سالانه بیش از ۵/۱میلیون پرنده مهاجر در تالابهای کشور قربانی شکارچیان و افراد سودجو میشوند
درست در همین روزها که آسمان کشورمان میزبان پرندگان مهاجر است، سودای شکارچیان هم آغاز میشود. درست در همین روزها، پرندگان مهاجر دستهدسته قربانی میشوند؛ چه مقصدشان جایی حوالی فریدونکنار و تالابهای شمالی کشورمان باشد و چه تالابهای جنوبی و یکی از محمیه های خوزستان. روزشمار سفر چندهزارکیلومتری آنها که به امید زمستان گذرانی در یک آب و هوای مناسب آغاز شده، با خون به پایان میرسد. در دنیای آمارها این قلع و قمع نگران کننده است و از شکارسالانه بیش از ۵/۱ میلیون پرنده مهاجر خبر میدهد و این همان دغدغه بزرگ دوستداران محیط زیست است؛ همانها که هم بازار کیان خوزستان را میبینند و هم بازارهای محلی شمال کشور را. بازارهایی شلوغ حتی در همین روزگار کرونایی که خبر از پرطرفدار بودن گوشت پرندگان مهاجر میدهد، خوراکی لاکچری برای جماعتی که چشمشان در منوی رستورانهای لوکس فقط دنبال اسامی پرطمطراق غذاهایی میگردد که یک سرشان به صید و شکاری غیرقانونی میرسد؛ خواستهای که نتیجهاش قربانی شدن میلیونها بال پرنده مهاجر است.
در بازارچه کیان چه خبر است؟
چندسال پیش وقتی نشریه معتبر ساینس از آمار کشتار پرندگان مهاجر در تالابهای فریدونکنار پرده برداشت و خبر داد هر سال یک میلیون پرنده مهاجر در فصل مهاجرت در یک نقطه از ایران کشته میشوند، هنوز خوزستان به قتلگاه دوم پرندگان مهاجر تبدیل نشده بود. حالا اما میتوان اسم این استان جنوبی را هم به فهرست قتلگاه محیط زیستی اضافه کرد، آن هم درحالی که حدود ۲۰ درصد تالابهای کشور در خوزستان قرار گرفتهاند و با توجه به شرایط آب و هوایی مناسبش، ماندگاری پرندگان در این استان بیشتر از بقیه است. بازارهای محلی خوزستان اما در همین ایام رد و نشانی از یک کشتار غیرقانونی دارند، یک صید ممنوعه که دور از چشم قانون در حوالی تالابها انجام میشود. اتفاقی که ما را به یکی از بازارهای بزرگ عرضه پرندگان شکارشده میکشاند، به بازارچه کیان در کوی علوی کلانشهر اهواز.
گرچه اهوازیها، بازارچه کیان را بیشتر به خاطر عرضه میوه و ترهبار میشناسند، اما در دل این بازارچه چیزهای دیگری هم پیدا میشود. از همان ابتدای بازارچه بوی زهم پرنده میآید. گاریهای میوه، ترهبار و سبزی کنار یکدیگر چیده شدهاند و شلوغی بازارچه به شکلی است که انگار کرونا برای همیشه در این محل ریشهکن شده است. مردم بدون دغدغه و توجه به شیوع ویروس، مشغول چانه زنی و انجام خریدهای روزانه هستند. وسط بازارچه اما میان دو گاری، زنی میانسال با لباس محلی و یک سینی بزرگ پر از پرنده شکار شده، مثل یک وصله ناجور خیلی زود به چشم میآید.
جلوی سینی در کاسهای بزرگ سرهای جدا شده و سنگدانهای پرندهها ریخته شدهاند؛ سرهای بریدهای که نشان میدهد بیشتر پرندهها اردک کله سبز هستند و تک و توک پرنده «نشانفریب» و مرغابی سیاه هم بینشان دیده میشود. برای رهگذران دیدن این صحنهها عادی است، آنها همانطور که میگذرند، قیمت این طیور شکارشده را هم میپرسند. یکی از رهگذران که انگار مشتری ثابت و پروپاقرص این پرندههای مهاجر است، زن را ام ستار صدا می زند، میایستد و یک نگاه به سینی میاندازد و قیمت میگیرد و جواب میشنود: «هر جفت از پرندهها بسته به وزن و نوعش از ۸۰ تا ۱۹۰ هزار تومان.»
ام ستار، البته به تازه بودن کالای عرضه شدهاش هم اشاره میکند و میگوید: «این پرندهها، شب گذشته با سلاح ساچمهای شکار شدهاند و گوشت تازهای دارند.» از کجایش را ما میپرسیم و او در جواب میگوید: «از تالاب شادگان صید شدهاند. من آنها را از شکارچی خریدهام. مطمئن باشید گوشتشان تازه است. اگر بردید و باب میلتان نبود، برگردانید. ضررش پای من.»
دقیقا روبهروی ام ستار، زنی پا به سن گذاشته با یک سینی کوچکتر و تعداد پرندههای کمتری نشسته است. او هم همان حرف ام ستار را تکرار میکند و میگوید پرندهها صید دیشب هستند و از تالاب هورالعظیم شکار شدهاند. چند متر پایینتر یعنی انتهای بازارچه یک زن پرنده فروش دیگر نشسته، او میگوید پرندههایش از رُفیع، یکی از شهرهای شهرستان دشت آزادگان صید شدهاند، تازه تازهاند و اگر نبریم پشیمان میشویم.
ضعف قانون در برخورد با شکارچیان
شکار پرندهها در خوزستان حالا مدتهاست که دیگر یک موضوع تازه نیست، حسن آقاشیرمحمدی، فرمانده یگان اداره کل محیط زیست خوزستان در همین باره به ما میگوید این شکار در استان خوزستان یا به طور مستقیم با سلاح انجام میشود یا با ایجاد دامگاه. او در توضیح بیشتر میگوید در دامگاهها تور به کار گرفته میشود و بعد با دانه ریزی، شکارچیها اقدام به شکار میکنند و این روش در تمام تالابها و آبگیرهای طبیعی و مصنوعی انجام میشود و عدهای از این طریق امرار معاش میکنند.
فرمانده یگان اداره کل محیطزیست خوزستان در ادامه به تخریب روزانه دامگاههای مصنوعی از سوی محیطزیست اشاره میکند و میگوید در آبگیرهای طبیعی و تالابها داستان متفاوت است و سازمان محیطزیست دیگر نمیتواند با تخریب آبگیرها یا جابهجایی آن از شکار جلوگیری کند. او میگوید: چندین نفر در اداره کل هویزه و شادگان به دلیل شکار پرنده در آبگیرهای طبیعی و تالابها پرونده دارند. باوجود جمعآوری دامگاههای شکارچیان و برخورد با آنها اما مجددا دامگاهها به کار گرفته میشوند، چراکه قانون در برخورد با این افراد ضعف دارد.
آقاشیرمحمدی ادامه میدهد: در شکارگاههای پرندگان، درگیری فیزیکی و حمله به محیطبانان جزئی از جریان روزمره شده است و شکارچیان همیشه با محیطبانان درگیر هستند.
فرمانده یگان حفاظت ادارهکل محیطزیست اما آماری از این کشت و کشتار ندارد و میگوید که چون اصل کار غیرقانونی است، نمیتوان شکارچیها و صیدشان را کنترل کرد. او در ادامه با اشاره به اینکه شکار پرندهها در استان خوزستان، بیشتر به خاطر کسب درآمد و گذران زندگی است، تاکید میکند: متاسفانه در سالهای اخیر شکارچیها بیرحمتر شدهاند. قبلا شکار پرنده ماده در فصل تخمگذاری روال نبود اما حالا شکارچیها به هیچ چیزی در طبیعت رحم نمیکنند.
وقتی از او درباره عرضه مستقیم پرندههای مهاجر در بازار کیان اهواز میپرسیم و عدم برخورد با فروشندگان این طیور، میگوید: این امر که فروش، حمل و نگهداری این پرندگان غیرقانونی است یک امر بدیهی است اما این سوال مطرح میشود که آیا کسی تبعات اجتماعی برخورد با فروشندگان بازار کیان اهواز را میپذیرد؟! فروشندههای بازار کیان تقریبا همه زن هستند و برخورد قانونی با آنها تبعات اجتماعی خاص خودش را دارد.
این همان گلایهای است که بارها از سوی دوستداران محیطزیست و حیاتوحش در این استان مطرح شده است؛ گلایهای که سررشتهاش به بیمیلی مسؤولان محیطزیست به درگیری و برخورد با مردم محلی میرسد و در نهایت هر روز آمار صید را در این استان بالا میبرد.
حمایتی که فراموش شد
نخستین کشوری که در دنیا به فکر پرندگان مهاجر افتاد کدام کشور بود؟! باور کنید یا نه، برای این سوال ما یک جواب روشن داریم. بله، کشور خودمان ایران که در سال ۱۹۷۱ میلادی، در شهر رامسر کنوانسیونی با نام پرندگان مهاجر تشکیل داد. کنوانسیون رامسر بعدها با نام تالابها و پرندگان مهاجر معروف شد و عضویت در آن به این معنی بود که کشورهای عضو تعهد بدهند تعداد تالابهایی که معرفی میکنند، در آینده دستخوش هیچگونه تغییر کاربری نشود، به این معنی که از آب تالابها، از نی موجود در آنها و از پرندگان و ماهیهای آنها چیزی برداشت نشود.
حالا اما ۴۹ سال بعد است و تالابهای کشور ما به قتلگاه پرندگان مهاجر تبدیل شده و شکارچیان ما رکورددار سلاخی پرندگانی هستند که در نوع خود کمیاب و ارزشمندند.
هزینه اجتماعی صید را بالا ببریم
کمپین #من_از_پرنده_ مهاجر_حمایت_میکنم، برای همراه کردن افکار عمومی در جهت حفاظت از این پرندگان مهاجر که مسیر سفرشان از سیبری به آفریقا ناتمام میماند راهاندازی شده است؛ کمپینی که با جذب چهرههای هنری حافظ محیطزیست مثل میترا حجار و آناهیتا همتی و بقیه هنرمندان، سعی کرده بر کاهش تقاضا در بازار پرندگان مهاجر تاکید کند. محمد درویش، رئیس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو درباره ضرورت شکلگیری این کمپین به ما میگوید: متاسفانه در تالابهای کشور ما، هرسال میلیونها قطعه پرنده مهاجر طعمه سوداگران شکار میشوند. آنهم درحالیکه پرندگان مهاجر جزو ارزشمندترین گونههای پرندگان هستند و بیش از ۶۰۰۰ کیلومتر راه را برای رسیدن به ایران طی میکنند.
او درباره ویژگیهای خاص پرندگان مهاجر میگوید: این پرندگان حاوی ژنهای تکاملیافتهتر و مقاومتری نسبت به بقیه گونهها هستند و میتوانند به بهبود تابآوری یک سرزمین کمک کنند. همچنین تعادل اکولوژیکی یک منطقه را بالا ببرند. آفات زمینهای کشاورزی، باغات و تالابها ر ا کنترل و به حاصلخیزی خاک در این اراضی کمک کنند و در نهایت فضای مناسبی را برای آبزیان فراهم نمایند. درواقع حضور آنها در یک کشور، یک موهبت بزرگ است اما ما میزبان خوبی برای این مهمانان نیستیم و با گلوله و سرب و تور به استقبالشان میرویم.
این فعال محیطزیست ادامه میدهد: ما میتوانیم از حضور پرندگان مهاجر بیشترین سود را ببریم و این مهاجرت را به یک معامله برد – برد تبدیل کنیم، چراکه علاوهبر مزیتهای محیطزیستیای که گفتیم، حضور پرندگان میتواند به جاذبه گردشگری یک منطقه هم تبدیل شود. ما میتوانیم از محل تماشای پرواز شکوهمند این پرندگان، کسب درآمد کنیم و به توسعه گردشگری برسیم. همه اینها اهدافی بود که ما در این کمپین دنبال کردیم و خوشبختانه هم مردم و هم بسیاری از چهرهها از آن حمایت کردند.
اگر کمپین کاهش تقاضای گوشت پرندگان مهاجر تداوم داشته باشد و به یک مطالبه اجتماعی ختم شود حتما در کاهش شکار این پرندگان اثرگذار است و حساسیتهای مردمی در حفاظت از پرندگان مهاجر را بالا میبرد. این رویای افرادی است که کمپین حمایت از پرندگان مهاجر را راهاندازی کردهاند و درویش به بالابردن هزینه اجتماعی شکار و صید پرندگان مهاجر، بهعنوان یکی از اهداف اصلی آن اشاره میکند و میگوید: ما باید کاری کنیم که تقاضا برای خرید گوشت این پرندهها در بین مردم کاهش پیدا کند و دیگر رستورانها با افتخار در منوی غذاییشان، اسم غذاهای تهیهشده با این پرندهها را وارد نکنند. برای این کار ما احتیاج به یک فرهنگسازی بزرگ داریم که هم باید از طریق مدارس انجام شود و هم رسانهها مخصوصا صداوسیما بهعنوان یک رسانه تاثیرگذار. او در ادامه با تاکید بر تفاوت دلایل صید پرندگان در شمال و جنوب کشورمان میگوید: در شمال کشور اغلب شکارچیان افراد بسیار متمولی هستند و گردش مالی شکار پرندهها در فریدونکنار از چندصدمیلیارد تومان هم عبور میکند، درحالیکه در خوزستان، بیشتر صیادان به دلیل گذران معیشت به شکار رو میآورند و با معرفی معیشتهای مکمل و جایگزین میتوان آنها را از این نوع صید دور کرد و حداقل آمار شکار پرندهها را در این استان پایین آورد.