«قطع نخاع» اصطلاحی معروف است که تقریبا به گوش هر کسی رسیده و همه میدانند به معنی عاقبتی ناخوشایند و فلج اندامهاست.
ستون فقرات از تعدادی مهره تشکیل شده که در داخل خود کانالی را میسازند که نخاع از آن عبور میکند.
در واقع مهرهها استخوانهایی برای محافظت از نخاع هستند و اگر ضربه به ستون فقرات وارد شود و منجر به شکستگی مهرهها گردد، ممکن است این سپر حفاظتی از بین رفته و بافت عصبی حساس و مهم نخاع آسیب ببیند.
آنچه در تصور ممکن است از اصطلاح «قطع نخاع» تداعی شود در واقع به شکلی ناشایع رخ میدهد و قطع کامل و دو تکه شدن نخاع در مواردی بسیار نادر مشاهده میشود. در بیشتر مواقع، قطعه استخوانی شکسته وارد کانال نخاعی شده و روی نخاع فشار آورده و آن را له میکند.
به این ترتیب این لهشدگی هم مانند کوفتگی هر قسمت دیگر بدن ممکن است خفیف یا شدید باشد و در شدیدترین شکل آن عملا تفاوتی با قطع واقعی نخاع ندارد.
نخاع از هر قسمت که دچار آسیب شود به دنبال آن عملکرد حسی و حرکتی در پایین آن قسمت از دست میرود. در نتیجه آسیب نخاع گردنی ممکن است باعث فلج چهار اندام و بیاختیاری ادرار و مدفوع و حتی فلج عضلات دیافراگم و اختلال تنفسی شود.
اما در آسیب نخاعی در پشت یا کمر، حس و حرکت دستها حفظ خواهد شد.
در آسیبهای خفیفتر ممکن است مقداری حس یا حرکت باقی بماند. مهمترین عامل در پیشبینی اینکه آسیب نخاعی چقدر بهبود خواهد یافت میزان باقی ماندن حس و حرکت بعد از ضربه است. در آسیبهایی که هیچ حس و حرکتی پایین محل ضربه باقی نماند شانس بازگشت بسیار کم است.
درمان آسیب نخاعی ابتدا انجام جراحی برای برداشتن استخوانی است که روی نخاع فشار وارد کرده اما برای ترمیم نخاع هنوز درمان مؤثر ثابتشدهای وجود ندارد. در واقع بعد از برداشتن فشار از روی نخاع لازم است درمانهای حمایتی با دارو و فیزیوتراپی صورت پذیرد تا با گذر زمان منتظر پاسخ به درمان و ترمیم خودبهخودی نخاع باشیم.
بیشترین میزان بهبودی و نتیجهگیری از درمانهای جراحی و حمایتی، شش ماه تا یک سال اول است که شانس بازسازی نخاع در بالاترین میزان خود قرار دارد و پس از آن احتمال بهبود بسیار اندک خواهد بود. دانشمندان در تمام دنیا مشغول انجام پروژههای تحقیقاتی گسترده و بهکارگیری روشهای مختلف برای درمان آسیب نخاعی هستند و اکنون مفیدترین اقدام، پیشگیری از بروز این عارضه است.