دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۶:۱۹ قبل از ظهر به وقت تهران

رمزوراز«شکارمحتوا» برای یک منبر رسانه‌ای

جدای از این که بعد از گذشت دو سال از پخش «دعوت» در لحظه افطار به عنوان برنامه گفت وگومحور تلویزیون، همچنان با برنامه باسابقه و البته خاتمه‌یافته «ماه عسل» قیاس می‌شود، اما آن چه که باعث هویت مستقل «دعوت» می‌شود، برخلاف «ماه عسل» که موضوعات مختلف جامعه را در قاب گفت وگوی تلویزیونی قرار می‌داد، این خانواده ایرانی است که به مهمانی دعوت می‌شود. شاید بار عمده این برنامه بر دوش حجت‌الاسلام محمد برمایی مجری، مشاور و کارشناس ۳۹ ساله تلویزیونی باشد که به گفته خود نه مجری، بلکه میزبان برنامه پرمخاطب آستانه افطار تلویزیون است. او   به خراسان، درباره فرصت‌ها و چالش‌های یک کارشناس و مبلغ دینی برای انجام رسالت خود در مدیوم رسانه   و برنامه‌های آینده خود در این زمینه   می‌گوید.

رمزوراز«شکارمحتوا» برای یک منبر رسانه‌ای

با گذشت دو سال از اجرای «دعوت» چرا همچنان عقیده دارید مجری نیستید و باید میزبان خوانده شوید؟
هرچند میزبان خوب بودن در این برنامه خالی از یک اجرای خوب نیست اما سعی بنده میزبانی است، میزبان باید احترام به شأن و منزلت مهمان و قصه او را رعایت کند و بیش از آن چه مهمان از خود باور و انتظار دارد، او را تکریم کند. بنابراین هدفم در این برنامه چنین بوده که در هر قسمت از این برنامه، به عنوان میزبان مقابل جایگاه خانواده ایرانی از دریچه رسانه ظاهر شوم. البته این خارج از اجرا نیست و در تعریف رسانه ناگزیر مجری خوانده می‌شوم. اما نگاه مردم به گونه‌ای دیگر است. این که آن‌ها بنده را به عنوان طلبه‌ای می‌دانند که دغدغه خانواده دارد و تبلیغ استانداردهای خانواده ایرانی را می‌کند، کافی است. البته گاه همین مردم هم بنده را برمایی مجری برنامه «دعوت» می‌خوانند.
میزبان یا مجری برنامه «دعوت» به لحاظ اجرا نسبت به سال گذشته حرفه‌ای‌تر به نظر می‌رسد. نظر خودتان چیست؟
شاید این به دلیل تجربه‌مندی و رشدیافتگی میزبان در مدیریت صحنه اتفاق افتاده. بنده رفقای رسانه‌ای خیلی خوبی، از مجریان توانمند رسانه‌ای دارم که با آن‌ها در تماس هستم و از مهارت آن‌ها و مخصوصا تجربه‌تهیه‌کننده و سردبیر برنامه استفاده می‌کنم. آن‌ها توصیه‌هایی دارند و می‌خواهند مدیوم تلویزیون حفظ بشود تا کار رسانه‌ای فاخری اتفاق بیفتد؛ منتها همچنان تلاش دارم میزبانی خوب باشم تا مجری توانمند.
با توجه به روحانی بودن شما و پرهیز از آن که شما را مجری بخوانند، آیا می‌توان تصور داشت که دعوت  به یک نوع منبر رسانه‌ای تبدیل شده؟
«دعوت» مجری ندارد و قرار نیست که بنده اجرا کنم. مردم دوست دارند که این گونه باشم. بنده دغدغه‌ام خانواده است و سعی می‌کنم نگاه کارشناسانه و دغدغه‌مندانه‌ای را که به دین دارم، بیان کنم. این برنامه را یک منبر نمی‌بینم اما می‌توان آن را یک منبر رسانه‌ای خواند. در تلویزیون با گستره وسیع مخاطب و مدیومی خاص مواجهیم. از این رو ناگزیریم ملاحظات رسانه را بکنیم، چون این ما هستیم که آمده‌ایم در رسانه. بنابراین حضورمان به نوعی شاگردی کردن ‌می‌ماند.
شما شاگردی رسانه را می‌کنید؟
در این جا مجبوریم اقتضائات و استانداردهای رسانه را رعایت کنیم، حتی به عنوان یک روحانی. البته مراقبت دارم که خدای نکرده صرف رعایت این استانداردها به لباس و شأن روحانی هم آسیب نزند. چون به عنوان یک طلبه در قاب تلویزیون حضور یافته‌ام، حواسم جمع است که این اقتضائات با شأن مبلغ دینی تناسب پیدا کند.
حال که دعوت را یک منبر رسانه‌ای خواندیم، قدری از مکانیزم آن در این قالب بگویید.
به اندازه یک دقیقه یا۳۰  ثانیه، گوشه‌هایی در برنامه پیدا می‌کنم که دغدغه‌ام را هم بگویم؛ گوشه‌هایی که در واقع پلاتو نیست. آن‌ها را مردم می‌شنوند. بعضی وقت‌ها هم سعی می‌کنم از زندگی آدم‌ها وقتی که قصه زندگی‌شان را روایت می‌کنند، مطرح کنم. در این جا دیگر لزومی ندارد که بنده بگویم، حتی لزومی ندارد که به آن روایت اشاره کنم، چون روایت معصومین(ع) در زندگی این آدم‌ها دیده می‌شود.
پس به عنوان یک روحانی، هیچ جا خودتان را به نفع رسانه تعدیل نکردید؟
من شکار محتوا می‌کنم. مثلا وقتی یک پیرمرد یزدی می‌آید، من قالب خانواده ایرانی را به مردم نشان می‌دهم. پس لزومی ندارد برای تعریف خانواده ایرانی در تلویزیون، ۱۰ شب منبر بروم. این خود بهترین قاب تصویر از خانواده است. وقتی می‌خواهیم عشق پایدار بدون هیجانات کاذب  را نشان بدهیم، کافی است یک مهمان نشان بدهم تا دختر پسرهای دهه هفتاد و هشتاد، عشق استاندارد ایرانی را ببینند و سختی‌ها و رفتارهای عاقلانه آن را بفهمند. در واقع مهمان من آن محتوایی را که در ذهن داریم، بازگو می‌کند.
یعنی صرفاً با یک مدیریت ضمنی صحنه، ارائه پیام منبر رسانه‌ای را کنترل می‌کنید؟
برای همین فکر می‌کنم که حواسم جمع است که محتوا را در روایت به مردم ارائه کنم. بعضی مواقع هم اصلا محتوا را پیش‌بینی نکردیم، اما خود آن آدم می‌آید و از یک تاب‌آوری حرف می‌زند که الان مردم درگیر آن هستند. ما نمی‌خواهیم مستقیم نسخه بدهیم و من برحذرم از ارائه نسخه مستقیم. مردم ما خیلی با شعورند و در رسانه، دریافت‌های خوب دارند و با هوشمندی، اهل تجربه هم هستند. امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: التجربه ما فوق العلم. مردم تجربه می‌کنند و می‌گویند در برنامه‌های شما، ما خودمان را پیدا می‌کنیم. این خیلی خوب است.
آیا می‌بینید در خودتان که به این شکل و شیوه در برنامه‌های دیگر تلویزیون و لااقل برنامه‌های مشابه دعوت حضور یابید؟
من در برنامه‌ریزی شخصی‌ام، برای اجرای تلویزیونی تصمیمی ندارم. این «دعوت» را هم سالی یک بار اجرا می‌کنم، چون رسالت خودم را در موضوع خانواده دارم. پیشنهادهای بسیاری هم دارم اما نمی‌پذیرم. اتفاقا گاهی به دوستان می‌گویم برای این برنامه، مثلاً فرزاد حسنی مناسب‌تر از من است، یا این که با  احسان علیخانی از برنامه نتیجه بهتری به دست می‌آید.
پس منتظر حضورتان در برنامه‌های دیگر نباشیم؟
ما اصل رسالت مان را نباید با جذابیت رسانه‌ای عوض کنیم. من قطعا در برنامه‌های دیگری به عنوان کارشناس حضور خواهم یافت، اما اقتضای این برنامه و نوع برنامه‌سازی آن به این سمت رفته که این گونه ظاهر شوم. بنابراین انتظار نداشته باشید به عنوان مجری در برنامه‌های دیگر سیما ظاهر شوم.
در آغاز طلبگی تصور این را داشتید که برای ترویج سبک زندگی اسلامی خانواده ایرانی، این گونه ظاهر شوید؟
فکر نمی‌کردم طلبه بشوم، اما از سال ۸۰ که لباس روحانیت را پوشیدم، می‌دانستم که چه کار کنم. الان به این فکر می‌کنم که برویم سراغ «خانواده در تراز بین‌المللی». می‌توانیم خانواده ایرانی را با استانداردهایش به دنیا معرفی کنیم.
آیا دوست دارید در راستای هدفتان با محوریت خانواده به تولید فیلم یا بازیگری دست بزنید؟
بازیگری به طور قطع نه، اما در برنامه‌سازی و تولید محتوا همکاری دارم، به طوری که همین الان هم به برنامه‌سازان کمک
می‌کنم.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *