خودکشی به عنوان یکی از فرزندان حوزه آسیبهای اجتماعی مساله دیگری دارد. برخی از حوزهها مانند خودکشی بهشدت متاثر از حوزههای دیگر از جمله حوزه اقتصادی هستند.
اما در سالهای اخیر آنومی جامعه بیهنجاری در بسیاری از حوزهها، بلاتکلیفی، فقدان نظام هنجاری و … موجب میشود که خودکشیها هم افزایش پیدا کنند و هم ناپیداتر شوند. نمیخواهیم غیبت عامل فرهنگی را نادیده بگیریم اما عوامل تشدیدکننده هم در سالهای اخیر به خصوص در سال ٩۶ و ٩٧ بیشتر شده که محرزترین آن در حوزه بازار و اقتصاد است که جامعه را دچار بیهنجاری شدید کرده و از این نظر باید منتظر نرخ بالاتر و نوع خاصی از خودکشی باشیم.
در اینجاست که موضوع داشتن آمار دقیق (با ضریب خطای کمتر) موضوع مهمی میشود. وقتی که شما عزم و توانتان اینقدر زیاد و متعهدانه باشد که قدرت پایش پدیدههای پیچیده را پیدا میکنید، یعنی یک عزم فرهنگی، سیاسی و اجرایی برای توجه به مساله خودکشی شکل گرفته و چنین عزمی میتواند راهکار هم ارایه دهد.
دانشی که آمار خودکشی را به دقت رصد و توصیف میکند حتما قادر به تبیین هم هست و اگر تبیین میکند حتما قادر به پیشگیری هم هست و اگر پیشگیری میکند حتما میتواند راهکارهایی را هم برایش تجویز کند.
/اعتماد آنلاین