مجله آنلاین دوستان : خانههای آپارتمانی؛ کوچههای عمودی که چند خانواده دیوار به دیوار هم زندگی میکنند اما چندان از حال و روز هم خبر ندارند.وقتی سکوت همه ساختمان را فرا گرفته است هیچکس به دیگری کاری ندارد حتی اگر کسی در یکی از این خانهها مرده باشد و از مرگ او چند روزی گذشته باشد.
اما گاهی سکوت آپارتمانها را صداهای ناهنجار شبانه در هم میشکند.وقتی یکی از ساکنان آپارتمان مهمانی دارد و جوانان قرار است در این مهمانی شب خوشی را سپری کنند.صدای موزیک همراه با جیغ و فریادهایی که چندان متعارف نیست!
سکوت ساختمان را به لرزه در میآورد.مهمانیهایی که گاهی تا پاسی از شب گذشته ادامه پیدا میکند.
در چنین مواقعی مادر دختر یا پسر صاحب مهمانی قبل از شروع بزن و بکوب شبانه ( در نوع پیشرفته و مودبانهاش) در خانههای همسایهها را میزند، پیشاپیش عذر خواهی میکند و میگوید: نمیخواهم بچهها در بیرون از خانه مهمانی بگیرند.
اینجا در خانه خودم بیشتر میتوانم کنترلشان کنم! اما واقعیت این است کدام کنترل؟ دختر و پسر در هم میلولند و با رقص نور، بالا و پایین میپرند و معلوم است که حسابی سرشان داغ است.گاهی همسایهای که دیگر طاقتش، طاق شده به نیروی انتظامی تلفن میکند، پلیس هم میآید اما در حد اخطار میتواند کاری از پیش ببرد؛ چهار دیواری است و اختیاری.پدر و مادر هم که هستند و بچههایشان را کنترل میکنند.
مهمانیهای شبانه؛ اتفاقی که زیر پوست شهرها در جریان است.همه از آن مطلع هستند و میدانند که در این جشنها چه اتفاقاتی رخ میدهد اما واقعیت این است که کسی نمیتواند کاری بکند.جوان هستند و به تفریح نیاز دارند.باید جایی باشد تا خودشان را تخلیه کنند! بیشتر خانوادهها هم که نه تمایلی دارند مهمانی بچههایشان را ساپورت کنند و نه گاهی مکان و خانه مناسبی دارند و زمانی هم حتی نمیتوانند مخارج آن را تامین کنند.
اما باغها و ویلاهای اجارهای هستند؛ جوانها میتوانند جمع شوند، هر کدام سهم خود را بدهند و یک مهمانی پرشور شبانه برگزار کنند با رقص نور، موسیقی و دیگر مخلفات.مهمانیهایی که گاهی کشته هم میدهد.جوانی قرصهای هیجانبرانگیز استفاده میکند و از پنجرهای خود را به پایین پرتاب میکند.
گاهی جوانی بیش از اندازه مواد استفاده میکند و جانش را از دست میدهد.پلیس معمولا به چنین محلهایی میآید و مهمانی را برهم میزند و چند جوانی را با خود میبرد.بعد پدر و مادرها میآیند، تعهد میدهند و بچهاشان را از بازداشتگاه میبرند.
همه اینها را میتوان در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی دید.اما آنچه مغفول مانده این است که مهمانیهای شبانه و مخفیانه با چه انگیزهای برپا میشود؟
شهر بزرگ و کوچک هم نمیشناسد؛ حالا در اکثر شهرها، در طول هفته خانههایی هستند که میزبان مهمانیهای ممنوعه هستند.دور هم جمعشدنهایی که خلاف عرف و قانون است.اما اتفاق میافتد؛ چون پنهانی است به جوانها آسیب میزند.از همین مهمانیهاست که راههای اعتیاد، فحشاء و … آغاز میشود.
بیشتر خانوادهها خبر ندارند که جوانهایشان در این مهمانیها شرکت میکنند.باز هم نکتهای در این پدیده رو به رشد اجتماعی دیده میشود؛ جوانها تفریح میخواهند و اجتماع ما جایی برای تفریح آنها ندارد.
کنسرتهای موسیقی که برگزار میشود، یکی از جاهایی است که میتواند تفریحگاه خوبی برای جوانها باشد اما در این کنسرتها همه چیز ممنوعه است.باید همه بیایند، مودب بنشینند و موسیقی و آواز گوش بدهند و بروند.غیر از این باشد خلاف عرف میشود.
حتی لباسها هم باید رسمی باشد.همه اینها درست است چون جامعه ما اسلامی است و باید شئونات اسلامی در آن رعایت شود.اختلاط زن و مرد و تفریح در کنار هم ممنوع است اما اسلام دین جامعی است، کاملترین دین است، حتما در آن برای تفریحات سالم هم فکری شده و راههایی ارائه شده که متخصصان باید برای آنها برنامهریزی کنند.
نمیشود همه چیز را تقصیر برنامههای ماهوارهای انداخت.وقتی شیطان دست به کار میشود، فرشتههای خدا نیز بیکار نمینشینند.حتما راهی هست تا هم جوانان را شاد و سرحال نگه داشت و هم نگذاشت آنها به بیراهه بروند.
کار مخفیانه انجام دادن، یعنی یک جای کار لنگ میزند، یعنی یک چیزی اشتباه است.وقتی مهمانیهای شبانه با همه منکراتی که در آنها روی میدهد، روز به روز بیشتر میشود، یعنی اداره جوانان، راهکار به آنها نشان دادن، برای آنها برنامهریزی کردن و …ایراد دارد.
سالهاست که پارتیهای شبانه در کشور ما برگزار میشود، این مهمانیها روز به روز شکل بدتری به خود میگیرد.همین چند وقت پیش عکسهایی در فضای مجازی منتشر شد که مهمانیهای مختلطی را نشان میداد که در کنار استخر برگزار میشود.
جوانانی که شب را در مهمانیهای دوستانه به سر میبرند، فردا با ظاهری استاندارد به مدرسه میروند و باز هم مخفیانه برای دوستانشان از شبی که گذراندهاند، صحبت میکنند.همین دوگانگی در رفتار و کردار بزرگترین آسیب را به جوانان میزند.جامعه، خانواده، مدرسه، محل کار و… باید یک دست باشد.
باید مردم به نوع سبک زندگی که انتخاب میکنند آگاه باشند به آن ایمان داشته باشند.نمیشود در خانه که چهار دیواری هست و اختیاری یک جور بود و در بیرون جور دیگر.
این ریاکاری به فرد و اجتماع آسیب میزند.پدر و مادر در مهمانیها کاملا آزاد هستند اما به بچه خود میگویند،مراقب باشد که از این مهمانی در مدرسه و یا به دوستان و در و همسایه چیزی نگوید.
کودک یا نوجوان در خانه با مادر و پدری رو به رو میشود که مثلا نماز نمیخوانند اما در مدرسه او باید در نماز جماعت شرکت کند.این دوگانگی کودک را به نابودی میکشاند.
وقتی او بزرگتر میشود، ریاکاری را کاملا آموخته است و میداند چگونه باید مهمانیهای شبانه را ترتیب بدهد که مدیر مدرسه از آن بویی نبرد.چون اگر مدیر مدرسه بفهمد او را اخراج میکند.
حالا دیگر همه میدانند که باید آگاهی داد، باید آگاهی را به باور تبدیل کرد تا شکل عمل به خود بگیرد.نمی توان به زور مقابل رفتارهای پنهانی را گرفت.
مهمانیهای شبانه مانند قارچ روز به روز بیشتر میشوند، روز به روز شکل وقیحتر و تازهتری به خود میگیرند.
آماری در این رابطه منتشر نمیشود چون به نوعی آبروی کشور را زیر سوال میبرد اما پنهان کردن آمار هم دردی را دوا نمیکند.باید خانه را از زیربنا درست کرد و گرنه تا ثریا میرود،دیوار کج./خبر نو