یکشنبه , ۲ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۷:۳۷ بعد از ظهر به وقت تهران

مهران مدیری: ما نابود شدیم متوجه نیستیم!

مهران مدیری در برنامه «کتاب باز» در گفتگو با سروش صحت: بخش بزرگی از مطالعه شامل معاشرت و گفتگو با آدمهاست اما ما سالهاست با هم حرف نمی زنیم. قدیم دعوت می‌شدیم مهمانی و هفت هشت نفر آدم راجع به فلسفه، سیاست و ادبیات و علایقمون حرف میزدیم. الان زنگ می زنند امشب جمع شدیم بیا، اصلا معنی اش معلومه! و تنها چیزی که در معاشرت ها زده نمی‌شود حرفه و انگار می‌رویم که خودمان را تخلیه کنیم.

جهان از یک جایی به واسطه تکنولوژی که خدا مخترعش را نابود کند نابود شد. ما نابود شدیم متوجه نیستیم. ما فکر می کنیم تکنولوژی به روابط و دانستن اخبار و خیلی چیزها کمک کرده. حسنها یا ضعف های تکنولوژی را می‌دانم. نوستالژی باز هم نیستم اما در نتیجه تکنولوژی ذهن انسان و روابط اجتماعی ادم رفت به سمتی که تکلیفش مشخصه و این در ایران تشدید شده. اونور حداقل در هر کافی شاپ یک عده ادم یک قهوه جلوشونه و یک ساعت کتاب می‌خوانند. انسان هرچه از طبیعت خودش دورتر شد مشکلاتش بیشتر شد هرچه به گذشته برمیگردی انسان به طبیعتش نزدیک میشود.

در «دورهمی» انتقادهایم را از مسیولین می کنم اما اینجا می‌خواهم انتقادی از مردم بکنم. روابط اجتماعی مون که وضعیتش اینه؛ همه دارند همدیگر را تیکه تیکه می کنند. در جشنواره فجر، اینستاگرام، همسایه ها، ترافیک، مردم، فامیل، اجتماع. چی این روابط را اصلاح می کند؟ معلومات. موضوعات سیاسی را چی اصلاح می کند؟ معلومات. اصلا ازادی و دموکراسی از معلومات می آید. اینکه یک حاکمیتی ازادی و دموکراسی به مردم بدهد و مردم این را به دست بیاورند با فرهنگ و روابط اجتماعی است و اینها از مطالعه و اگاهی به ازادی و دموکراسی به دست می‌آید

نمی‌شود من هیچ کاری در زندگی نکنم و همه چیز خوب باشد. همه چیز برآمده از آگاهی عمومی جامعه است و اینها جز با فرهنگ و مطالعه و موسیقی و آموزش صحیح به دست نمی آید. من در «دورهمی» که مردم را می اورم بالا نمیخواهم آزارشون بدهم. می‌‌پرسم حافظ؟ سعدی؟ داستایوفسکی؟ بتهوون؟ پس چی؟! خب یک چیزی بگو! این خیلی فاجعه است . برای همینه یک جامعه هم به لحاظ سیاسی هم فرهنگی مشکل پیدا می کند و این می شود روزگارش. همیشه از مسئولان انتقاد می کنم اما انتقاد از مردم هم لازم و مهمه. اینکه من برای خودم چیکار می کنم و وقتی هیچ کاری نمی کنیم همین می‌شود

من می‌فهمم اینکه مردم کتاب نمی خوانند و موسیقی گوش نمی دهند و .. بخاطر گرفتاری ها و شرایط خاص جامعه است اما در این مشکلات و معضلات جایگاه کتاب و موسیقی کجاست .مردم شاید بگویند تو این درگیری ها چجوری به کتاب برسیم! اما با تمام این مشکلات می‌توانیم نیم ساعت یا یک ربع در روز که کتاب بخوانیم. این تنها کاری است که می توانیم برای خودمان و جامعه‌مان بکنیم

۱.۵/۵ - (۲ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *