فقیهه سلطانی که پیشتر از وجود مافیا در سینما انتقاد کرده بود، در گفتوگو با خراسان از بهبود اوضاع و بازگشت بازیگران باسابقه میگوید.
فقیهه سلطانی پس از مدتی غیبت در تلویزیون، به تازگی با سریال «یاور» به کارگردانی سعید سلطانی در شبکه ۳ دیده شد. او علاوه بر این مجموعه، در سریالی با موضوع فداکاریهای کادر درمان در زمان شیوع ویروس کرونا نیز ایفای نقش کرده است. به بهانه حضور وی در سریال «یاور»، درباره این مجموعه و حاشیههایش، کیفیت سریالهای رمضانی جدید و وضعیت سریالهای تلویزیونی، با این بازیگر گفت وگویی داشتیم.
نقش « پریوش» در سریال «یاور» برای شما چه جذابیتی داشت؟
جذابیت نقش «پریوش» این بود که خیلی در روند داستان تاثیرگذار بود و التهاب و ریتم قصه را بالا میبرد. به هر حال شخصیت منفی جذاب است. البته من «پریوش» را منفی صرف نمیبینم و به نظرم خاکستری است. او قربانی موقعیت شده است. چون در پایان هم دچار تحول میشود و این تحول را میبینیم، این کاراکتر به ظاهر منفی برای هر بازیگری وسوسهکننده است که نقش آن را بازی کند.
کلا نقشهای منفی برایتان جذاب تر است؟
نه، من بیشتر نقش مثبت بازی کردم، اما نقش منفی هم بازی میکنم. به هر حال بازیگر باید نقشهای متفاوتی ایفا کند. من نقش های مختلفی از جمله نقش مَرد را تجربه کردم.
این نکته هم که سریال «یاور» مناسبتی بود و در ماه رمضان پخش میشد، برای شما مهم بود؟
اتفاقا واقعیتش من خیلی کارهای مناسبتی را دوست ندارم، چون معمولا لقمه گرفتن و نسخه پیچیدن برای تماشاگر است. انگار که قصهها سفارشی است و خیلی جای مانور ندارد. من خیلی با کارهای مناسبتی راحت نیستم. البته بستگی به مناسبتش دارد، مثلا سریال هایی که عید نوروز پخش میشود، برای من خیلی جذابتر است، اما کارهای مناسبتی که در ماه رمضان پخش میشود، فرق میکند. نه این که دوست نداشته باشم، به هرحال همه ما به ماه رمضان، ائمه اطهار(ع) و بزرگان دین ارادت داریم، اما موضوع این است که سیستم تلویزیون و مدل کارشان را خیلی دوست ندارم.
تصویری که از زنان در سریال «یاور» نمایش داده شده بود با انتقادات فراوانی مواجه شد. نظر شما چیست؟
یکی از دغدغه های خودم همین است، نباید زن ایرانی را یک شکل دیگر نشان بدهیم، چون وقتی این تصویر از واقعیت دور باشد، مردم ارتباط برقرار نمیکنند. هرکدام از ما رسانهای به نام اینستاگرام داریم که مردم میآیند وحرفشان را میزنند، بسیاری از افراد نظرشان را گفتند و انتقاد کردند.
خود شما وقتی فیلم نامه را خواندید به این مسئله انتقاد نکردید؟
البته من نقش «نسرین» را بازی نکردم. بخش مربوط به نقش خودم را خوانده بودم و خیلی از چند و چون قصه خبر نداشتم، چون نقش «پریوش» بعدها اضافه شد. بخش مربوط به نقش خودم را دوست داشتم. از نظر خودم قسمتی که بازی کردم خیلی منطقی و درست بود.
تحول شخصیت شما با انتقاد مواجه شد و مخاطبان این تحول سریع را غیر واقعی دانستند.
درباره سریع اتفاق افتادن بگویم اولا در سریال فرصت زیادی وجود ندارد، مخصوصا وقتی یک سریال مناسبتی است، ۳۰ روز بیشتر فرصت نداری درباره یک مسئله بحث کنی، ثانیا این که خیلی از افراد گفتند این دختر رفت مهریهاش را بخشید چون گفتند حرام است! اما اصلا ماجرا این نبود، «پریوش» به خاطر مادرش و به این دلیل که قلب او را نشکند این کار را کرد و مخاطب جور دیگری برداشت کرد. چون نیتش از اول این بود که پول بگیرد و عاشق پول و طلا بود، برایش فرقی نمیکرد که «جمال» باشد یا هر آدم دیگری. متاسفانه این مسئله در جامعه ما خیلی باب شده است و سریال از این جهت تماشاگر را هوشیار میکرد. اتفاقا به نظر من تحولش غیرمنتظره نبود، چون آدم به خاطر مادرش ممکن است هر کاری بکند. کلا خودم از سریالهای ماه رمضان و خصوصا ریتم کُندشان، شعارها و پُرگوییهای شان انتقاد دارم.
یعنی به دلیل همین ریتم کُند و شعارهاست که سریالهای رمضانی جدید مانند سریالهای قدیمی ماندگار نمیشود؟
بله. من در اولین سریالی که برای ماه رمضان ساخته شد یعنی «میهمانی از بهشت» بازی کردم و اسم شخصیتم «سایه» بود. جالب این جاست که هنوز که هنوز است مخاطب آن سریال را به یاد دارد. خیلی برایم جالب است که این مجموعه از سریالهایی که به تازگی ساخته میشود جذابتر است. چرا، چه چیزی باعث میشود کیفیت سریالها بیاید پایین، واقعا باید بنشینند برای این مسئله فکر اساسی بکنند. این روزها مردم دیگر پای سریالهای تلویزیون نمینشینند، سریالهای نمایش خانگی را میبینند و حق دارند.
به نظرتان جز آثار مناسبتی، دیگر سریالها هم این ایرادها را دارند و به همین دلیل محبوب نمیشوند؟
بله، اما تلویزیون کلا به لحاظ محتوایی محدود شده، به همین دلیل خیلی قدرت پرداخت وجود ندارد. شاید بودجههای خوب در اختیار گروهها قرار نمیگیرد و مجبورند از بازیگرانی که قرار نیست به آنها پول بدهند استفاده کنند. چون مردم در سریال چهره آشنا نمیبینند، محبوبیت سریال بین آنها کمتر خواهد شد. این یک حقیقت است، مدت هاست همکاران من خیلی کم کار شدهاند و جای آنها را افراد دیگری گرفتهاند. نمیگویم چهرههای جدید وارد نشوند، اتفاقا خیلی خوب است چهرههای جدید معرفی شوند، اما در یک سریال نمیشود تماما از چهرههای جدید استفاده کرد، باید چند بازیگر نامآشنا هم حضور داشته باشند تا مخاطب جذب شود، آن وقت جوانها را هم میبیند و با آنها هم ارتباط برقرار میکند.
افت کیفیت سریالها چقدر در کم کاری شما تاثیرگذار بوده است؟
من تمام مدت مشغول کار بودم، کارگردانی کردم، یک سال درگیر تئاتر خودم بودم، نقش های کوتاه بازی کردم، در سریال «فرشتگان بیبال» بازی کردم و آن جا هم نقش منفی داشتم. بیکار نبودم کار کردم، اما موضوع این است که وقتی کسی سریال مناسبتی کار نمیکند، مردم فکر میکنند که نیست، در حالی که حضور دارد.
به نظرتان نمایش خانگی میتواند جای تلویزیون را بگیرد؟
بله، اصلا جای تلویزیون را گرفته است و خبر ندارند. من چند سالی بود که سریال تلویزیونی بازی نکرده بودم، اما حالا که بازی کردم متوجه شدم بسیاری از افراد سریالها را نمیبینند. اگر قبلا چنین سریالی پخش میشد و مخصوصا چنین نقش پرالتهابی در سریال بود، واکنش های زیادی از طرف مردم به دنبال داشت، اما الان این واکنشها خیلی کمتر شده و این نشاندهنده این است که تعداد کمتری از مخاطبان سریالها را میبینند.
قبلا گفته بودید مافیا اجازه نمیدهد تعدادی از بازیگران کار کنند، به نظرتان وضع همچنان مثل قبل است، بدتر شده یا حتی بهتر؟
فکر میکنم کمی اوضاع بهتر شده است، چون همکارانم و کسانی را که بازیگران با ارزشی هستند، میبینم که کار میکنند.
به نظرتان علت پرطرفدار بودن سریالهای این مدیوم، کمتر بودن خط قرمزها و حضور ستارههاست؟
بله، در نمایش خانگی دستشان در پرداخت داستان بازتر است و به واقعیت نزدیکتر هستند و میتوانی با آنها ارتباط برقرار کنی.