دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۳:۱۹ بعد از ظهر به وقت تهران

آموزش جنسی به کودکان را از چه سنی آغاز کنیم؟

آموزش جنسی به کودکان یکی از ضروریات جامعه امروز است و وظیفه والدین و سیستم آموزشی محسوب می شود. در ادامه در مورد سن آموزش جنسی با کودکان و نکات مهم دیگر با یک روانشناس صحبت می شود.

بازتاب رسانه ای حادثه غیراخلاقی دبیرستان پسرانه تهران تلنگری برای همه خانواده ها بود. این واقعه تلخ باعث شد تا حساسیت اجتماعی نسبت به مقوله آموزش تربیت جنسی کودکان بیشتر شود.

فاطمه آذرتاش، روانشناس و درمانگر جنسی از بعد روانشناختی به واکاوی موضوع آزار جنسی کودکان پرداخته است. این روانشناس به نقش والدین و نظام آموزشی در پیشگیری از وقوع کودک آزاری تاکید کرد و گفت: متاسفانه به دلایل مختلف از جمله مسائل فرهنگی، والدین با وجود همه زحمت هایی که برای تربیت فرزندانشان می کشند، در مورد تربیت جنسی آنها برنامه ای ندارند.

ایجاد فضای امن در خانواده و برقراری ارتباط دوستانه با فرزندان می تواند در جلوگیری از وقوع این حوادث بسیار موثر باشد و چه بسا اگر کودکان این موضوعات را بیان کنند از وقوع حوادث مشابه برای دیگران ممانعت می شود. از سوی دیگر از شدت آسیب دیدگی کودک کم می شود چون تکرار این مساله و دفعات آن در درمان و بهبود آسیب های ناشی از کودک آزاری موثر است.

افراد متجاوز در ارتباط مستقیم با کودک قرار دارند. فرد متجاوز مشخصه ظاهری برای شناسایی ندارد بنابراین غفلت والدین می تواند موجب بروز تجربه تلخی برای کودک و همه اعضای خانواده باشد.

درباره آسیب های روانی به کودک قربانی آزار جنسی باید گفت: زمانی که قربانی آزار جنسی این مساله را در ذهن خود مرور می کند با خود می گوید چرا من از خودم دفاع نکردم و احساس ناتوانی و بی عرضه بودن می کند و دچار عذاب وجدان می شود. بسیاری از قربانیان از خودبیزار، دچار اختلالاتی چون وسواس فکری و عملی، اضطراب و افسردگی می شوند.

آزارهای کودکی می تواند مقدمه ای برای آلوده شدن افراد به مواد مخدر، الکل، قماربازی، بزهکاری، انحرافات اجتماعی و بروز رفتارهای پرخطر در جامعه شود. کسانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند بیشتر در معرض این هستند که با هدف انتقام در فکر آسیب رساندن به دیگران بر آیند و در واقع چرخه سوء استفاده های جنسی در جامعه باز تولید می شود و ادامه می یابد.

سن شروع تربیت جنسی

آموزش جنسی به کودکان را از چه سنی آغاز کنیم؟

سن شروع تربیت جنسی کودکان سه سالگی است. از سه تا پنج سالگی والدین باید نام اعضای بدن کودک را به او آموزش دهند همچنین درباره اعضای خصوصی بدن، اینکه کسی حق ندارد به آن نقاط دست بزند و در خصوص رازداری نیز به او اطلاعات بدهند.

وقتی کودک سوال می پرسد باید سوال او را حتما با گشاده رویی پاسخ داد و بهتر است که ابتدا سوال کودک با سوال جواب داده شود تا در واقع میزان اطلاعات او یا منظورش از طرح سوال مشخص شود؛ به عنوان نمونه گفته شود که خودت درباره این مساله چه فکر می کنی.

والدین باید در دوران بلوغ در مورد بهداشت این دوران و احکام شرعی طهارت توضیحات لازم را به فرزندان خود ارائه بدهند که البته برای دختران و پسران متفاوت است تا از این طریق جوابگوی دغدغه های آنان باشند.

اگر به کودکان اطلاعات صحیح داده نشود آنان به دلیل کنجکاوی اطلاعات لازم را از منابع نادرست کسب می کنند چون معمولا با گروه همسالان دغدغه ها و پرسش های خود را در میان می گذارند که دانسته های آنها ناکافی و ناقص است و موجب شکل گیری باورهای غلط در کودک می شود.

اگر کودک اشتباهی را مرتکب می شود یا شاهد انجام اشتباهی از سوی افراد دیگر است باید ضمن ارائه اطلاعات صحیح، ارزش های خانوادگی، آداب و رسوم و عرف به او آموزش داده شود تا باورها و عقاید نادرست در او نهادینه نشود.

ایجاد فضای امن برای کودک در خانواده

اگر کودک بتواند سوالات خود را از پدر یا مادر بپرسد از بسیاری مشکلات پیشگیری می شود یا حتی اگر برای کودک اتفاقی رخ دهد در مراحل اولیه می توان از آسیب های جدی تر جلوگیری کرد.

اگر از ابتدای وقوع حادثه  غیراخلاقی دبیرستان پسرانه در غرب تهران، یکی از قربانیان موضوع را با والدین خود در میان می گذاشت چه بسا تعداد قربانیان بیشتر نمی شد و از سوی دیگر چون شدت آسیب دیدگی قربانی به طول زمان و تکرار آن مربوط است، روند درمان سریعتر انجام می گرفت.

متاسفانه بسیاری از والدین مقوله تربیت جنسی را به کودکان خود آموزش نمی دهند چون چگونگی بیان این مساله را نمی دانند یا خجالت می کشند اما تحقیقات نشان داده است که افرادی که دارای آگاهی هستند رفتارهای پرخطر کمتری دارند، کمتر هم در معرض سوء استفاده و آسیب قرار می گیرند.

متجاوزان در ارتباط نزدیک با فرد قربانی قرار دارند

آموزش جنسی به کودکان را از چه سنی آغاز کنیم؟

متجاوزان در ارتباط نزدیک با فرد قربانی قرار دارند و با ترفندها و روش های مختلف به کودک نزدیک می شوند. فرد متجاوز با دادن هدیه، پول، ابراز علاقه و رفتارهای محبت آمیز سعی در جلب اعتماد اولیه کودک می کند و در واقع یکباره کودک را مورد تعرض قرار نمی دهد.

بعد از آن ممکن است رفتارهای مشکوک و پرخطر رخ دهد. در این مرحله کودک معمولا از والدین سوالاتی در مورد رازداری و اینکه آیا هر کس هر چیز بگوید باید انجام دهم یا اینکه آیا ممکن است افراد نزدیک (فامیل، دوست، مربی و …) دچار اشتباه شوند و از این قبیل سوالات را مطرح می کند. والدین باید هوشیار باشند که سوالات کودکان بی دلیل نیست.

مرحله وقوع رفتارهای پرخطر، با پرخاشگری کودک، تغییر خلق و خو و مقاومت در مورد رفتن به خانه یا محلی که فرد متجاوز قرار دارد، همراه می شود مثلا می گوید من خانه فلانی را دوست ندارم، ورزش نمی روم، سرویس مدرسه را دوست ندارم، مدرسه را دوست ندارم.

کبودی برخی از قسمت های بدن بچه، دیدن کابوس، مشکلات خواب کودک، شب اداری و جویدن ناخن علائمی است که به والدین کمک می کند تا پی ببرند اتفاقی در حال وقوع است که آنها بی اطلاع هستند و باید به دنبال علت این رفتارها برآیند.

متاسفانه امروز والدین گوش شنوا ندارند و با فرزندان خود ارتباط مناسب برقرار نمی کنند این در حالی است که برقراری ارتباط صحیح با کودکان و کمک به اجتماعی شدن فرزند کمک شایانی در کاهش این وقایع دارد زیرا متجاوزان در بیشتر مواقع در کمین کودکان ترسو و منزوی هستند.

وظایف والدین در مرحله درمان

ارتباط دوستانه باعث می شود که اگر کودک مورد آزار قرار گرفت، در مراحل اولیه موضوع را ابراز کند. مساله مهم این است که پس از طرح آن والدین نباید عکس العمل شدیدی نشان دهند یا کودک را مقصر بدانند.

برخی والدین به کودک می گویند حتما گفتار، رفتار یا لباس نامناسب خودت باعث وقوع این مساله شده است و او را سرزنش می کنند در حالی که حمایت از فرزند در میزان آسیبی که به او می رسد موثر است.

والدین باید رفتارهای محبت آمیز داشته باشند، فرزند خود را در آغوش بگیرند، او را مقصر ندانند و بیان کنند که از او حمایت می کنند و در مورد فرد متجاوز هم بگویند که او خاطی و بیمار است و مجازات خواهد شد تا به کودکان بیشتری آزار نرساند.

والدین حتما برای دریافت خدمات مشاوره روانشناختی کودک خود باید به سرعت اقدام کنند تا میزان آسیب ها و هیجانات را کاهش دهند. در این میان، والدین هم نیاز به مشاوره دارند زیرا آنها خود را مقصر می دانند که نتوانسته اند حقوق کودک خود را به درستی ادا و از او مراقبت کنند، بنابراین خانواده قربانی هم باید خشم های خود را در اتاق درمان تخلیه کند تا تبعات آن در چرخه بازتولید خشونت در جامعه بروز نکند.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *