دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۳:۱۶ قبل از ظهر به وقت تهران

اتفاقاتی که به سر باند احمدی‌ نژاد می‌ آید، انتقام الهی نیست؟

بعضی این روزها به دیگران تذکر می‌دهند که چرا از حق و حقوق پایمال شده مشایی و بقایی و احمدی‌نژاد دفاع نمی‌کنید. استدلال‌شان هم این است که فارغ از گرایشات سیاسی باید از حق دفاع کرد، چرا که اگر در این موارد ساکت بنشینیم فردا روزی نوبت به خودمان خواهد رسید.

http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1396/8/24/802200_855.jpg

ظاهر حرف منطقی است و معقول. اما در این مورد خاص اندکی تامل لازم است. دفاع از کسی که مورد ظلم قرار گرفته بر هر آزاده‌ای واجب است اما باور بفرمایید نه دوستان ما آنقدر که مدعی‌اند آزادی خواهند و نه ما که در این موارد خاص سکوت کرده‌ایم آنقدر که این بزرگواران می‌گویند خود فروخته و مزدور! ما برای سکوت درباره اتفاقاتی که به احمدی‌نژاد و دوستانش مربوط می‌شود دلایل خودمان را داریم. پیشنهاد می‌کنم دوستان قبل از هر اتهامی دلایل مارا بشنوند و بعد اگر صلاح دیدند حکم صادر فرمایند و البته این را هم از خاطر نبرند که هنوز هم نمی‌توانیم همه آنچه را در دل داریم بر زبان بیاوریم.

١- احمدی‌نژاد و حواریونش ٨ سال تمام چشم در چشم ما دوختند و ناراستی پیشه کردند. چرا باید حرف‌ها و ادعاهای آنها را باور کنیم؟ فرقه‌ای که نافش را با کثری بسته‌اند چطور می‌تواند اعتماد مردمی را که حالا به خیلی چیزها بی‌اعتمادند جلب کند؟ از کجا معلوم قوه قضاییه در حق این نوابغ سیاسی اجحاف کرده؟ اگر بنا به صرف ادعاست قوه قضاییه از اساس ادعای دیگری دارد. طبق کدام ادله باید حرف کسانی را که به ندرت از آنها صدق و صفا دیده‌ایم باور کنیم؟

٢-احمدی‌نژادی‌ها نشان داده‌اند هیچ چیزی جز دوستان‌شان برای آنها اهمیت ندارد. در همین مملکت آدم‌هایی بحق یا ناحق محکوم به زندان شده‌اند. سرشان را مثل آدم پایین انداخته‌اند و در مقابل حکم قوه قضاییه‌ای که حتی آن را چندان قبول هم نداشته‌اند تمکین کرده‌اند. نمی‌گویم همه باید چنین رفتار کنند. آدم‌ها طبایع و سلایق و روحیات متفاوتی دارند. نمی‌شود از همه انتظار رفتاری یکسان داشت اما آن که خود را خادم انقلاب و نظام و مردم می‌داند حق ندارد تا تقی به توقی می‌خورد اول تا آخر همه را به باد انتقاد بگیرد. خاله‌بازی که نیست برادر من! هشت سال تمام بر مهم‌ترین مسند اجرایی این مملکت تکیه زده باشی و آن وقت خیلی راحت سپاه و قوه قضاییه و مجلس را به بدترین چیزها متهم کنی و بعد هم انتظار داشته باشی یک بار دیگر هم قدرت را در دست بگیری؟ این رفتار اگر مصداق تام و تمام تذبذب نیست پس چیست؟ قضیه مربوط به الان هم نیست. بزرگ همین جماعت در سال‌های نه‌چندان دور می‌گفت کابینه من خط قرمز من است. چرا؟ مگر می‌شود دعوی گسترش عدالت و مهرورزی داشت و آن وقت در مقابل کوچک‌ترین ناملایمتی اینقدر کودکانه و خصمانه رفتار کرد؟ بعدها هم هر وقت حرفی از رسیدگی به پرونده‌های این بزرگواران شد مدام همه نظام را تهدید به افشاگری کردند و البته هنوز هم این بازی مضحک ادامه دارد. ٣-سال ٨٨ را به راحتی نمی‌توان از خاطر برد. همه اهل انصاف می‌دانند منبع و منشا حوادث تلخ سال ٨٨ همین حضرات بوده‌اند. اگر پرده‌دری و بی‌حرمتی را آغاز نمی‌کردند، اگر مردم معترض را خس و خاشاک نمی‌خواندند، اگر به حمایت از مرتضوی و امثالهم برنمی‌خاستند خیلی از فجایع فراموش‌ناشدنی به وقوع نمی‌پیوست. همه دستگاه‌های رسمی نظام از کشته شدن سه جوان در کهریزک خبر دادند. این گروه اما نه تنها تسلیتی نفرستادند و این فاجعه عظما را محکوم نکردند بلکه با ارتقای پست سیاسی مرتضوی نمک بر زخم بسیاری از مردم این سرزمین پاشیدند. مردم خواه ناخواه آن همه دنائت سیاسی را به خاطر می‌آورند و با خود می‌گویند: این سزای آن همه ظلم و جور است. چرا توقع دارید از کسانی که مملکتی را به آشوب کشاندند و شریک آن همه مصیبت آشکار بودند دفاع کنیم و گذشته آنها را از خاطر ببریم؟ البته اگر از گذشته خود عذرخواهی می‌کردند و رویه دیگری در پیش می‌گرفتند شاید اوضاع تفاوت می‌کرد. اما این حضرات هنوز هم بر همان سیاق رفتار می‌کنند. الان که هیچ کاره‌اند عالم و آدم را تهدید می‌کنند، اگر خدای ناکرده بار دیگر بر خر مراد سوار شوند چه خواهند کرد؟ نمی‌گویم به اعتبار ستمی که پیش از این در حق دیگران کرده‌اند امروز باید در حق آنها ظلم کرد اما حالا که از گذشته خود نادم نیستند دست کم می‌توان بخشی از این رفتار را به حساب انتقام الهی از آن گذشته فراموش ناشدنی گذاشت.
//روزنامه اعتماد

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *