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
ماموران با آموزش به خانواده شاکی از آنها خواستند در محلی که آدم‌رباها قرار می‌گذارند حاضر شوند تا ماموران با محاصره آنجا موفق به دستگیری آدم‌رباها و آزادی گروگان شوند.
در ادامه آدم‌رباها چند بار با خانواده شاکی قرار ملاقات گذاشتند اما در آنجا حاضر نشدند تا این‌که در آخرین قرارشان با این خانواده به حوالی میدان بهارستان آمدند.
در این مرحله ماموران آگاهی با هماهنگی ماموران کلانتری بهارستان موفق به شناسایی چهار مرد آدم‌ربا شده و آنها را بازداشت کردند.
با تحقیقات اولیه از متهمان معلوم شد مرد ربوده شده در خانه ای در همان محله زندانی است.
با هماهنگی قضایی ماموران به آنجا اعزام شدند و گروگان را که در یکی از اتاق‌های خانه زندانی بود، نجات دادند و او نزد خانواده‌اش بازگشت.
چهار عضو این آدم‌ربایی نیز برای تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شدند.
مرد میانسال که طراح سناریوی این آدم‌ربایی بود، به افسر تحقیق گفت:
من و مرد ربوده شده هردو مغازه‌دار بودیم و با هم معامله‌‌هایی کرده بودیم. او به من ۵۰ میلیون تومان بدهکار بود و مدام از من می‌خواست به او فرصتی برای پرداخت طلبش بدهم.
وقتی نتوانست بدهی‌اش را بدهد، تصمیم گرفتم با ربودن او ۵۰ میلیون تومان از خانواده‌اش اخاذی کنم.
موضوع را با سه نفر از دوستانم در میان گذاشتم که خواسته‌ام را پذیرفتند و با من همراه شدند. از طریق یکی از اقوام مرد بدهکار مسیر راه خانه‌اش را پیدا کردیم.
همگی به آنجا رفتیم و با سد کردن راهش در خیابان او را ربوده و با انداختن داخل خودرویی به خانه یکی از اعضای باند بردیم.
سرکرده باند ادامه داد در تماس با برادرش و خانواده‌اش برای آزادی او ۵۰ میلیون تومان خواستیم.
چند بار در محل قرار حاضر نشدیم تا این‌که در آخرین محل حاضر شده و توسط ماموران دستگیرشدیم.
در جریان تحقیقات سه عضو دیگر باند آدم‌ربایی نیز گفته‌های سرکرده را تائید کردند.
برای آنها قرارقانونی صادر شده و تحقیقات از این افراد ادامه دارد.