دوشنبه , ۳ ام دی ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱:۰۶ قبل از ظهر به وقت تهران

بابت برکناری‌ ام تشکر می‌ کنم!

پرونده‌ها روی میزش ‌را پوشانده و‌ در حال‌‌ امضای‌ چند برگه است. وارد اتاقش که می‌شویم سرش را بلند نمی‏کند‌، همان‌طور که نگاهش به برگه‌های روی میزش است، جواب سلام‌مان را می‎دهد.‌ نگاه ‏هر تازه واردی که وارد اتاق مستطیل‌شکلش می‌شود، می‌افتد به نقشه بزرگ ایرانی که گوشه سمت راست اتاق جاخوش کرده است. کمی آن‌طرف‌تر هم‌ قفسه‌ای‏ چوبی به چشم می‌آید که با چند تابلو با نام ائمه تزئین شده. اینجا اتاق کیانوش جهانپور است؛ کسی که تا یک ماه پیش به عنوان سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا، هر روز، در قاب تلویزیون ظاهر می‏شد و اعداد ‌نگران‏کننده و رعب‏انگیز از ابتلا یا فوت بر اثر کرونا را یکی پس از دیگری‌ می‌خواند.‌ جهانپور حدود چهار ماه سخنگوی ستاد ملی مبارزه با بیماری کرونا بود، اما پیش از آن ما رسانه‌ای‌ها او را به‌عنوان رئیس مرکز اطلاع‎رسانی و روابط‌عمومی وزارت بهداشت و درمان و سخنگوی سازمان غذا و دارو می‌شناختیم؛ شخصی که خداحافظی‌اش از سمت سخنگویی با حاشیه‌های زیادی همراه شد. گفت‌وگوی ما ‌با سخنگوی پیشین ستاد ملی مبارزه با کرونا در دفترش‌ در طبقه ششم وزارت بهداشت انجام شد؛ در میان‌ کارهای روزمره او. جهانپور‌‌ پشت میز بزرگ قهوه‏ای‎رنگش نشسته است و پشت سرش روی دیوار،‌ تابلوی «یا فاطمه (س)» خودنمایی می کند؛ او این روزها‌ به‌جای سخنگویی، سخت مشغول تنظیم آمار برای سخنگوی جدید ستاد مقابله با کروناست. البته تهیه محتوا برای کمپین «من ماسک می‏زنم» نیز یکی دیگر از دغدغه‌های این روزهای اوست. در مدت مصاحبه با جهانپور، او ‌ماسکش را برنمی دارد، چشم‎هایش از پشت قاب عینک کمتر به روبه‌رو خیره می شود، اما تسبیح زرد معروفش حین گفت‌وگو بارها می‌چرخد.

دلتان برای سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا بودن تنگ شده است؟
نه تنها دلم تنگ نشده است که حس می‌کنم، دلم برای روابط‌عمومی بودن و هم‌زمان سخنگو نبودن تنگ شده بود. هرچه جلوتر می‌رود حس می‌کنم که مدیر روابط عمومی بودن و هم‌زمان سخنگو نبودن چقدر بهتر است.
یعنی این‌قدر از سخنگو بودن ناراحت بودید؟
بله، شب اول و دوم بعد از حکم خانم دکتر لاری، زمانی که دیگر سخنگو نبودم، خیلی راحت خوابیدم و از کسی که به دکتر نمکی پیشنهاد عزل من را داد، خیلی ممنون هستم و برای او دعای خیر می‎کنم.
می‎دانید چه کسی این پیشنهاد را داد؟
هر‌کسی که بود، چه در وزارتخانه و چه خارج از آن، من برای او دعای خیر می‏کنم. چون حالا بیشتر مثمر‌ثمر هستم. بعد از عزل از سخنگویی، پویشی راه انداختیم به نام «من ماسک می‎زنم»، بعد از ظهر روزی که این پویش راه افتاد، مقام‌معظم‌رهبری با قوه قضاییه نشست داشتند و همان روز ایشان از لزوم استفاده از ماسک گفتند. بعد از آن نیز دولت از پویش «من ماسک می‌زنم» حمایت کرد. این پویش همچنین مورد حمایت مردم تهران که تا قبل از آن تنها ۱۰ درصدشان از ماسک استفاده می‎کردند نیز قرار گرفت. من همین را می‎خواهم.
عزل شما، ربطی به توییت‎هایتان در فضای مجازی و چالشی که با سفیر چین داشتید، داشت؟
نمی‌دانم، اما آن توییت‌ها می‌تواند بخشی از ماجرا باشد. توییت من، توییت شخصی بوده و خواهد بود. نظرات شخصی من هیچ ربطی به سازمانی که در آن کار می‏کنم یا مسؤولیتی که دارم، ندارد و نظرات من است و خواهد بود.
اما شما آن زمان در سمت سخنگو به عنوان نماینده وزارتخانه شناخته می‌شدید.
در کشور ما خیلی چیزها هنوز جا نیفتاده است.هنوز قدرت فضای مجازی را نمی‌شناسیم. فضای مجازی بخش عمده‌ای از اطلاع‌رسانی را به خودش اختصاص می‌دهد و کشور ما هم از آن مستثنا نیست. کارشناس روابط‌عمومی که در فضای مجازی فعال نباشد و آن را نشناسد، کارشناس روابط‌عمومی نیست، فقط یک کارمند عادی است. هرجایی که مردم هستند، کارشناس روابط‌عمومی هم باید باشد. من حاضرم تمام مشاغلم را از دست بدهم اما در فضای مجازی باشم و فرصت گفت‌وگو با مردم را از دست ندهم.
در آخرین توییت آن زمان، یک شعر منسوب به فردوسی را به تصویری از سردار شهید قاسم سلیمانی الصاق کردید و نوشتید: «یکی مرد جنگی به از صدهزار» مصرع قبل از این اما «سیاهی‌لشکر نیاید به کار» است که حذف شد، این پست شما، کنایه‏ای به انتخاب جدید بود؟
امروز خیلی از کارها در حوزه اطلاع‌رسانی انجام می‏شود و فقط در حد تشکیل و راه‌اندازی سایت باقی می‏ماند، درصورتی که همه اینها‌ وابسته به نیروی انسانی است. خیلی از اطلاع‏رسانی‎ها در کشور، نظام و دولت یا به موقع انجام نمی‌شود یا کسی جسارت و شجاعت انجام آن را ندارد. ما سیاهی‌لشکر زیاد داریم و خیلی از اینها مصداق شعر فردوسی هستند که «یکی مرد جنگی به از صدهزار». اما یک فرمانده مانند قاسم سلیمانی است که از صدهزار لشکر در کشورهای دیگر بهتر است. این شعر، مصداق خیلی جاهاست. ما امروز با انبوهی از سیاهی‌لشکر مواجه هستیم، اما برای این که خروجی مناسبی داشته باشیم، حضور یک مرد جنگی کافی است. تقارن زمانی انتشار این پست با حکم دکتر لاری، یک شبهه به وجود آورد و به همین علت آن را حذف کردم.
خودتان حذف کردید یا کسی گفت بردارید؟
خودم برداشتم. پست تا ظهر بود، اما فکر کردم شاید از این پست برداشت غلط شود، بنابراین آن را برداشتم. شاید اگر یک یا دو شب زودتر پست را منتشر می‏کردم، برنمی‌داشتم. چون خیلی از مشکلات ما در کشور به سیاهی‌لشکرها برمی‏گرد‌د.
در وزارت بهداشت، مرد جنگی کم است؟
همه تلاش خود را می‌کنند. زمانی که بچه‌های روابط عمومی از هیچ در مدت سه روز، اتاق استادیو ساختند، این یعنی که خوب عمل می‏کنند.
راستی هیچ‌وقت درباره ماجرای چالش‌های‌تان با سفیر چین تمام و کمال صحبتی نکردید.
در نشست خبری به سوال خبرنگاران درباره این که چین به سرعت بیماری را کنترل کرده بود و آماری کمتر از کشورهای اروپایی داشت، جواب دادم که من خدشه‌ای به بخشی از آمار چین وارد می‎دانم. با شوخی تلخ این نکته را گفتم و بعد از پنج روز، چین آمار مرگ‌ومیر را تصحیح کرد و ۵۰ درصد آمار ووهان و ۳۵درصد آمار کل کشور را افزایش داد. این نشان می‌دهد که خود چینی‌ها هم به این موضوع واقف بودند و آن را اصلاح کردند.
زمانی که سمت سخنگو را داشتید، خیلی عرق می‏کردید، آن زمان این شبهه به وجود آمد که ممکن است کرونا داشته باشید.
بله، اتفاقاً چهار بار هم علامت داشتم و فکر می‌کنم حداقل یکی از آن علامت‌ها مربوط به کرونا بوده است. اما هیچ وقت تست کرونا نداده‌ام، چون علائم من دیرپا نبود و در شرایطی بودیم که با کمبود کیت‌تشخیصی مواجه شدیم. من تست ندادم و تعجب می‌کنم که برخی تقاضای تست وی‌آی‌پی دارند. یکی از معضلات ما امروز، درخواست‌ها و سفارش‌های برخی برای تست کروناست. این موضوع برای همکاران حوزه درمان دردسرهای زیادی را به همراه داشته است. من همین حالا می‌توانم به بیمارستان خصوصی بروم و تست بدهم اما نیازی نیست.
شما به محجوب و کم‏حرف بودن میان دوستان مشهورید. چه شد به عنوان سخنگو انتخاب شدید؟
قبل از این، سخنگوی سازمان غذا و دارو بودم. آن چیزی که باعث شد سخنگو شوم، مسؤول روابط عمومی بودن بود. وظیفه ذاتی من در سمت مدیر روابط‌عمومی، اطلاع‌رسانی بود و سخنگو بودن هم در شرایطی که ابلاغ دیگری وجود نداشت، برایم پیش آمد. ستاد ملی کرونا سخنگو نداشت و لذا وظیفه ذاتی ایجاب کرد تبدیل به سخنگوی دوران بحران شوم. بخشی از این سمت به خاطر وظیفه ذاتی اطلاع‏رسانی بود و بخشی هم به این دلیل که دیگران کم‌کاری کردند.
اتفاقا وزیر بهداشت، سمت شما یعنی سخنگوی وزارت بهداشت‌ و درمان را در متن منصوب بعدی به نوعی کتمان کرد. به نظرتان این ماجرا عجیب نبود؟
ایشان درست می‌گویند. دکتر نمکی در یک سال و نیم وزارت، برای کسی حکم سخنگویی ابلاغ نکردند. البته طبق آیین‌نامه‌ها، در شرایطی که ابلاغ به غیر نباشد، روابط عمومی کار اطلاع‌رسانی و سخنگویی را انجام می‌دهد. پس حرف ایشان درست است.
آیا تغییر سخنگو، نشان از تغییر سیاست‎های وزارتخانه در اطلاع‏رسانی است؟
اطلاع‌رسانی تغییر خاصی نکرده و سخنگویی هم کماکان با ارائه آمار و ارقام انجام می‎شود و فقط شخص سخنگو تغییر کرده است. البته در روابط‌عمومی، تاکیدمان را بر ضرورت اجرایی شدن پویش‌ها بیشتر کردیم و در این زمینه پویش‌هایی راه انداختیم که من ماسک می‌زنم یکی از آنهاست.
خود را در اطلاع‏رسانی موفق می‏دانید؟
در خارج از وزارتخانه، هیچ دستگاه، ستاد و کمیته‌ای علاقه‌مندی برای سخنگویی نشان نداد. اگر حالا شمایل تقریبا موفقی از اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت دیده می‌شود، لزوما به این معنی نیست که ما خوب کار کردیم. بخشی از آن به این دلیل است که دوستان دیگر اصلا کار نکردند و در این حوزه وارد نشدند؛ بنابراین همین کار نصف‌ونیمه و پرنقص ما دیده شد. البته ما ضعف‌ها و کاستی‌هایی داشتیم و چون در جای دیگر کاری انجام نشد و علاقه و رغبتی هم نبود، بیشتر دیده شدیم.

ارتباط همدلانه
تا پیش از شیوع کرونا، کمتر کسی جهانپور را می‎شناخت. اما حالا بیشتر مردم او را می‏شناسند. رئیس مرکز اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت می‎گوید تلاش‌ کرده است اگر توصیه‌ای می‌کند، همدلانه و با ادبیات نزدیک به مردم باشد. او خودش در این باره توضیح می‌دهد: «آن زمان، ارزیابی درستی نداشتم و حس می‌کردم شاید زیاد هم موفق نیستم، اما لطف و مهربانی مردم در جاهای مختلف را دیدم و بعد فهمیدم این‌طور نیست.»
تقریبا دو هفته بعد از سخنگو شدن جهانپور، پدرش فوت می‏کند. بعد از فوت، آنها مشکوک می‏شوند که شاید علت فوت کرونا باشد. دو هفته بعد از آن هم، دخترعموی بزرگش را که مثل خواهرش بوده، از دست می‎دهد. او می‏گوید: «خیلی تلاش کردم دختر عمویم را نجات دهم، اما نتوانستم و ایشان را از دست دادم. یک ماه اول، دو تا از نزدیکانم را از دست دادم که هر دو هم به ماجرای کرونا مرتبط بودند. »
جهانپور، تجربه از دست دادن عزیزانش را درک کرده است، پس حس مردمی که نزدیکانشان را بر اثر ابتلا به کرونا از دست می‌دهند، می‎فهمد. خودش در این زمینه توضیح می‌دهد: «این حس از پشت لنز دوربین منتقل شد و شاید همین هم همدلی و مهربانی مردم با من را در پی داشت.»

تولید ۲۴۰ هزار خبر در ۱۲۰ روز
همه چیز از چهارشنبه ۳۰ بهمن‏ ۹۸ شروع شد؛ زمانی قبل از ساعت ۱۴ و پیش از این که اخبار به صورت رسمی از رسانه ملی یا خبرگزاری ورود ویروس به کشور را اعلام کند، کیانوش جهانپور در توییتی ‌اعلام کرد که دو نفر در یکی از بیمارستان‏های شهر قم، به خاطر کرونا جان خود را از دست داده‏اند. بعد از این اعلام غیررسمی بود که همه چیز رنگ‎وبوی کرونایی به خود گفت. کابوسی که همه آن را دور از مرزهای ایران می‎دیدند، حالا وارد کشور شده بود. جهانپور درباره آن روزها می‏گوید: «پیش از این که ویروس کرونا وارد کشور شود، ما از نظر ذهنی، آمادگی مواجهه با این ویروس را داشتیم، اما از لحاظ عملی تجربه مشخصی نداشتیم.» او می‏گوید که در لحظات بعدی اطلاع‏رسانی، همه اتفاقات بدون پیش‌زمینه ذهنی کلید خورد و شنبه سوم اسفند با استقرار خبرنگاران صداوسیما در وزارت بهداشت و درمان، کار اطلاع‏رسانی، عملا شروع شد؛ استقراری که باعث شد، یک اتاق خبر، در داخل وزارتخانه به وجود بیاید. بعدها این اتاق خبر به یک استودیو ویدئو کنفرانس تبدیل شد، جایی که در آن و در مدت زمان ۱۲۰ روز اطلاع‎رسانی درباره ویروس کرونا، تنها ۲۴۰ هزار خبر با مبدا وزارت بهداشت، تولید و منتشر شد. جهانپور می‏گوید که از این تعداد تولید خبر، ۵۰ درصد آن به نام سخنگوی وزارت بهداشت، منتشر شده است: «این رکورد در هیچ‌کدام از کشورهای منطقه شرقی و خارج از آسیا، اروپا و آمریکا و با این سطح، وجود نداشته است.»
از نظر جهانپور، اطلاع‎رسانی در مواقع بحرانی، ویژگی‌های خاصی دارد. او مهم‌ترین ویژگی‏ها را صراحت و شفافیت عنوان می‏کند و معتقد است که این دو عنصر می‏تواند اعتماد به خبر را به مخاطبان القا کند. اتفاقا نکته‌ای که باید رعایت شود، گرچه تلخ و سخت باشد، خبرهای بد هستند، اما مردم باید از آنها آگاه شوند. به جزء این اما، ثبات در اطلاع‌رسانی هم مهم است. او می‏گوید: «در صورتی که صریح و شفاف صحبت و اطلاعات را مستمر منتشر کنیم، با اخبار ضدونقیض که ممکن است به موازات منتشر می‌شود، مقابله خواهیم کرد.»
جهانپور معتقد است که در انتشار اخبار کرونا، به این مهم توجه شده‌است. او توضیح می‏دهد که پیش از اخبار کرونا، در ماه‏‎های گذشته، تجربه‌های متفاوتی از جمله، اعتراضات آبان‌ماه و سقوط هواپیمای اوکراینی، در اخبار کشور وجود داشته است. اتفاقی که به نوعی بحران تلقی می‎شدند، اما چون ویژگی‎های خبررسانی بحران در آنها رعایت نشده بود، اما و اگرهای زیادی به‌همراه داشتند. نکته‏ای که از نظر رئیس اطلاع‏رسانی وزارت بهداشت و درمان، اگر درباره کرونا، تکرار می‏شد، مشکلات زیادی را به ارمغان می‏‌آورد. او البته به روزهای اول شیوع بیماری و شیطنت رسانه‎های خارجی درباره دروغ‏بودن آمار کرونا، اشاره می‏کند و می‏گوید: «با تداوم در اطلاع‏رسانی و توجه به عنصر شفافیت و صراحت توانستیم، این شیطنت را خنثی کنیم.»

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *