شهاب حسینی در بخشهایی از یادداشتش نوشته: کسانی از دیروز بنده را آماج سیل انتقادات،قضاوتها، فحاشیها و نفرین ها قرار دادند و حتی به فرزندان بیگناه بنده هم رحم نکردند. در برابر شما ادب می کنم
بار چندمی است که بنده را بخاطر عقایدم مورد عتاب و خطاب قرار داده و انگ وابستگی سیاسی به من میزنید در حالی که به یقین نخواهید توانست هیچ گوشه زندگیم که بر کسی به خصوص آنان که بنده را از نزدیک می شناسند، پوشیده نیست، کوچکترین ردی از وابستگی سیاسی به هیچ نهاد قدرتی پیدا کنید
چطور میتوانید دم از انصراف بزنیم در حالی که کارهایی در کارنامه خود داریم که بودجه آن مشخصا از نهادها قدرت تامین شده این اگر ریاکاری نیست پس چیست؟کجای کارنامه من چنین کارهایی دیده میشود؟
منتقد بسیاری از مواردی هستم که بر سر جامعهام آمده. منتقد اتفاقات بدی هستم که برای فرهنگمان افتاده در عین حال، حال عمومی را درک میکنم چون خودم یکی از عوام هستم. منتقد عدم صبوری در شنیدن اعتراض به حق مردمم و خود نیز جزیی از این مردمم. اما معتقدم الان وقت کنار کشیدن نیست. تحریم فستیوال و عدم حضور راه چرا نیست چرا که جا را برای دیگرانی باز میکند که انگیزههای دیگری دارند. الان باید بود و حرف زد